خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگو با « لیلا فراهانی» به بهانه برگزاری نمایشگاه نقاشی اش با عنوان «passion» در اراک / شوریدگی زنانه

گفتگو با « لیلا فراهانی» به بهانه برگزاری نمایشگاه نقاشی اش با عنوان «passion» در اراک / شوریدگی زنانه

یکشنبه ۲۱ خرداد ۹۶ شماره ۶۰۶
***
وقایع استان
سمیه انصاری فر
****
لیلا فراهانی نقاشی است که دغدغه های زنانه اش را بر روی بوم می ریزد. شاید نام این هنرمند را قبل از این به خاطر اجرای پرفورمنسی در تالاب میقان شنیده باشیم. دختری سیاه پوش پشت چرخ خیاطی در حال دوختن ماهی هایی قرمز بر پارچه ای سفید که در اعتراض به خشک شدن تالاب میقان بود. او این بار ما را به تماشای نقاشی هایی فراخوانده که نگاه شخصی اش به مساله ای به نام زن بودن و زنانگی است. لیلا فراهانی دانش آموخته و مدرس نقاشی است. نمایشگاه «PASSION» نمایش مجموعه ای از نقاشی های لیلا فراهانی بود که به مدت دو روز ۱۸ و ۱۹ خرداد برای اهالی هنر و علاقمندان نقاشی در اراک به نمایش درآمد. این نمایشگاه شور و احساسات زن نقاشی است که آن ها را با زبان رنگ و طرح بیان کرده است. این سومین نمایشگاه انفرادی اوست و در نمایشگاه های گروهی متعددی نیز در اراک و تهران حضور داشته است. آثار لیلا فراهانی در گالری شخصی نمایش داده شد. نقاشی های که شاید بهتر بود با تغییر در دیدگاه و نگرش مسئولین فرهنگی فرصتی برای ارائه عمومی تر داشته باشد، آثاری که می توانست در وانفسای تعدد نمایش نقاشی های کپی و کمی آثار با سبک و امضا شخصی در تغییر ذائقه مخاطب موثر باشد. به بهانه برگزاری این نمایشگاه وقایع استان با این نقاش و هنرمند اراکی گفتگویی داشته است.

در مورد آثار مجموعه ای که ارائه شده، انگیزه و آنچه به دنبال بازتاب آن بوده اید توضیح دهید؟
آنچه جرقه شروع یک مجموعه در من است سوال هایی از این دست است که من که هستم؟ از زندگی چه می خواهم؟ جایگاهم به عنوان یک زن کجاست؟ کجا باید بروم؟ چه خواسته هایی دارم؟ همه این ها دلیل آغاز یک کار برای من است همچون مجموعه پیش رو که می بینید.
در این نمایشگاه مجموعه ای در قالب هشت تابلو ارائه شده است که در آن درگیری های یک زن با آنچه پیرامونش است از اجتماع، فرهنگ و … دیده می شود. در واقع من در این نقاشی ها دغدغه های خود را بعنوان یک زن ارائه کرده ام. آنچه که در آثار و نمایشگاه های قبلی من نیز بوده است. به نوعی این ها ادامه آن نگرش من است؛ ولی با این تفاوت که در اجرا این بار به جای تکنیک آب مرکب از رنگ اکریلیک استفاده کرده ام. به نوعی سبک من سبک شخصی خودم است.

در تمامی هشت تابلو خود شما حضور دارید در واقع نقاشی ها داستان مواجه شماست، چرا شخصیت کارهایتان خودتان هستید؟
من در کارهایم دغدغه های زنانه ای که خودم با آن ها رو به رو هستم بروز می دهم. زن بود و نگاه به او، البته این دلمشغولی ها شاید برای هم نسل هایم بیشتر قابل درک باشد تا نسل های بعد از من. در این نقاشی ها نادیده گرفته شدن زن، دوگانگی که در ارتباط با جامعه به آن مبتلاست دیده می شود. شاید چون همه این ها انعکاسی از تجربه ها و تلخی های زندگی خودم باشد ترجیح دادم که از عکس خودم در کار استفاده کنم.

در چهره شما سکوت و آرامشی است که در همه کارها تکرار شده، منظورتان از این آرامش چه بوده است؟
من وقتی که آرام هستم و سکوت می کنم در حال یک تغییر و تصمیم بزرگ هستم، این درست مرحله قبل از انقلاب درونی من است. در تمامی این کارها زن به شرایط موجود معترض است و می خواهد در برابرش واکنش نشان دهد و دچار تغییر شود. در این کارها من در همان مرحله از زندگی هستم و قویا اعتقاد دارم که هر اثر هنری بازتاب زندگی خود هنرمند با تاثیرپذیری از بیرون است.

