خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگو با استاد «کمال الدین شاهرخ» عکاس برجسته کشور به بهانه برگزاری نمایشگاهش در اراک/عکس های مقدس

گفتگو با استاد «کمال الدین شاهرخ» عکاس برجسته کشور به بهانه برگزاری نمایشگاهش در اراک/عکس های مقدس

پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۷۲
سمیه انصاری فر-وقایع استان:
نمایشگاه عکس « تجلی نور پیامبر رحمت» روز چهارم اردیبهشت در اراک افتتاح شد. این نمایشگاه به نمایش آثاری از هنرمند و استاد برجسته عکاسی کشور کمال الدین شاهرخ پرداخته بود. عکس هایی که تجربه چند سال عکاسی وی از اماکن مذهبی و مکان های خاص در مکه و مدینه بود.استاد کمال الدین شاهرخ عکاس خبری و مستند اجتماعی است که در سابقه هنری خود عکاسی در دوران دفاع مقدس و تصویربرداری و عکاسی از اماکن مقدس مکه و مدینه، مناسک و رویدادهای حج، عتبات عالیات، سوریه و غرب آسیا را نیز دارد و عکاسی دینی نیز بخشی از فعالیت او را تشکیل می دهد. وی همچنین بغیر از برگزاری نمایشگاه های خارجی و داخلی چندین کتاب عکس نیز چاپ کرده است. کتاب «پاییز سپید» مجموعه ای در خصوص شهدای فاجعه منا آخرین کتاب چاپ شده او است. همچنین «حقیقت عشق» آلبومی تصویری از اماکن مکه مکرمه و مدینه منوره را نیز در دست چاپ دارد. به بهانه حضور استاد شاهرخ در اراک و برگزاری نمایشگاه آثارش وقایع استان گفتگویی با وی داشته است که در ادامه می خوانید:
***
در مورد این نمایشگاه و آثار نمایش داده شده توضیح دهید؟
در این نمایشگاه تعدادی از عکس های من از اماکن مکه مکرمه و مدینه منوره نمایش داده شده است که البته برخی از آن ها قبل تر به صورت پوستر ارائه شده است و در کتاب اخیرم که در دست چاپ است به نام «حقیقت عشق» این مجموعه به صورت کامل تر ارائه خواهد شد؛ ولی در خصوص این عکس ها و زمان تهیه شان باید بگویم که من اولین بار در سال ۷۳ به این اماکن رفتم و اولین تجربه من برای عکاسی از مناسک حج در همان سال بود. قطعا هر فردی که برای اولین بار وارد این فضا می شود دستیابی به آن چیزی که می خواهد برایش خیلی آسان نیست؛ ولی خوشبختانه برای من این توفیق بود که سال های بعد نیز به این مکان مشرف شوم و این فرصتی برای تکمیل پروسه عکاسی ام در این اماکن بود. این عکس ها بخشی از تجربه حضور و عکاسی من از این اماکن در فاصله زمانی سال ۸۳ تا ۹۴ است دقیقا تا سالی که فاجعه منا رخ داد.

آیا عکاسی در این فضا با شرایط خاصی رو به رو است؟ چرا اغلب خیلی عکس های متفاوتی از این اماکن دیده نمی شود؟
شاید علت اینکه خیلی عکس های خاص و متفاوتی از این اماکن در اختیار نداریم دلایل متعدد باشد دلیل اول این است که عکاسان فرصت شناسایی آن فضا را ندارند مجالی که در مقابل برای من مهیا بود که بتوانم بهترین نور و موقعیت را شناسایی کنم من فرصت داشتم که این فضا را شناسایی کنم یعنی ببینم چه فضایی می تواند تاثیرگذار و متفاوت تر از عکس هایی باشد که تاکنون گرفته شده است. از طرفی عکاسی در مکه و مدینه با سختی هایی همراه است زیرا این دو مکان اغلب فضای آسانی برای عکاسی نیست و ممانعت هایی در آن وجود دارد. در این اماکن عکاسی یک کار غیرقانونی است و با عکاس برخورد می شود و همین استرس و هراس بر روی نتیجه کار تاثیر دارد.

