خانه » پیشنهاد سردبیر » ادامه ضیافت های آقای سرپرست به صرف چای و شیرینی

ادامه ضیافت های آقای سرپرست به صرف چای و شیرینی

چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲  شماره ۱۷۹۷

یاسمین شاه میرزایی: در گزارش قبلی که راجع به اوضاع نابسامان والیبال نوشتیم و تایید کردیم با توجه به اینکه علاوه بر تیم ملی ایران چند تیم دیگر هم بدون سرمربی هستند نباید با دست دست کردن در این موقعیت بحرانی، بلیط های مهم را به رقبا بفروشیم. اما متاسفانه هیچ کدام از این حرف ها و گزارش ها به گوش آقای وحید مرادی و دوستان ایشان نمی رسد… فدراسیون تیم ملی والیبال بلغارستان با به کار گرفتن بلنجینی به عنوان سرمربی به صورت طولانی مدت در واقع تیمشان را یک بیمه چند ساله کردند تا خیالشان از همه بابت راحت باشد.
لازم به ذکر است که نام این سرمربی درجه یک، ماه ها پیش به عنوان یکی از گزینه های هدایت تیم ملی در جلسات کمیته فنی برده شده بود!
عاجز در انتخاب یا بی خیال؟!
از آخرین جلسه ای که قرار بود در آن سرمربی تیم ملی انتخاب بشود نزدیک به یک ماه و نیم گذشته است.
و حالا سوال ما این است که این مکث طولانی از چه چیزی نشات می گیرد؟ نبود گزینه خوب برای انتخاب سرمربی به معنای واقعی کلمه یک بهانه کودکانه است که برای هیچ کدام از هواداران والیبال قابل قبول نیست! آن هم بعد از، از دست دادن بلینجینی… تنها فرضیه ای که برای پاسخ دادن به این سوال مهم وجود دارد این است که آقای مرادی تصمیم دارد با نادیده گرفتن دلواپسی های اهالی والیبال و طرفدارن این رشته و با تعلل های بی جای خود در نهایت به یک سر مربی ایرانی بسنده بکند! شاید اگر در یک برهه زمانی دیگر قرار داشتیم و هنوز نام آقای عطایی با آن نتایج غیر قابل قبول در کارنامه تیم ملی والیبال قرار نداشت، می توانستیم راجع به فرصت دادن به سرمربی های ایرانی صحبت بکنیم اما این روزها توقع حضور یک گزینه درجه یک خارجی در تیم ملی نه تنها توقع زیادی نیست بلکه کوچک ترین کمک جهت سرپا شدن پیکر والیبال ایران است.
تصور می کنید با چه کسانی رو به رو هستید؟
در ادامه سریال توجیهات آقای سرپرست ایشان بیان کرده اند دلیل اینکه لیست نهایی نامزد های مد نظر جهت هدایت تیم ملی را اعلام نمی کنند، این است که در میان مدیربرنامه ها رقابت زیادی وجود دارد و دو گزینه اصلی هدایت تیم ملی در حالی انصراف دادند که در ابتدا برای حضور در ایران مشتاق بوده اند و به همین دلیل ما می خواهیم کارهایمان را محرمانه پیش ببریم!
آقای مرادی تصور شما از درک و شعور مخاطبانتان در چه حد است؟ گویا شما احساس می کنید طرفداران والیبال کودکان و خردسالان هستند و با هر حرفی توجیه می شوند. تیم ملی بلغارستان هم در ابتدا بلنجینی را به عنوان یکی از گزینه های هدایت تیمش معرفی کرد و در نهایت هم با همان سرمربی به توافق رسید. متاسفانه مشکل شما رقابت مدیربرنامه ها نیست!
ایراد شما ضعف در مذاکره و عدم صلاحیت در تصمیم گیری است که با توجیهات مضحک سعی در پنهان کردن آن دارید. شما که بسیار خوش سفر هستید و اتفاقا تازه هم از سفر به ایران بازگشته اید، بهتر نیست جهت نابود کردن دست های پشت پرده و از بین بردن مدیربرنامه های فرصت طلب، خودتان به کشورهای گزینه های مد نظرتان سفر کنید و رو در مذاکره کنید؟! این بهانه جویی ها به هیچ عنوان در شان و شخصیت هواداران والیبال نیست و نخواهد بود.
در این میان به سراغ آقای جمشید حمیدی از پیشکسوتان محترم و ارجمند رشته والیبال رفتیم تا در یک مصاحبه تلفنی علت این اوضاع آشفته والیبال را جویا شویم.
آقای حمیدی در ابتدای صحبت های خود به این موضوع اشاره کردند که آشفتگی در والیبال تنها در بخش ملی نیست و در تمام ارکان والیبال شاهد آشفتگی هستیم! فدراسیونی که نتواند یک سر مربی برای تیم ملی انتخاب بکند چگونه می تواند برای کل والیبال کشور برنامه ریزی بکند؟
با رفتن آقای داورزنی متاسفانه شاهد یک نوع اعمال قدرت در تشکیلات تیم ملی هستیم و هرکسی در این میان فقط به فکر مطرح کردن خودش است!
عده ای از افراد پیاتزا را یک سرمربی به درد نخور تلقی کردند و عده ای دیگر تمام تلاش خود را کردند تا لورنزتی را برای آمدن به ایران منصرف بکنند. و نکته قابل توجه این است که همین افرد در جلسات تصمیم گیری حضور دارند!
آقای حمیدی اضافه کردند: تمام فکر و ذکر آقای مرادی درست کردن اوضاع انتخابات است و برداشت من این است که در این انتخابات پیش رو تنها هدفشان اعمال خودشان است البته این برداشت من است و امیدوارم این گونه نباشد!
