خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به فیلم «بیست و یک روز بعد» به بهانه اکران در سینما عصر جدید اراک/یک قصه یک قهرمان

نگاهی به فیلم «بیست و یک روز بعد» به بهانه اکران در سینما عصر جدید اراک/یک قصه یک قهرمان

پنجشنبه ۳۰ شهریور ۹۶   شماره ۶۸۵

***

وقایع استان

سمیه انصاری فر

***

برای آن هایی که هنوز به جنس تولیدات سینمای ایران در سال های اوج فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان علاقه دارند و دلشان برای تولیداتی از آن دست تنگ شده است دیدن فیلمی توصیه می شود که نزدیکی و قرابت عجیبی با فضای فیلم های آن سال ها دارد. «بیست و یک روز بعد» اولین ساخته محمدرضا خردمندان از همان جنس است، ساده ولی سخت. این فیلم به تازگی در سینماهای کشور و همچنین در سینما عصر جدید اراک اکران شده است. فیلمی شبیه فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ با قهرمانان کودک که تنها برای سرگرمی و گروه کودک و نوجوان ساخته نشده اند بلکه گستره وسیع تری را شامل می شوند. این فیلم یادآوری از «ساز دهنی»، «دونده»، «باشو غریبه کوچک» و بعدها «بادکنک سفید» و «بچه های آسمان» است اما با قهرمانی از جنس دهه ۹۰٫

