خانه » پیشنهاد سردبیر » وقتی مردم در صفحات مجازی به دنبال فانتزی هایشان می گردند/سلبریتی های پلاستیکی

وقتی مردم در صفحات مجازی به دنبال فانتزی هایشان می گردند/سلبریتی های پلاستیکی

شنبه ۱۱ دی ۹۵ شماره ۴۹۴
سمیه انصاری فر
وقایع استان

دنیای مجازی آیا واقعا مجازی است؟ اصلا دنیای مجازی یا واقعی وجود دارد چه مرز و تفکیکی بین این ها می تواند باشد، وقتی که آنچه مجازی و دنیای مجازی خوانده می شود هم اکنون بخش اصلی زندگی بیشتر مردم را تشکیل داده پس باید قبول کرد که باید واقعی به آن نگاه کرد، در دنیای به اصطلاح مجازی اتفاقا می توان واقعی ترین بخش مردم را دید از پست هایی که لایک می شود و از صفحه هایی که فالو می شود و از نوع کامنت هایی که برای پست ها خصوصا پست های سلبریتی ها گذاشته می شود می توان به یک جامعه شناسی از وضعیت کنونی پی برد به اینکه مردم به چه چیز علاقمند هستند و چرا؟
هی دیدی پسره با کی رِل زده؟ دختره تا کمرش هم نیست. وای کادوی بابای فلانی رو دیدی چه ماشینی بود؟ راستی فلانی و فلانی به هم زدند حیف بودند ها بهم میومدند. وای دختره خودکشی کرده فیلمش رو گذاشته؟ پسره رو دیدی همه اش عمله ولی میگه نه.
این ها شاید داستان هایی باشد که هر روز بین نوجوان ها و جوانترهای اینستا گرد رد و بدل شود، صحبت پیرامون شخصیت هایی که شکل و محتوای محبوبیتشان کمی عجیب و البته قابل بحث است؟ هم اکنون در میان صفحه ها و شخصیت های پر طرفدار شبکه های مجازی مواردی دیده می شود که به طور پیگیر دنبال می شود و جالب است که جوان هایی از تمامی اقشار ماجراها و پست های آن ها را دنبال می کنند. پست هایی با محتوای داستان و روابط عاشقانه و البته یک عشق اسطوره ای، داستان هایی از دی جِی های معروف و مهمانی هایشان و یا روزشمار زندگی یک جوان ایرانی در ترکیه و …
یک نگاه کوتاه به صفحه های پرطرفدار به راحتی نشان می دهد که دغدغه های امروز جوانان و نوجوانان چیست؟ اما سوالی که از همین رصد کوتاه به آن می رسیم این است که چرا سلبریتی ها در ایران فقط هنرمندان، ورزشکاران و خواننده ها نیستند و چرا این روزها یک سری از افراد که نه کار مفیدی کرده اند و نه حتی تفکر خاصی دارند در این میان هم دیده می شوند و یا چرا دخترها و پسرهایی با صورت های پر از عمل و لباس های مارک با تصاویری از مهمانی ها و جشن ها اینقدر پرطرفدار هستند؟ البته بعد از سلبریتی شدن این افراد به سرعت فن پیج و صفحه های فیک که همان عکس ها را به اشتراک می گذارند پدیدار می شوند. در ادامه یک نگاه کوتاه به صفحه های پرطرفدار این روزها می اندازیم. مثلا صفحه دختر و پسری که این روزها عشق آرمانیشان در اینستاگرام نقل می شود و عکس هایی از این خوشبختی مفرط منتشر می شود پسر خواننده است و دختر نویسنده البته تا تعریف از خواننده و نویسنده چه باشد؟ البته در مقابل گاه صفحه هایی برای تخریب همین افراد ایجاد می شود که هر دو دو روی سکه هستند.
یکی دیگر از صفحه های پرطرفدار مربوط به دختر و پسری است که هر روز یک آهنگ عاشقانه را در ماشین در حال حرکتشان لب خوانی می کنند و …
در میان تمام پست هایی که این افراد از خوشبختی ها و گاه بدبختی های خود به اشتراک می گذارند گاه تبلیغ هایی که البته بیشتر شامل همان رویکرد آن ها به زندگی چون مارک های مختلف، لوازم بهداشتی و ارایشی دکترهای پوست و زیبایی و … دیده می شود.
