خانه » پیشنهاد سردبیر » درویش و اشعارش

درویش و اشعارش

شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۸   شماره ۱۱۲۲

گفتگو با «سینا کمال آبادی» مترجم شعر به بهانه انتشار کتاب جدیدش «امروزم ابر است، فردایم باران»

درویش و اشعارش

علی امیدی
«سینا کمال آبادی» نویسنده و مترجم اراکی یکی از بهترین های حوزه کاری خود است و توانسته تاکنون چندین کتاب ترجمه شعر منتشر کند. کمال آبادی شعرهای شاعران بزرگی چون «ریچارد براتیگان»، «چارلز بوکوفسکی»، «واسکو پوپا» و «مارین سورسکو» را ترجمه کرده است.
کتاب های «برای من غمگین نشوید» و «نگران نباش داستایوفسکی» به نویسندگی «بوکوفسکی» از آثاری هستند که وی ترجمه کرده است.
« ابرم در آسمان درد می کند» به نویسندگی «مارین سورسکو» و « سونات مهتاب» دو شعر بلند از «یانیس سیترون» و مجموعه کامل شعرهای «ریچارد براتیگان» در دو جلد با عنوان های« خانه جدید در آمریکا» و « لطفا این کتاب را بکارید» از دیگر آثاری هستند که کمال آبادی روانه بازار کتاب کرده است.
حالا پس از مدت ها این مترجم جوان، گزیده اشعار شاعر محبوب عرب زبان «محمود درویش» را ترجمه و با نام «امروزم ابر است، فردایم باران» به مخاطبانش ارائه کرده است.
به همین بهانه گفتگویی با وی ترتیب دادیم که در ادامه خواهید خواند:

با محمود درویش چگونه آشنا شدی و چرا تصمیم به ترجمه شعرهای او گرفتی؟
هرکسی که در جغرافیای شعر و ادبیات نفس بکشد ناگزیر با نام بزرگ محمود درویش آشنا می شود. من هم از این قاعده مستثنی نبودم اما دقیقا به خاطر ندارم چه وقت او را شناختم. تنها می دانم که نامش را بسیار می شنیدم و دانستم که شاعری مهم و بزرگ است. اولین شعر او که درست به یادم مانده، شعر «ریتا و تفنگ» بود که این طور شروع می شود:
میان ریتا و چشمان من
تفنگی ست
الی آخر
این شعر به جان و دلم نشست. شاید پیش از آن تنها شعرهای مقاومت او را خوانده بودم و حالا با چهره دیگری از او آشنا می شدم؛ درویشِ عاشق. این شعر او شعر عجیبی است. زیبا و باشکوه و عاشقانه اما رگه هایی از فلسطین را در خود دارد، درست مانند بسیاری از شعرهای او. این شد که بیشتر جستجو کردم. شعرهای بیشتری از او خواندم. هرچه بیشتر می خواندم، تشنه تر می شدم. شــروع بــه خواندن ترجمه های انگکلیسی شعرهایش کردم. شعری نظرم را جلب کرد. به گمانم اواخر دهه هشتاد بود. شعر «سرباز». ترجمه اش کردم. شعری بود که سراسر بوی وطنش را می داد. این جریان ادامه پیدا کرد تا این که شعر «به انتظارش باش» را ترجمه کردم و در فضای مجازی منتشرش کردم. هرگز تصمیم نداشتم دست به ترجمه جدی و چاپ کتاب بزنم اما استقبال و تشویق دوستان مسیرم را تغییر داد. مصمم شدم کتابی از شعرهای او را فراهم کنم.

شعرها را برای ترجمه چطور انتخاب کردی؟
شعرهای بسیاری از او به فارسی ترجمه شده است. من هم همیشه علاقمند به کار تازه و در صورت امکان معرفی چهره های جدید بوده ام. این شرایط کار را سخت می کرد. باید کار می کردم که دوباره کاری نباشد. پس باید شعرهایی را انتخاب می کردم که تازه باشند یا دست کم سعی کنم ترجمه ی بهتری به سلیقه ی خودم و مخاطبانم فراهم کنم (نمی دانم در این دومی تا چه اندازه موفق بوده ام). تمام ترجمه های انگلیسی شعرهای درویش را تهیه کردم و بین شعرها به جستجو مشغول شدم. مثل همیشه چند معیار ثابت داشتم. شعرهایی را انتخاب می کردم که به جانم بیشتر بنشیند (همه ی شعرهای او برآمده از جان هستند و لاجرم به جان می نشینند اما کتاب مختصری را در نظر داشتم). بعد بین شعرهای انتخاب شده، آن هایی را جدا کردم که از پس ترجمه شان بربیایم و به فارسی هم خوب بنشینند. بعد از انتخاب شعرها، نوبت به بررسی ترجمه های فارسی رسید و بین همه آن ها، شعرهایی نهایی شد که ترجمه نشده بودند یا نمی شد از آن ها دل کند. راستش خیلی دوست داشتم «ریتا و تفنگ» را هم ترجمه کنم اما نمی توانستم چیزی به ترجمه قبلی اضافه کنم.

آیا ترجمه مدونی از شعرهای درویش تا پیش از این به فارسی بوده است؟
قطعا بله! دوستانی دیگر و اساتیدی صاحب نام شعرهای او را ترجمه کرده بودند. می توانم بین آن ها به موسی اسوار و حمزه کوتی و محمد حمادی و پند نفر دیگر اشاره کنم که الان درست حضور ذهن ندارم. بین این ها ترجمه موسی اسوار را بیشتر دوست دارم.