چقدر مخاطب و یک زن می تواند با این آثار ارتباط برقرار کند فکر نمی کنید خیلی کارهایتان شخصی است؟ غیر از آن به نظر شما موضوع زن و پرداخت به مسائلی که شما روی آن دست گذاشته اید تکراری و کلیشه نشده است؟ یا حتی تاریخ انقضا آن در دنیا بعنوان دغدغه ای زنانه پایان پیدا کرده باشد؟
من سعی کردم اثر طوری باشد که مخاطب از هر قشری چه روشنفکر و چه یک زن خانه دار با آن ارتباط برقرار و در آن تامل کرده و ذهنش درگیر شود. همه ما زن ها از سکوت و تعظیم بیزاریم ولی در عمل این کار را انجام می دهیم.
در مورد مساله بعدی بله در مورد موضوع زن در دنیا خیلی کار شده است و حتی به اعتقاد برخی دوستان و مخاطبان این آثار بیشتر به دغدغه های موج های اول فمنیسم نزدیک است و به نوعی نخ نما و کلیشه شده اند؛ ولی از دید من این ها مسائلی است که به راحتی نمی توان از آن گذشت خصوصا در جامعه های توسعه نیافته. قطعا جغرافیا و مکان بر این نگاه تاثیر دارد شاید همه زن ها چالش های مشترکی داشته باشند ولی قطعا دغدغه ها و بحران ها من در این جامعه با زنی که در اروپا یا آمریکا زندگی می کند متفاوت است زیرا بستر اجتماعی، نیازها و سبک زندگی ما با هم فرق دارد. ممکن است آنچه برای من هنوز یک دلمشغولی است برای او هرگز وجود نداشته باشد.

کارهای شما تلخ است، آیا شما در کارهایتان فقط خواستید انتقاد کنید یا نه به دنبال پیشنهاد هم بودید؟
قطعا این آثار نمایشی از اعتراض و خشم من به شرایط موجود است. ماهی مرده، کوتاه کردن مو، اره و … خطوط خاکستری بر صورتم که نشان از ملال و درد است می تواند شاخصه های بر تلخ بودن کارهایم باشد؛ ولی در عین تلخی در کارهایم امید و مقاومت هست. من زن را ضعیف نشان نداده ام در تمام آن ها نشانه هایی از حرکت رو به جلو است و کاکتوسی که در هشت نقاشی وجود دارد نمادی از مقاومت برای من بود. در آخرین تابلو این مقاومت و تلاش برای تغییر به طور مشخص نشان داده می شود و به نوعی پیشنهاد من در کنار تمام اعتراضات در این تابلو آورده شده، البته باز هم برداشت به مخاطب واگذار می شود ولی در نقاشی آخر سعی کردم زنی را نشان دهم که سیاهی تفکرات را بالا می آورد و در عین حال از اندیشه ای نو بر می دارد و تغذیه می کند یعنی هم مقاومت کرده و هم رو به جلو حرکت داشته است.

پس زن نقاشی شما زن پیشرویی است و تسلیم نمی شود؟
بله، البته همانطورکه می بینید کارها تلخ است؛ ولی در آن ها امید وجود دارد زیرا هدف من با این مجموعه تخریب زن نبوده است یا نمایش یک زن ضعیف که تنها محکوم به آشپزی و بچه داری است من سعی کردم در این نقاشی ها هویت زنانه بازتاب داده شود؛ ولی با وجود تمام بازدارنده ها و مشکلات او را رو به جلو و به دنبال تغییر نشان دهم.

در تمام تابلوها یک متن وجود دارد که به نوعی جزو بافت اثر است، در مورد آن توضیح دهید.
این متن در تمام تابلوها ثابت است، برای من آوردن این متن در فرم و محتوای آثارم با یک هدف مشخص بود همراه کردن آنچه به نظرم نزدیک به زندگی ام است در قالب متن کنار تصویرها. البته برای من مهم بود که متن خوانده نشود، شاید برخی کلمه های آن قابل خواندن باشد؛ ولی محتوای اصلی آن مشخص نبود زیرا از دید من اگر این متن قابل خواندن بود بر روی برداشت مخاطب از اثر تاثیر داشت.

در مورد نامی که برای نمایشگاهتان انتخاب کرده اید « PASSION»، نیز بگویید؟
این یک اصطلاح است به معنای آخرین مرحله از عشق به نوعی شوریدگی. تجربه ای از یک لحظه از عشق که دیگر تکرار نخواهد شد. شاید این نقاشی ها برای من نیز همان حالت باشد اوج احساسی که نشان می دهم.

واکنش مردان بعنوان هنرمندی که آثارش زنانه است و دغدغه های زنانه را نشان می دهد چیست؟ آیا برایشان قابل درک است؟
خیلی متفاوت از زنان نبود. بسیاری از دوستان به دلیل شناخت و آگاهی به شرایط و وضعیت زن با آثار ارتباط برقرار می کنند از طرفی من به دنبال اعتراض به خود جنس مرد نیستم بلکه انتقاد من به نگاه و شرایط موجود است.