چقدر فضا و مکان عکاسی در نتیجه کار تاثیر دارد؟ با توجه به اینکه عکس های شما همه از مکان های خاص و مذهبی برداشته شده است چقدر بر نتیجه نهایی عکس تاثیر داشته است؟
هر فرد مسلمان دوست دارد اطلاعات دینی اش را به هر طریقی کامل کند. برای نسل ما با توجه به سخن هایی که در مورد دین و پیامبرمان بود همیشه کنجکاوی دیدن تصویری از اماکن مذهبی مانند مکه و مدینه و مزار پیامبر و ائمه بوده است بنابراین عکس در کودکی برای من خیلی جذابیت داشت و بعدها این فرصت برای عکاسی از این اماکن برایم فراهم شد. در مورد عکس ها نیز باید بگویم من خیلی خود را مالک این عکس ها نمی دانم، درست است که سعی کردم چارچوب های فنی عکس را رعایت کنم؛ ولی آن الهام و انرژی عکسی که می تواند به مخاطب منتقل شود از جای دیگری به درون من وارد شده که من توانستم این عکس ها را بگیرم و این انرژی از جای دیگر به مخاطب من داده می شود که وقتی مقابل این تصویر قرار می گیرد یک حس خاصی پیدا می کند و یک حرکت درونی خاصی برایش ایجاد می شود. برای من همین جرقه و یا تامل مخاطب کافی است و من در این صورت نتیجه کار خود را از نمایش این عکس ها گرفته ام.

با توجه به اینکه چند سال متمادی از این فضاها عکاسی کردید آیا همچنان آن احساس و الهام برایتان وجود داشت؟ آیا آثارتان دچار تکرار نشد؟ برای عکاسی از اماکن مذهبی باید شرایط خاصی را ایجاد کرد؟
برای من عکاسی از این اماکن همچنان بکر و تازه بود به دلایل مختلف یکی از عوامل این بود که به دلیل تغییر بافت سنتی این مکان ها توسط دولت سعودی این فضاها سال به سال تغییر می کرد. ممکن است امسال فضایی را عکاسی کرد؛ ولی برای سال بعد آن فضا دیگر نباشد زیرا برای بازسازی تخریب شده است.
عامل دیگر هم این است وقتی چشمت را تمرین می دهی و تجربه پیدا می کنی هر بار به تجربه جدیدتری از آن فضا می رسی و سعی می کنی متفاوت تر از کارهای قبل عمل کنی. در انسان ها دین پرستی و زیبایی فطری است. هر انسانی دلش می خواهد یک چیز را پرستش کند. از طرفی انسان زیبایی را هم دوست دارد. هر دو این ها منشا فطری دارند بنابراین وقتی ما وارد بحث هنر می شویم نباید هدفمان فقط ثبت یک چارچوب معماری باشد عکس را خیلی ها می توانند بگیرند؛ ولی اینکه عکاس چه پیامی را به مخاطب بدهد مهم است که این بازمی گردد به فطرت آن شخص یعنی آن فردی که اعتقاد دارد می داند که مقابل حرم پیامبر چه حالتی باید بایستد چه خضوع و حضوری باید داشته باشد چه اعمالی را بایست انجام دهد این ها را وقتی در ذهنش داشته باشد و تربیت شده باشد دقیقا می داند از چه زاویه و در چه شرایطی باید عکاسی کند و چه المان هایی در عکسش باید رعایت شود.

شما برای رسیدن به این نگاه چه کردید؟
من سعی کردم با فراهم آمدن این توفیق یعنی عکاسی اختصاصی از این فضاها یک مقدار هم خودم را تربیت بکنم. این تربیت باعث می شود شما نگاهت عوض شود و به کمک تمام انرژی هایی که به تو الهام می شود آن عکس را بگیری و همین انرژی بیرونی این حرکت را در من ایجاد می کند که به سمت عکاسی از این مکان ها بروم. به نظر من این شکل خاصی از عکاسی دینی است که اگر کسی می خواهد وارد این حوزه می شود باید یک مقدار روی خودش کار کند.