باید کمی با خودمان روراست باشیم وقتی گرایش قشر خاص و مهمی چون جوانان به این دسته از زندگی هاست مشخص می شود که فانتزی و آنچه جوان ها به دنبال آن هستند چیست لایک کردن هر یک از این پست ها یعنی من هم دلم می خواهد چنین باشم حتی آن هایی که زیر همین پست ها می آیند و آن ها را به باد ناسزا می گیرند هم در واقع در ناخودآگاهشان چون نمی توانند شبیه آن ها باشند ناراحت هستند پس در نهایت یک گرایش توده ای به زندگی این سبکی هست زندگی ای که قطعا برای کمتر از چند درصد از مردم این جامعه می تواند وجود داشته باشد، زندگی که جای خالی تفکر، انتقاد و سوال در آن دیده می شود و همه چیز یک فضای رمانتیک دارد، خانه زیبا، ماشین مجلل، مهمانی پر از رنگ و در نهایت دور شدن از واقعیتی که باید برای رو به رو شدن با ان مهارت داشت. در این میان چند مسئله در افزایش صفحاتی از این دست بعنوان آسیب قابل بررسی است، اولین مورد نشان دهنده اختلاف طبقاتی فاحش در جامعه ایرانی است اختلافی که در موارد بسیار خشم و کینه مردم را به یکدیگر بیشتر خواهد کرد نمی توان منکر شد که برخی این وضعیت قشر مرفه را نتیجه ظلم به خودشان و ضایع شدن حقشان می دانند.
اگر صاحبان صفحه های پرطرفدار این روزها را که به واسطه کارهای عجیب و غریب مشهور شده اند را جز سلبریتی ها در نظر نگیریم و فقط به هنرمندان، خواننده ها و ورزشکاران اکتفا کنیم باز هم می بینیم از طرف همین سلبریتی ها و آنچه بعنوان مشارکت اجتماعی آن ها باب شده آسیب های جدی به سطح آگاهی این جامعه وارد می شود. مهم ترین آسیبی که این روزها شبکه های اجتماعی و البته سلبریتی ها به جامعه زده اند دور شدن افراد واقعی و صاحب نظر از مردم و جامعه و جایگزین شدن افرادی بی سواد و سطحی به جای آن ها است که در مورد تمامی اتفاق ها نظر داده و راه حل رائه می دهند متاسفانه نقش این افراد هم اکنون در بسیاری از موارد بیشتر از آنچه در دنیا معمول است شده است در واقع این سلبریتی ها با اظهار نظر در تمامی مسائل که گاه اصلا حیطه تخصصی آن ها نیست جایگاه رهبران افکار در جامعه امروز ایران را گرفته اند. این یعنی در واقع یک پوپولیسم فکری در عرصه فضای مجازی و رسانه‌های جمعی در حال افزایش است.
به طوریکه محمدامین قانعی‌راد، رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران پیش در این خصوص به روزنامه ابتکار گفت: در ایران نقش روشنفکری به معنای سازندگان افکار عمومی به سلبریتی‌هایی که عمدتا بازیگران، خوانندگان، سینماگران یا قهرمانان ورزشی هستند، داده می‌شود. به این معنا که کسانی که روی صحنه بازی می‌کنند و هنرمندانی که دیده می‌شوند، جایگاه روشنفکر را می‌گیرند. او درباره تاثیر دیده شدن این سلبریتی‌ها روی صحنه توضیح می‌دهد: پدیده فکر و اندیشه لایه‌های متعددی دارد که یکی از آنها آفرینندگان اندیشه و افرادی هستند که در لایه‌های عمیق‌تر به تولید فکر می‌پردازند و از قضا در پشت صحنه حضور دارند. مثلا از متفکران، نویسندگان و شعرا گرفته تا فلاسفه، جامعه‌شناسان و تحلیل‌گران مسائل اجتماعی و سیاسی را داریم که در پشت صحنه هستند و محصول کار آنها به صورت فیلم، موزیک، آواز یا بازی‌های نمایشی، هنری و ورزشی ارائه می‌شود اما در ایران به دلیل اینکه نگاه ظاهربین ما به جلوی صحنه دوخته شده، آنان را که به یک معنا پشت صحنه هستند نمی‌بینیم و تنها سلبریتی‌ها دیده می‌شوند.
بهرحال به نظر می رسد این روزها شبکه های اجتماعی بخش مهمی از زندگی مردم شده اند و بعنوان یک رسانه بر دنیای واقعی آن ها تاثیر مستقیم گذاشته اند و البته که نمی توان به طور مشخص خط مرزی بعنوان دنیای مجازی و دنیای بیرونی و واقعی ایجاد کرد؛ ولی آنچه مشخص تر است این است که این شبکه ها در سطحی شدن نگاه آن ها بسیار موثر است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.