شما این نمایشگاه را در کارگاه و گالری شخصی برگزار کردید، چرا همچنان آثاری با موضوع زن در جامعه ما با واکنش و ممیزی رو به رو است؟
مساله زنان و نگاه به عنوان جنس دوم مساله امروز و دیروز نیست و با توجه به فرهنگ، منطقه و مذهب نیز در آن تفاوت ها و شدت هایی وجود دارد، در جامعه ما هنوز مساله زن یک خط قرمز است و در شهرستان ها این شدت بیشتری دارد.

در اراک تنها یک نگارخانه برای نمایش آثار نقاشی هست و یک گالری خصوصی فعال وجود دارد، اهمیت گالری های خصوصی برای معرفی و ارائه آثار هنرمندان نقاش چقدر اهمیت دارد؟
خیلی مهم است. البته در اراک فقط یک گالری خصوصی وجود دارد که آن هم گویا به مدت شش ماه قرار است فقط آثار صنایع دستی را نمایش دهد. بیشتر ممیزی ها باعث شده که ترغیب هنرمندان برای نمایش آثارشان کم شود و این در تصمیم گالری دارها برای نمایش برخی آثار تاثیر دارد البته بیشتر منظورم اراک است وگرنه در تهران وضعیت بهتر است و من می توانم همین آثار را بدون ممیزی نمایش دهم. بهرحال من بعنوان هنرمند برای دریافت نقد و نظرات دوستان باید آثارم را نمایش دهم حتی اگر در گالری و کارگاه شخصی باشد.

در کنار این ممیزی ها برای آثاری چون آثار شما بازار نمایشگاه های نقاشی که اغلب بازاری هستند، داغ است؟ به نظر شما چرا چیزی بعنوان خلاقیت در افرادی که این نقاشی ها را می کشند وجود ندارد و نمایش آن ها چه تاثیری در مخاطب دارد؟
ریشه این مساله به آموزش هنر از همان دوران کودکی و مدارس برمی گردد. من بعنوان مدرس هنر در مدارس با این شیوه مخالفم. در دوران ابتدایی شیوه آموزش هنر طوری است که دانش آموز کپی کردن را یاد می گیرد. مثلا اگر درختی بکشد که تنه اش کج باشد از سوی معلم سرزنش می شود که چرا اینطور کشیدی مگر درخت اینطور است در حالیکه این نگاه آن کودک به درخت است و همین خلاقیت را از همان ابتدا از بین می برد. نگاه به این رشته طوری است که بیشتر جنبه زنگ تفریح دارد و جدی گرفته نمی شود. در نهایت هم دانش آموز توقع نمره بیست دارد. این نگاه رشد می کند و تعریف نقاشی برای بیشتر دانش آموزان می شود نقاشی های پوستری و کشیدن آن هم می شود کپی کاری. البته من با رئال کشیدن مخالف نیستم؛ ولی برخی حتی زحمت کشیدن یک منظره جدید را به خود نمی دهند بلکه همان چیزی که از قبل بوده را باز می کشند و هنر برایشان در حد همان نمایش روی دیوار و پیشخوان بعنوان دکور تعریف می شود. برای اکثریت جامعه هم کاری که دیده و به آن شناخت دارد جالب تر است. در مورد نمایشگاه ها هم باید گفت متولیان این امر نباید مانع برگزاری و افزایش چنین نمایشگاه هایی شوند بلکه در کنارش آثاری که دارای اندیشه و دیدگاه است و به تغییر نگاه و ذائقه مخاطب کمک می کند توجه بیشتر کنند و با سخت گیری کمتری به آنها اجازه برگزاری داده شود.

شما به چه اندازه بعنوان هنرمند به دنبال تغییر نگاه مخاطب هستید؟
در مواجهه با مخاطب دو دیدگاه بیشتر حاکم است برخی می گویند باید اثر طوری باشد که مخاطب عام هم از آن درکی داشته باشد برخی می گویند نه آثار ما را چند نفر هم ببینند ولی مخاطب خاص باشند کافی است. من معتقدم هنرمند باید به فکر تغییر نگرش و رشد فکری جامعه هم باشد زیرا در برابر آنچه نمایش می دهد مسئول است برای من مهم است که مخاطب اثرم را ببیند و با نظر و نقدش موجب حرکت رو به جلو من شود از طرفی نیز اهمیت دارد که مخاطب از اثرم تاثیر بگیرد.

اقتصاد هنر خصوصا در نقاشی را چطور ارزیابی می کنید؟
این یک مساله کلی در کشور است اگر هنرمند با گالری ای قرارداد داشته باشد و از آن ها سفارش کار بگیرد قطعا در آمد خوبی خواهد داشت؛ ولی هنرمندی که برای خودش کار می کند از این بابت مشکل خواهد داشت و البته در کشور ما در این خصوص باندبازی نیز وجود دارد. البته من به شخصه این کار را نمی پسندم زیرا این هم سفارشی کار کردن است و من معتقدم هنرمند در چارچوب قرار نمی گیرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.