در مورد کتاب «پاییز سپید» و عکاسی از فاجعه منا توضیح دهید ؟ برای شما عکاسی از این واقعه چطور بود؟ آیا حس و الهامی که می گفتید در این عکس ها دخیل بود یا فقط مستند نگاری بود؟
نه، در مورد این فاجعه بیشتر بحث یک مستند خاص خبری بود. از آنجاییکه من تجربه حضور در دفاع مقدس را داشتم و درگیر این فضاها بودم طوری نبود که با مواجه شدن با این واقعه و تصاویر یکباره دچار مکث و شوک شوم و نتوانم کار کنم و این یک پیش زمینه بود؛ ولی در مورد این اتفاق باید گفت وقوع چنین حادثه ای از قبل قابل پیش بینی بود زیرا شرایط آن سال برای زائران ما مساعد نبود و به نوعی آمادگی یک اتفاق را داشتم که آن سال بحث سقوط جرثقیل و بعد فاجعه منا رخ داد. من به عنوان یک عکاس وظیفه داشتم که این واقعه را ثبت کنم. هیچ عکاس حرفه ای در آنجا نبود و من با تمام شرایط که پیش بینی می کردم برایم ممکن است پیش آید از ضرب و شتم گرفته تا دستگیری و حبس باز این کار را انجام دادم هرچند همچنان در لیست سیاه آن ها قرار دارم.
اما آنچه برای من مهم بود این بود که من وظیفه ای در قبال این زائران که به صورت مظلومانه از بین رفتند داشتم. می دیدم که آن ها زیر دست و پا مانده اند و نمی توانی نجاتشان دهی و از تشنگی، گرما و فشار در حال جان دادن هستند. تنها کاری که من توانستم بکنم این بود که به این خیل جنازه ها بزنم و عکاسی کنم. بعد از این واقعه در روزهای بعد من رفتم و از آن فضا و تمام زوایایی که فکر می کردم در تکمیل مستندی از این واقعه موثر است عکاسی کردم. بعد از اینکه به ایران آمدم محدودیت هایی برای چاپ این مجموعه بود؛ ولی خوشبختانه مرتفع شد و قبل از سالگرد شهدای فاجعه منا این کتاب را به صورت یک مجموعه مستند به نام «پاییزسپید» که عکس هایی از قبل تا بعد فاجعه منا بود چاپ شد و این تنها کاری بود که می توانستم برای این شهدا انجام دهم.

جدای از بحث نمایشگاه سوال بعدی من در زمینه انجمن عکاسان استان مرکزی است فکر می کنید راه اندازی این انجمن ها و تشکل ها چقدر در روند رشد عکاسی یک استان موثر است؟
قطعا انجمن هایی که به صورت NGO و غیردولتی هستند و با همت افرادی که خودجوش و علاقمند وارد این حوزه می شوند کار می کنند، فعالیت های موفق تری از تشکل های دولتی دارند. ما در انجمن ملی عکاسان ایران در تهران برنامه و سیاست گذاری مان حمایت از راه اندازی انجمن عکاسان استانی است تا با تاسیس آن باعث تقویت هنرمندان عکاس، ارتقای آموزش و دیده شدن آثار هنرمندان شد. این یک واقعیت است عکاس تا آثارش دیده نشود نمی تواند عِرق و علاقه خود را در کارهای بعدی اش نشان دهد.
نمایشگاه آثار استاد شاهرخ تا ششم اردیبهشت ادامه داشت. همچنین در حاشیه این نمایشگاه کارگاه عکاسی با موضوع « تربیت ذهن خلاق در عکاسی دینی» برگزار شد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.