خانه » جدیدترین » نگفتن ها دردی را دوا نمی کند

نگفتن ها دردی را دوا نمی کند

شنبه ۱۰ مهر ۹۵ شماره ۴۲۹
حمید اخوان
رییس شبکه محیط زیست استان مرکزی
در آخرین جلسه کارگروه کاهش آلودگی هوای اراک از جانب یکی از حضار ادعایی بیان شد با این مضمون که چرا برخی بدون اینکه راهکاری در مورد برخی معضلات زیست محیطی ارائه دهند این معضلات را بیان کرده و انتقاد می کنند، و این انتقاد از جانب این منتقدان باعث این خواهد شد که سرمایه گذار به استان نیاید، و در تایید مدعای خود از اصفهان مثال زدند که با وجود صنایع مختلف و چالشهای مختلف، مشکلاتشان را رسانه ای نکرده و جلوه خوبی از استانشان تبلیغ میکنند. در رد و غیر واقع بودن این مثال اخیر کافی است به سخنان استاندار اصفهان در مراسم روز هوای پاک سال گذشته خطاب به باقی استانداران کشور توجه کنیم که گفته بودند: صنایع استان اصفهان را با یک شاخه گل تحویل شما میدهم، زیرا صنعت برای اصفهان نه تنها نعمتی نداشته است، بلکه نقمت آور بوده است. ولیکن جدای از بررسی مورد خاص اصفهان، از آنجا که این استدلال هر بار به اشکال مختلف از جانب برخی بیان می شود لازم است یک بار برای همیشه پاسخ کلیت این بحث داده شود. بحثی که مدعی است به دلایل مختلف از جمله خروج سرمایه گذار، ایجاد یاس و نا امیدی، مسائل امنیتی و سیاسی، بیان و تببین وضعیت اسفناک محیط زیست نباید رخ دهد اما به نظر نگارنده به واسطه دلایل زیر این مدعا پذیرفته نیست…
١- چالشهای محیط زیست در سطح استان ما و نیز در سطح کشور از آن جنسی نیست که به مانند برخی معضلات جهانی از جمله تغییراقلیم و گرم شدن زمین و … در مرز دانش قرار داشته و توان بشر برای رفع کامل آنها محدود باشد
بلکه بیشتر از جنس مسائلی است که راهکار فنی دارد (و نه حتی علمی) و حل و رفع آنها از جنس تغییر اولویتهای مدیریتی و سیاستگذاری و برنامه ریزی است و در این زمینه مسلما بیان مسئله و عمومی کردن و جریان سازی به رفع مشکل کمک بیشتری میکند تا پنهان کردن آن.
٢- حتی اگر مشکل در سطح بالاتر از راهکارهای فنی و علمی باشد مسلما در پنهان کردن آن راهکاری کشف نخواهد شد، ولی در عمومی کردن آن ممکن است در تضارب آرا و افکار در بخشهای مختلف راهکار جدیدی کشف شده و گشایشی حاصل شود، به مانند بسیاری از نمونه های جهانی
٣- از نقطه نظر اینکه وقتی توان رفع مشکلات وجود ندارد بیان آنها باعث یاس و ناامیدی مردم خواهد شد باید به چند نکته اشاره کرد، اولا دانستن حقایق همواره بر ندانستن و گرفتار غفلت بودن ارجحیت دارد ثانیا اگر قرار باشد شادی و آرامش ناشی از بی خبری و غفلت باشد که نه ارزشی دارد و نه پایدار خواهد بود چراکه نگه داشتن شهروندان در غفلت و بی خبری در دنیای سرشار از اطلاعات امروز امریست محال و فردا روزی که دیوارهای ناآگاهی فروریخت مسلما آن احساس فریب خوردگی که انسانها دچارش خواهند شد علت مضاعفی خواهد بود برای ناامیدی مضاعف نسبت به خود دانستن بحران و چالش، ثالثا پس از این مرحله شهروندان احتمال خواهند داد که حقایق دیگر و بحران های دیگری نیز وجود دارد که دولتمردان، دانشگاهیان و فعالین و متخصصان و رسانه ها از آنها پنهان کرده اند و در نتیجه اعتماد خود را نسبت به تمامی این گروهها از دست خواهند داد و این قضیه موجب این خواهد شد که جامعه آرامش و امید و شادی اش را در مورد باقی مسائل هم از دست بدهد چراکه احتمال میدهد این شادی و این آرامش و این امیدواری ناشی از بی خبری و غفلتهای دیگری است که دولتمردان، دانشگاهیان ، فعالین و رسانه ها به آنها القا کرده اند و مسلم است که تمام این موارد بحران بزرگتر و پیچیده تری نسبت به آن حالت اولی است که بحرانی داشتیم و مردمی که از آن بحران باخبر بوده اند.
٣- از نقطه نظر احتمال فرار سرمایه گذار بیرونی و از دست دادن رغبت اش برای ورود به منطقه علاوه بر دلایل فوق این نکته را باید اضافه کرد که مگر قرار است سرمایه گذار را با فریب و ناآگاهی به منطقه خود بکشانیم و از او سوء استفاده کنیم یا اینکه قرار است رابطه ای برد-برد تعریف شود؟ رابطه ای که با علم به وجود برخی بحرانها و چالشها نوعی از سرمایه گذار و پروژه های اقتصادی تعریف میشود که متناسب با ظرفیت ها و پتانسیلهای منطقه بوده و در عین حال اینکه اسیب و بحران مضاعفی برای منطقه ایجاد نمیکند، هم به سرمایه گذار منفعت برساند و هم به مردم منطقه. مسلما این اتفاق جز در سایه آگاهی رخ نخواهد داد.
۴- آخرین نقطه نظر و دستاویز که ممکن است مخالفان آگاهی رسانی و بیان مشکلات از آن بهره ببرند، توسل به مفاهیمی چون تشویش اذهان عمومی، امنیت عمومی و .. این شکل مفاهیمی هستند که از طریق این قیدها عرصه را برای ترویج دهندگان آگاهی تنگ کنند، خوشبختانه علاوه بر حق آزادی بیان که در قانون اساسی بر آن تاکید شده ، در این حیطه خاص محیط زیست، طبق تبصره ١ ماده ١٧ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، قانونگذار اطلاعات راجع به بروز خطرات زیست محیطی و تهدید سلامت عمومی را از شمول تمام استثنائاتی که نمیتوان به آنها دسترسی داشت و یا انتشار داد مانند اطلاعاتی که به امنیت عمومی لطمه وارد میکند، خارج کرده و حتی پا را تا این حد جلو میگذارد که اینگونه موارد زیست محیطی شامل اطلاعات طبقه بندی شده و اسرار دولتی نیز قرار نمیگیرد و هیچ کس به این دلایل هم نمیتواند مانع دسترسی و انتشار آزاد این اطلاعات شود.
هرچند دلایل دیگری نیز می توان اقامه کرد که نشان دهد چرا دانستن بر ندانستن ارجحیت دارد ولی در اینجا به همین سه منظر نتیجه گرایی علمی-اجرایی، منظر اخلاقی و منظر قانونی بسنده میکنیم، باشد که پیشنهاد دهندگان سکوت و اعلام نکردن عمومی معضلات هم استدلال های خود را برای اینکه نشان دهند در آن سکوت و بی خبری خیر و منفعت بیشتری نهفته است بیان کنند تا یک بار برای همیشه این قائله ختم شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.