مرتضی پسر نوجوانی که پدر خود را از دست داده است به دنبال محقق کردن رویا پدر است او می خواهد یک فیلم بسازد؛ اما درست در بحبوحه فائق آمدن به این هدف متوجه بیماری سرطان مادرش می شود. مرتضی باید هر چه سریع تر یک میلیون پول برای خرید داروهای مادرش تهیه کند وگرنه با دیر شدن روند درمان امکان فلج شدن مادرش است. مرتضی در این مسیر دست به هر کاری می زند و حتی طرح فیلمنامه خود را نیز می فروشد.
در سینمـای کنونی ایران که سینما یا پر است از فیلم های کمدی و لودگی های خاص خودشان و یا در مقابل فیلم هایی با موضوعات تکراری دیده می شود. چنین فیلم هایی این آسـودگی را می دهد کــه باز می توان فیلمی با دغدغه متفاوت دید. شاید این فیلم نیز مانند خیلی از فیلم های ژانر اجتماعی به مشکلات و چالش های اقتصادی دنیای امروز می پردازد؛ اما نوع روابط و داستان اصلی تفاوت خـاصی با بقیه این داستان ها دارد و شاید قصه گویی مهم ترین شاخصه آن باشد. شاید بتوان گفت نمونه دیگری از این نوع فیلم ها لاک قرمز بود که سال پیش اکران شد؛ قصه ای کلاسیک با قهرمانی نوجوان؛ « بیست و یک روز بعد» هم داستان کلاسیک دارد با یک قهرمان، گره افکنی، گره گشایی و تعلیق. در این فیلم شخصیت در یک موقعیت جدید قرار می گیرد و این موقعیت بستر کنش ها و واکنش های او در طول داستان می شود و ما به تدریج شاهد دگرگونی هایی در شخصیت اصلی می شویم که به ظاهر دیده نمی شود؛ اما در عمل و به تدریج انجام و در لحظه ایست قطار کامل می شود. مرتضی می رود تا بزرگتر شود و برای رویارویی با زندگی اش در ادامه آماده تر شود. اما چرا «بیست و یک روز بعد» اینقدر مورد توجه است؟ محمدرضا خردمندان قهرمانی ساخته و پرداخته است با دلمشغولی هایی از جنس کودکان و نوجوانان امروز که به ناگاه بزرگ می شود. داستان گره افکنی خوبی دارد در ابتدا شاید فکر کنیم گره اصلی آن ساخت فیلم است؛ اما با آگاهی مرتضی از شدت وخامت حال مادرش داستان وارد فاز دیگری می شود فازی که فیلم ساختن او را تحت تاثیر خودش مسیر دیگری می دهد.همین ماجرا باعث می شود تا ما در فیلم شاهد رابطه عاطفی میان پدر و مادر باشیم و گاه دیالوگ هایی در بین این دو رد و بدل می شود که زیرمتن و تاویل های فراوانی دارد. مرتضی می خواهد مشکل را حل کند البته در این مسیر یکی از دوستانش نیز به کمکش می آید و روحیه همدلی آن چیزی که فکر می کنیم دیگر میان کودکان و نوجوانان این نسل نیست را به خوبی مشاهده می کنیم. شاید پایان فیلم برای خیلی از مخاطبان خوشایند نباشد اما به گفته کارگردان این بخشی از واقعیت زندگی است و ما واقعیت را نشان داده ایم قرار نیست فیلم ها پایان الکی خوش داشته باشند.
اما در مورد این فیلم یک نکته بسیار مورد توجه بوده و آن نگاه داشتن قطار توسط مرتضی است که از همان سکانس اولیه ذهن مخاطب را درگیر می کند و در آخر نیز شاید به تحلیل درستی از آن نرسد چون به نظر می رسد تمام تلاش فیلم نمادگیری از آن بوده است که هدف فیلمساز از این نمادگیری به درستی مشخص نمی شود آیا او می خواسته نشان دهد که مرتضی با تلاش بالاخره بر سختی ها فائق آمده و یا نه این ایستایی نشان از یک ناامیدی است.
در نهایت باید گفت سید محمدرضا خردمندان برای ساخت « بیست و یک روز بعد » قطعا تحت تاثیر فضای امروز سینمای ایران نبوده است. فضایی که در یک سوی آن، داستانهای آپارتمانی که به خیانت افراد به یکدیگر منجر می شود و در طرف دیگر کمدی های جنسی که با محوریت ارتباط زنان و مردان به اکران می رسند. در این فضای آشفته، خردمندان « بیست و یک روز بعد » را ساخته که سینمایی قصه گوست و قهرمان دارد. بازی خوب مهدی قربانی در نقش مرتضی و بازی خوب ساره بیات در نقش مادر بیماری که خرج دو پسرش را می دهد نیز قابل توجه است. هرچند فیلم بیست و یک روز بعد یک شاهکار نیست و ایراداتی نیز بر آن وارد است اما نقطه روشنی برای سینمای کودک و نوجوان ایران است و تاکید بر دیدن آن برای گروه های سنی مختلف وجود دارد به طوریکه در سایت سلام سینما به نقل یکی از منتقدین نوشته شده است« نباید این‌گونه فکر کنیم که دیدن آثاری چون «بیست و یک روز بعد»، برای کودکان ما مضر و زیان‌آور است و باعث افسردگی در بین کودکان می‌شود. کودکان ایران با سینمای کشورشان نیز می توانند انس بگیرند و آن را بفهمند. قهرمان می تواند نه بال داشته باشد و نه قدرت‌های ماورایی بلکه مثل مرتضی، رویای نگه‌داشتن یک قطار را در حال حرکت داشته باشد. این رویا همواره برای کودکان وجود دارد و رسیدن به آن، مستلزم رد کردن سختی‌های بسیاری در تک تک مراحل زندگی است. سختی‌هایی که با وجود هرچه تمام‌تر آن‌ها را می چشد و تماشاگر با او همدردی می‌کند. ساخت آثاری چون بیست‌ویک روز بعد برای سینما و کشور لازم است و سید محمدرضا خردمندان در اولین فیلم خود، توانسته قدم خوبی بردارد. آینده سینمایی او روشن به نظر می آید؛ همان‌گونه که آینده سینمای بیمار کودک رو به بهبودی است.در انتها کاش بازیگری مثل مهدی قربانی را دریابیم تا به سرنوشت بازیگران فیلم های دهه ۷۰ ما دچار نشود و از پتانسیل این افراد در بزرگسالی شان نیز بتوان استفاده کرد.»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.