خانه » جدیدترین » ۲۴ دی ، زادروز خالق بَیَل و عزادارانش

۲۴ دی ، زادروز خالق بَیَل و عزادارانش

شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴     شماره ۳۲۳

گروه فرهنگی- وقایع استان:

بیست و چهارم دی ماه سالروز تولد مردی است که هنوز صدای عزاداران بیلش به گوش می رسد. غلامحسین ساعدی نویسنده و نمایشنامه نویسی است که تاثیر آن بر ادبیات ایران را نمی توان انکار کرد. نویسنده ای که در بحرانی ترین مقاطع ایران معاصر شکست مشروطه و سرخوردگی جامعه ایرانی کودتا ها و و تاثیر آن بر جامعه ایرانی زیسته است، نویسنده ای که در آثارش تاثیر جامعه آن روز و دردها و رنج هایی که بر مردم آن دوران رفته است به خوبی دیده می شد. مردمی سرخورده و درمانده یک ناخودآگاه ملی که هنوز همراه شخصیت ایرانی است. غلامحسین ساعدی در بیست و چهارم دی ماه ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد، در خانواده‌ای کارمند و به قول خودش اندکی بدحال. ساعدی نوشتن را ابتدا به صورت گزارش و تفسیر در دوران نوجوانی آغاز و با نشریات فریاد، صعود و… همکاری کرد و اولین بار در ارتباط با همین نوشته‌ها به زندان افتاد.
نخستین آثارش را از ۱۳۳۴ در مجلات ادبی به چاپ رساند. او که در ابتدا به عنوان نمایشنامه‌نویسی چیره دست (با نام مستعار گوهر مراد) شهرت یافته بود،‌ با نگارش داستان‌های زیبایی چون «گدا»، «دو برادر» و «آرامش در حضور دیگران»، جایگاه خود را به عنوان یکی از خلاق‌ترین داستان‌نویسان ایران نیز تثبیت کرد.
آثار او دستمایه‌ی برخی از بهترین فیلم‌های بلند سینمای ایران قرار گرفته است، که از جمله‌ی آنها می‌توان فیلم‌های « گاو» (ساخته‌ی داریوش مهرجویی، ۱۳۴۸)، « آرامش در حضور دیگران» (ساخته‌ی ناصر تقوایی، ۱۳۴۹) و « دایره مینا» (ساخته‌ی داریوش مهرجویی، ۱۳۵۳) را نام برد. مهمترین اثر ساعدی عزاداران بَیَل است. مجموعه ۸ داستان پیوسته درباره فلاکت های مدام مردم روستایی به نام بَیَل که فیلم گاو از روی داستان چهارم آن اقتباس شده است.
غلامحسین ساعدی نیز همچون بیشتر نویسندگان دهه چهل ایران تحت تاثیر فضای معاصر قلمی همراه با اندوه و انتقاد داشت هر چند هنرمند همیشه چپ بوده (چپ به معنای منتقد نه جناح سیاسی) ولی به نظر می رسد غلامحسین ساعدی در دورانی که اتفاقا بسیاری از نویسندگان به دنبال رئالیسم سوسالیسم بوده و ادبیات را بارکش ایدئولوژی و نگاه ساسی خود کرده بودند، بدون هیچ تلاشی برای معرفی یک آرمانشهر یا یافتن پاسخ برای مشکلات و ناله های روشنفکری به نوشتن آثاری پرداخت که در زبان و جایگاه از ویژگی خاصی برخوردار است. شخصیت های آثار او نمی خواهند تنهایی به جنگ دشمن و پلشتی بروند و یا دنیا را عوض کنند، مردمانی هستند که در زندگی روزمره خود که قطعا تحت تاثیر شرایط است با چالش ها و مشکلاتشان دست و پنجه نرم می کنند و ساعدی با یک برداشت جدید و خاص به آن روزمرگی و زندگی نگاه میکند، در واقع زیرکی ساعدی آنجاست که می تواند تمام ناامیدی و کرختی آن دوران را در داستان هایش در قالب جنون و مرگ بریزد و مخاطب نیز آن را بپذیرد و شاید به نوعی همزادپندرای کند. در دورانی که جامعه ایرانی بدون گذار از سنت می خواهد به یک باره مدرن شود قطعا ناامیدی و سرخوردگی شیوع پیدا می کند، ایجاد مدرنیسم قطعا آرزویی محال است برای همین شخصیت داستان های ساعدی آینه تمام نما از مردمان آن روز ایران است برای همین قهرمان داستانهای ساعدی یا مجنون می شوند و دچار مرگ مغزی ویا خود به زندگی بیهوده خویش پایان می بخشند و اگر کتاب “عزاداران بیل” در عرض دوازده سال ده بار تجدید چاپ می شود در حقیقت به این خاطر می باشد که روستای بیل چهره ای باز سازی شده در تخیل از واقعیت جامعه وسرزمین ایران است و بیلی ها همان ایرانیان و خوانندگان ایرانی اگر هم قادر به تحلیل مفهومی آن نیستند ولی در ناخودآگاه جمعی خویش آن را کاملاً در می یابند.
تنهایی درونمایه آثار ساعدی است. به هر روی سخن گفتن در مورد ویژگی های و زبان یک نویسنده نیاز به بررسی تمامی اثار او دارد و نباید از تاثیر مکان و زمان بر آن چشم پوشید ولی در نهایت می توان گفت که ساعدی نویسنده ای بود که تخیل را در فضایی تیره و تار پرورش می داد.
غلامحسین ساعدی در دوم آذر ۱۳۶۴ به علت خون‌ریزی دستگاه گوارش در فرانسه درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپرده شد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.