خانه » پیشنهاد سردبیر » روایات بین النهرینی ابداع خط

روایات بین النهرینی ابداع خط

روایات بین النهرینی ابداع خط
کریستوفر وودز
ترجمه: سینا کمال آبادی

«سخن انمرکار بسیار بزرگ بود؛ معنایش بسیار عمیق. اما دهان پیام‌رسان سنگین بود و نمی توانست پیغام را تکرار کند. از آنجا که دهان پیام‌رسان سنگین بود و نمی توانست پیام را تکرار کند، خداوندگار کولاب (که انمرکار باشد) کمی گل را لمس کرد و کلماتی روی آن گذاشت گویی لوحی بود. پیش از آن روز کلمات نوشته شده بر گل هرگز وجود نداشت. اما اکنون، آنگاه که خورشید بالای آن روز فراز آمد ــ این گونه شد! خداوندگار کولاب گویی کلماتی بر لوحی گذاشته بود – پس این گونه بود!»
انمرکار و خداوندگار اراتا سطر ۵۰۰ تا ۵۰۶٫
قدیمی ترین و صریح ترین روایت بین النهرینی خــاستگاه نگارش، از داستان انمرکار و خداوند ارتً برمی آید. این داستان یکی از دوره های شعرهای روایی است که به رقابت میان دولت-شهر اوروک در جنوب بین النهرین و شهر افسانه ای ارتً می پردازد، اعتقاد بر این بوده که ارتً در مسافتی دورتر از اوروک میان هفت رشته کوه روی فلات ایران واقع بوده است.
این داستان در اصــل از منــابع بابلی قـدیم (۱۷۵۰-۲۰۰۰ ق م) به دست آمده اما احتمالا اولین بــار در زمان سلسله سوم اور (که آن را دوره اور سوم می خوانند، ۲۰۰۰-۲۱۰۰ ق م)، بر اساس سنت های شفاهی کهن تر تالیف شده است.
انمرکار و خداوندگار ارتً، مانند دیگر شعرهای مجموعه، تقریبا معاصر نخستین منابع تاریخی است که در دسترس داریم، یعنی همزمان با نخستین سلسله شبه اسطوره ای اوروک (۲۷۰۰-۲۸۰۰ ق م)، که علاوه بر انمرکار شامل فرمانروایانی افسانه ای چون گیلگمش و لوگال باندا می شد. این روایت به مجادله هایی برای رسیدن به ابتکارها و اختراعات و در نتیجه نشان دادن برتری شهر و فرمانروا می پردازد. این مباحثه ها نیازمند ماموری بوده اند که برای انتقال پیام های رمزی و طولانی میان دو شهر برود و بیاید، این پیغام ها طبیعتا باید حفظ می شده اند. همانطور که قطعه آغازین این نوشتار توصیف میکند انمرکار خط را اختراع کرد تا پیغامش بی کم و کاست به خداوندگار ارتً برسد و دستخوش لغزشهای حافظه نشود. دهان پیامرسان به صورت تحت اللفظی «سنگین» توصیف شده که ممکن است به ناتوانی او در حفظ پیام های طولانی اشاره کند یا حاکی از درماندگی او در انتقال فصاحت کلام انمرکار باشد. خداوندگار ارتً با مطالعه نشانه های مرموز ابرو در هم کشید چرا که “کلام گفته شده، میخ هایی بیش نبود!.” در مقایسه با دیگر روایات فراوان بومی مانند همتای مصری این داستان (“شروع و رشد نظام نوشتاری مصر”) ــ ابداع خط در بین النهرین به عنوان اختراعی انسانی به تصویر کشیده شده که بدون دخالت خدایان رخ داده است. این روایت گرچه اسطوره ای است اما این تصور تاریخی را به وجود می آورد که نگارش در دولت-شهر اوروک ابداع شده و پاسخی به نیازی مهم بوده است. با این وجود این نیاز در حقیقت متوجه تسهیل تشریفات اداری بوده است و نامه ها تقریبا یک هزاره پس از اولین متون پدید آمدند.
در داستان سومری دیگری، ایننً (همتای سومری ایشتَر) و انکی، که آن هم به دوره بــابلی قـــــدیم بــر می گردد، خط به عنوان یکی از صد جوهره اساسی تمدن معرفی می شود. این جوهره ها همراه انکی هستند، رب النوع خرد و آگاهی و پدر ایننً در مرکز پرستش اریــدوگ. ایننً که در پـــی تملک این جوهره هاست می کوشد آن ها را برای شهر خودش اوروک به دست بیاورد. پس پدرش را مدهوش می کند ــ این عمل در ادبیات سومری به طور معمول به چشم می خورد ــ و او را فریب می دهد. ایننً بــه کامیابی می رسد، جوهره ها و در میان آن ها فن کتابت را سوار بر قایقی آسمانی می کند که عازم اوروک است و بدین ترتیب نگارش را به دست آدمیان می‌رساند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.