خانه » پیشنهاد سردبیر » پوشیدن لباس ناامیدی

پوشیدن لباس ناامیدی

چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲  شماره ۱۷۹۷

درباره جشنواره فجر و لحظات غریبش

علیرضا بخشی استوار: فرض کنید که یک جشنواره سینمایی مطرح مثل جشنواره کن تصمیم بگیرد دیگر از فیلمسازان مشهور برای اکران فیلمشان دعوت نکند. جشنواره کن از حضور ستاره‌گان سینمای جهان خالی باشد و عده‌ای فیلمساز تازه‌کار در جشنواره کن حضور داشته باشند. در چنین فضایی اگر چه ممکن است فیلمسازان نوگرا و جوان که اثر با کیفیت داشته باشند هم معرفی شوند اما یک فستیوال بیش از فیلمساز جوان و نو بر پایه تجربه‌های فیلمسازان کارکشته و اهمیت آثار آنها برای مخاطبان اعتبار کسب می‌کند. عکاسان و خبرنگاران متعدد از سرتاسر جهان برای پوشش این رویداد به این جشنواره می‌آیند تا جدای عکاسی از سینماگران مشهور با پرسش و پاسخی دقیق و ایجاد چالش و گفتگو به روند حرکت سینما جان ببخشند. شاید مقایسه جشنواره کن با فیلم فجر کمی غیرمتعارف به نظر برسد اما از پس این مقایسه است که می‌شود از اُفول یک رخداد سخن‌ گفت. در رخداد سینمایی که نام‌های اثرگذار و شناخته شده حضور ندارند استفاده از عنوان جشنواره کارکردی ندارد. این روند برگزاری نه حسی برای عکاسان و خبرنگاران ایجاد می‌کند و نه ذوقی برای عموم علاقمندان و زمانی که این ذوق کشته شود عملاً رونق هم می‌رود. از طرفی جشنواره امسال نتیجه‌ی همان خالص‌سازی است که در مدت دو سال اخیر رخ داده است. در هر روز جشنواره حداقل یک فیلم دفاع‌مقدس یا استراتژیک اکران شده است که فضا را به سویی برده که حس حضور در جشنواره دفاع‌مقدس را ایجاد می‌کند. فیلم‌هایی که با فرمول‌های مشخصی که این سالها در برخی از ارگان‌ها ساخته می‌شوند پیش رفته است. حتی در این دو سال با ادغام بخش بین‌الملل و ملی رونق جشنواره بین‌المللی‌ فجر هم به نابودی کشیده شد. فضایی که با یک گفتمان سینمایی و رونق بحث و گفتگو جدیت داشت حالا با نفوذ و مبناهای ایدئولوژیک به یک دورهمی تبدیل شده که شبیه به تنیدن پیله است. فیلم‌هایی که گاهاً به دلیل ضعف‌های متعدد در اجزاء مختلفش قابل بحث هم نیستند و انگار فقط به بازاری برای دریافت بودجه و خرج آن برای عده‌ای مشخص تبدیل شده و آنچه در این میان اهمیتش را از دست داده‌، هنر سینما است. بسیاری از فعالان در عرصه‌های مختلف سینما برای خود جایی در جشنواره پیدا نمی‌کنند و آن اتمسفر پر از هیجان و تلاش و پیگیری جای خود را به محیطی داده که کمتر کسی در آن رغبت به حضور و گفتگو دارد. فضایی بی‌تعامل و یک‌سویه که عده‌ای در آن حس مالکیت و دیگری حس غربت دارند.
از دست رفتن فضاها به نوعی از دست رفتن همان موضوع اصلی است که عده‌ای را به بهانه‌ای کنار هم جمع می‌کند و اگرچه به دلیل اهمیت صنعت سینما، شاید نتوان این تصور را داشت که سینما به محاق برود اما جشنواره به عنوان مهم‌ترین رخداد سینمایی به سمت کمایی می‌رود که زمان بیرون‌آمدن از آن مشخص نیست. شاید به کاربردن واژه امید به تن روزگار ما نشیند اما به قول مولانا :زنهار امید را مَبُر.
باید جشنواره را هم به گذران سالها سپرد و به زمان و دگرگونی‌هایش دل بست.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.