به نظر می رسد درویش برای تو جایگاه خاصی در میان شاعران دارد. کدام خصوصیت او یا شعرش او را در این جایگاه قرار می دهد؟
دلایل بسیاری هست و مهم ترینش خود او. بسیار دوستش دارم. زندگی اش و شخصیتش برایم جذاب است. بعد جنونش در شعر، قلمش و قدرتش. او بزرگ است و این بزرگی مستقل از جایگاه اش در ذهن و جهان من (چه جهان شخصی و چه جهان کاری) است.

روند ترجمه چه مدت طول کشید؟
کمی بیش از یک سال. از پاییز ۹۶ تا زمستان ۹۷٫

چه کسانی به تو در ترجمه این کتاب کمک کردند؟
در یادداشت مترجم بر این کتاب نوشته ام که این راه بی همرهی خضر ممکن نبود. چاره ای نداشتم مگر ترجمه از انگلیسی و ترجمه شعر از زبان واسطه کار پرخطری است. از سوی دیگر مترجمان عربی هم داریم و جایی که آب هست، تیمم باطل است. پس ترجمه های خودم را با زبان عربی تطبیق می دادم بعد می دادم دوستان عرب و عربی دان برایم تطبیق نهایی را انجام بدهند. دوستانی فاضل و شعرشناس و مهربان که بسیار کمک کردند. محمد حمادی و سیدهادی البوشوکه از این دوستان بئدند. بیش از همه غزل اریحی کمکم کرد که تمتم شعرها را سطربه سطر مطالعه کرد و تطبیق داد و اختلاف ها را گوشزد کرد. در ویراستن متن فارسی هم فرامرز الهی و حامد خدادادی کمکم کردند؛ دو دوست قدیمی و برادر.

————————————————————————————————————-

درباره «محمود درویش»

محمود درویش شاعر و نویسنده فلسطینی در سال ۱۹۴۱ به دنیا آمد. او بیش از سی دفتر شعر منتشر کرد و شعرهای او که بیشتر به مسئله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیر عرب شهرت و محبوبیت داشت.
محمود درویش سرودن را از زمانی که دانش آموز بود شروع کرد. در سال ۱۹۶۰ نخستین مجموعه آثار او در زمانی منتشر شد که تنها نوزده سال داشت. با دومین مجموعه‌اش بنام برگ‌های زیتون (اوراق الزیتون) در سال ۱۹۶۴، به عنوان یکی از شاعران پیشرو شعر مقاومت شناخته شد. دو موضوع عمده در ساختار اشعارش دیده می‌شود: «عشق و سیاست».
بسیاری از شعرهای محمود درویش به شکل سرودهای عمومی و آوازهای محبوب درآمده‌اند. اغلب آثارش در مورد سرنوشت وطنش است. او از مفردات ساده و تصاویر واضح استفاده می‌کند.
با نگاه به سبک شعرهای محمود درویش می توان گفت که محمود درویش، سراینده ادبیات مقاومت فلسطین، شعر را سلاحی در دفاع از سرزمین خود قرار داد؛ وی که اشعارش دربردارنده روح حماسی است، لفظ را پیرو معنا قرار می دهد و با برگزیدن قالب شعر آزاد، خویشتن را از قافیه پردازی شعر سنتی می‌رهاند.
آوا و موسیقی شعر درویش، برخاسته از تکرار حروف و واژگان، برگزیدن مقاطع و اوزان مناسب، آوردن کلمات آهنگین و هم‌قافیه و به کارگیری آرایه های لفظی بسان جناس و واج آرایی است. او به شایستگی توانسته با افزودن کلمات به یکدیگر، ترکیباتی زیبا و بدیع بیافریند که در برانگیختن حس وطن دوستی خواننده بسیار مؤثر باشد. پیکره اشعار شاعر، سرشار از الفاظی ساده و روشن است. الفاظ غیــرعـــربی در سروده های او بسیارند. بخشی از فضای عاطفی و پرتکاپوی سروده های درویش برخاسته از افعالی است که شاعر به خوبی توانسته آنها را در ساختار شعری خود به کار برد. شاعر در تداعی اصوات در ذهن خواننده، به شایستگی از الفاظ بهره جسته که این امر، بیانگر توجه او به تصویرپردازی به کمک معنای واژگان است. عطف جمله های همسان به یکدیگر، رویکرد دوگانه به جمله ها (با ساختار نحوی کوتاه یا بلند)، گوناگونی زمان افعال و هنرمندی سراینده در بازی با ضمایر، از جمله شناسه های اشعار درویش در سطح نحوی است. شعر درویش تصویر زندگی پردرد مردم فلسطین است؛ عاطفه شعری او، در نمایاندن ظلم رژیم صهیونیستی و نیز برانگیختن فلسطینیان جهت دفاع از وطن، به خوبی نمایان است. درویش، قدس را از آن مردم فلسطین می داند؛ وی تاریخ قدس را با تاریخ پیامبرانی پیوند می دهد که روزگاری در این سرزمین اقامت گزیدند؛ بدین ترتیب، با تقویت حس ناسیونالیستی و تعصب به اصالت عربی، مردمان را به صلح و آرامش فرا می خواند. اشاره به درد و رنج تبعید نیز بخشی از مضامین شعری او هستند. انواع استعاره و به ویژه استعاره مکنیه، یاور درویش در تصویرپردازی های بدیع شاعرانه است. گاه شاعر کلامش را با رمز در می آمیزد که در این حالت، پیچیدگی بر آن ســایه می افکند؛ این رموز که از نوع تاریخی، دینــی و اسطوره ای است، فهم پاره ای از اشعارش را دشوار کرده است. بهره گیری از عناصر طبیعت که از شناسه های مکتب رمانتیک است، ویژگی بارز ادبیات این سراینده بوده و موضوع کلی ادبیات وی، بیدار ساختن فلسطینیان و دفاع از آنان در برابر یهودست.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.