پنجشنبه ۴ آبان ۹۶ شماره ۷۱۰ سینا کمال آبادی مترجم برتولت برشت ۱ من، برتولت برشت، از جنگلهای سیاه آمدم. مادرم مرا خوابیده در بدنش به شهرها آورد. و سرمای جنگلها تا روز مرگم درون من خواهد بود. ۲ در شهر آسفالت شده، در خانه هستم. از همان ابتدا تقدیس نهایی برایم مهیا بود: روزنامهها، و توتون. و کنیاک. در ...
ادامه مطلب »آرشیو برچسب: سینا کمال آبادی
تمثیل
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶ شماره ۷۰۵ ترجمه: سینا کمال آبادی مارگارت اتوود در اتاقی هستم که نه پنجرهای دارد که باز شود و نه دری که بسته شود، شاید شبیه دیوانهخانه باشد اما در حقیقت تنها یک اتاق است، اتاقی که در آن مینشینم و یک بار دیگر برای تو مینویسم، دوباره نامه، دوباره یک تکه کاغذ، کر و لال ...
ادامه مطلب »برگرفته از یادداشت های روزانه چارلز بوکفسکی
پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶ شماره ۷۰۰ سینا کمال آبادی مترجم ۲۹ / ۸ / ۱۹۹۱ ساعت ۱۰:۵۵ شب امروز توی پیست مسابقه به کندی شرط بندی میکردم، زندگی نکبتیام، نوک یه قلاب آویزان مانده. هر روز آنجا هستم. جز کارمندان آنجا، کسی را نمیبینم. حتما درد و مرضی دارم. سارویان خودش رو توی پیست مسابقه به فنا داد، فانته ...
ادامه مطلب »روایات بین النهرینی ابداع خط
روایات بین النهرینی ابداع خط کریستوفر وودز ترجمه: سینا کمال آبادی «سخن انمرکار بسیار بزرگ بود؛ معنایش بسیار عمیق. اما دهان پیامرسان سنگین بود و نمی توانست پیغام را تکرار کند. از آنجا که دهان پیامرسان سنگین بود و نمی توانست پیام را تکرار کند، خداوندگار کولاب (که انمرکار باشد) کمی گل را لمس کرد و کلماتی روی آن گذاشت ...
ادامه مطلب »