همچنین درباره وجود نابسامانی ها در والیبال کشور ایشان اضافه کردند: وقتی می گوییم اوضاع والیبال کشور آشفته است این آشفتگی را در امر داوری و سازماندهی لیگ ها هم شاهد هستیم.
ما صحنه هایی را در لیگ برتر ایران شاهد هستیم که در هیچ کجای دنیا نظیر ندارد! مربیان ما پس از ناکامی های آقای عطایی اقتدار خود را از دست داده اند و تمام اعتماد به نفس آن ها از بین رفته است و در این میان مشخص نیست که سرنخ دست چه کسی است. با این وجود شما احتمال می دهید باز هم انتخاب فدراسیون یک سرمربی ایرانی باشد؟
هیچ بعید هم نیست! هرچند که هنوز هم موقعیت های خوبی مانند جولیانی برای حضور در تیم ملی حضور دارند، اما سوال این است آیا آنها راضی به آمدن در تیمی که هنوز نه بودجه آن مشخص است و نه رئیس فدراسیونش می شوند؟
-نظر شما راجع به صحبت های آقای مرادی درباره عدم ارائه لیست گزینه های مد نظر به علت وجود سیستم رقابتی میان مدیربرنامه ها چیست؟
این صحبت ها برای فدراسیونی که مدعی کمیته جهانی است و با حضور آقای داورزنی که کاندیدای ریاست کنفدراسیون آسیا هستند و بیست سال سابقه حضور در این تشکیلات را دارند بهانه است! یعنی پس از گذشت این همه مدت نتوانسته اند نفوذ لازم را پیدا بکنند و توانایی یک مذاکره ساده را هم ندارند؟
پس بحث رقابت در اینجا مطرح نیست! ما ثبات لازم را نداریم.
آیا ما به عنوان از جامعه والیبال از برنامه های افرادی که می خواهند رئیس فدراسیون والیبال بشوند و میزان استقلال آنها خبر داریم؟ اصلا در فاصله یک ماه مانده به انتخابات والیبال برگزاری نشست رئسای والیبال چه معنایی دارد؟ سر نوشت والیبال ایران برای چند نفر از رئیسان اهمیت دارد؟
یک نگاه به چند ماه گذشته بکنیم؟ چگونه پای آقای مرادی به فدراسیون والیبال ایران باز شد؟
ببنید یک مشکل بزرگی که در ورزش کشور وجود دارد این است که با ملاقات مقامات مختلف و گفت و گو با آن ها به پست و جایگاه می رسند، حتی بدون داشتن سررشته ای در آن ورزش! اما هنگام خداحافظی که می شود با تهدید به تعلیق تیم ملی پای فدراسیون جهانی را به موضوع باز می کنند!
یکی از بدبختی هایی که ما داریم این است که یک عده فرصت طلب دارند در حق ورزش کشور نامردی می کنند.
برای اینکه خودشان در مقامی که دارند پایدار بمانند هرکاری می کنند. درست مانند افرادی که در والیبال مشاهده می کنید.
از دیدگاه شما علت سکوت بزرگان و مربیان والیبال چیست؟
بزرگان و پیشکسوتان والیبال نا امید و سرخورده شده اند.
بالای سی سال است که شاهد بی اعتنایی هستند و جرئت ندارند پا پیش بگذراند. تا کوچک ترین صحبتی می کنند مانند مرحوم اینانلو با آنها برخورد می شود که خبرنگارانی که از فدراسیون خط می گیرند برای آنها می نویسند شما کجای والیبال هستید؟ این حرف ها را در حالی زدند که اصلا از سوابق ایشان خبر نداشتند! این برخورد ها با آقای میرفخرایی و … هم شده است. درباره سکوت مربیان هم علت اصلی ترس است.
فلان مربی می ترسد مصاحبه ای انجام بدهد و کنار گذاشته بشود! و اتفاقا این اتفاق هم رخ داده است. شما نگاه بکنید یک مربی مانند آقای ناصر شهنازی الان کجای کار قرار دارد؟!
متاسفانه باشگاه دار های ما، هیئت ها ورزشی ما فکر نمی کنند این سرمایه و وقتی که دارند هدر می کنند در منافع ملی ما باشد و فقط به یک تیتر و عنوان در سطح باشگاهی دلخوش کرده اند.
و در کل ملی اندیشی اعتبار خودش را از دست داده است.
با توجه به اینکه هفته آینده یکشنبه کمیته فنی برای انتخاب سر مربی تشکیل می شود، آیا تکلیف تیم ملی مشخص خواهد شد؟
راجع به کمیته فنی یک بار خودم هم نوشته ام که این کمیته بیشتر کشکی است و هرکاری خودشان بخواهند می کنند.
به لطف حضور افراد فرصت طلب و دوستان بی خیال هنوز هم مشخص نیست که می خواهند چه تصمیمی بگیرند! فقط امیدوارم یک مربی خوب و شایسته برای تیم ملی انتخاب بشود. این تیم به چهار سال زمان احتیاج دارد تا دوباره روزهای اوج را ببیند. همانطور که از صحبت های آقای حمیدی هم متوجه شدیم متاسفانه والیبال کشورمان به دست افراد نالایقی افتاده است و تا مدت ها هم راه خلاصی ندارد!
تنها راه سرپا ماندن این رشته پرطرفدار حضور یک سرمربی درجه یک در تیم ملی است که امیدواریم به لطف مسئولین این امر میسر بشود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.