خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به « مادر قلب اتمی» فیلم در حال اکران سینما عصر جدید اراک/توهمِ سورئال

نگاهی به « مادر قلب اتمی» فیلم در حال اکران سینما عصر جدید اراک/توهمِ سورئال

یکشنبه ۲۱ خرداد ۹۶ شماره ۶۰۶
***
وقایع استان
سحر یاری
***
کافی است فیلمی توقیف شود همین می تواند ضمانت استقبال از آن را در چند سال بعد بیشتر کند. «مادر قلب اتمی» از آن دست فیلم هایی است که حضور هنرمندانی چون ترانه علیدوستی، محمدرضا گلزار و پگاه آهنگرانی به خودی خود شرایط را برای کشاندن قشر خاصی از مخاطبان به سینما را برایش ایجاد می کند حالا رفع توقیفش در گرمی گیشه آن موثر خواهد بود. مادر قلب اتمی به نویسندگی و کارگردانی علی احمدزاده که نزدیک به سه سال اجازه نمایش نداشت هم اکنون در سینما عصر جدید اراک بر روی پرده است. درست در پایان دولت فعلی صحبت در مورد بررسی فیلم های توقیف شده در سال های اخیر راه افتاد و در اولین واکنش این فیلم از توقیف درآمد و به روی پرده سینما رفت. احمدزاده را باید کارگردان توقیفی ها دانست. او قبل از این «مهمونی کامی» را ساخته بود که باز در مسیر پروانه نمایش ماند و او در تصمیمی او را آنلاین برای مخاطبان پخش کرد. مادر قلب اتمی هم مانند فیلم اول او یک فیلم خیابانی است و لوکیشن های محدودی دارد. فیلم با پایان یک مهمانی آغاز می شود، آرینه (ترانه علیدوستی) و نوبهار( پگاه آهنگرانی) دو دوست هستند که از یک مهمانی بیرون می‌آیند و در خیابان می‌چرخند. فیلم از نیمه شب شروع می‌شود و با طلوع خورشید تمام می‌شود. قصه به طور مشخص با چند تصادف جلو می‌رود. آن‌ دو اتفاقی کامی ( مهرداد صدیقیان) را در راه می‌بینند، با او هم صحبت می‌شوند و به بهانه رساندن او به خانه در خیابان تهران می چرخند، درون ماشین با صدای بلند آهنگ می خواندند و در بلندای تهران سیگار شارژی می کشند، آن ها همانطور که سرخوش در حال راندن معکوس در خیابان هستند با مردی میانسال که هر شب در انتظار تصادف است، تصادف می کنند. همینجاست که ناگهان با شخصیتی ( محمدرضا گلزار) که مشخص می شود شخصیتی خیالی است رو به رو می شوند. او بدهی آن ها را به فرد خسارت دیده می دهد و همین باعث می شود که به بهانه این پول تا پایان فیلم حضور داشته باشد. از اینجا به بعد فیلم وارد فضایی می شود که مرز بین واقعیت و خیال را برهم می زند پلیس کامی را گرفته است و حضور شخصیتی که نام ندارد و گاه هیتلر می شود و گاه پیرمردی که منتظر تصادف است، می خواهد این فضا را در فیلم القا کند. البته بیشتر این القائات با نریشن های شخصیت خیالی صورت می گیرد او در تمامی فیلم بر روی تصویر شخصیت های مختلف می گوید: این منم. همین حضور گلزار فیلم را دچار دو پارگی می کند زیرا به یکباره از فضایی رئال به فضایی سورئال پرتاب می شویم.
بی شک فیلم احمدزاده یک فیلم متفاوت در سینمای امروز ایران است. واکنش منتقدان به این فیلم متفاوت است. برخی آن را جرقه ای در روند سینمای امروز ایران می دانند و برخی آن را اثری بی قواره که دچار آشفتگی مطلق است، می خوانند. مادر قلب اتمی بیشترین آسیب را در تلاش برای ایجاد یک فضای سورئال و وهمی با حضور شخصیت بی نام و نشان نمی خورد بلکه بیشترین ضربه را از گل درشتی های نگاه سیاسی کارگردان می خورد. احمدزاده کارگردان جوانی است که در کارهایش می خواهد مستقیم به مسائل سیاسی و اجتماعی اشاره کند حتی انتخاب شب واریز یارانه ها بعنوان زمان روایت داستان به طور مشخص نشان از همین نگاه دارد که به آن اشاره هم می شود زیرا کامی به همین علت نمی تواند از عابر بانک پول بگیرد یا بعد از تصادف ماشین سه جوان با ماشین قدیمی اجازه پلیس برای ادامه رانندگی آرینه طعنه به چه چیزی است؟ البته تصادف جوان ها با مرد میانسال تقابل مستقیمی از سنت و مدرن است که باز حالت شعاری دارد. به زعم برخی منتقدان «آنچه که از مختصاتِ این فیلم پیداست مادر قلب اتمی فارغ از یک فیلمنامه منسجم ساخته شده به طوری که انگار این فیلم با یک طرح سه خطی جلو دوربین رفته و بازیگرها با بداهه پردازی دیالوگ گفته اند،چرا؟ خط روایی فیلم نامفهوم و گنگ به نظر می رسد از آنجایی که رسالت سینما قصه و شخصیت پردازی در چارچوب دراماتیک است و باید قواعد آن حفظ شود. احمدزاده بدون در نظر گرفتنِ این قواعد و برهم زدن چارچوب مرسوم دراماتیک، سعی کرده با استفاده از دیالوگ های سیاسی یا هسته ای که از مسائل مهمِ کشور است فیلم تخیلی با رگه های سیاسی بسازد، اما مگر می شود با بهره گیری از مسائل سیاسی فیلم تخیلی ساخت؟ فکر کنیم مادرقلب اتمی فیلمی ست دوقطبی، یعنی از سکانس اول تا تصادف قطب اول و از سکانس تصادف تا پایان فیلم قطب دوم، آن وقت می شود نکات مثبت و منفی فیلم را از هم جدا کرد؟ خیر نمی شود.»
اما در مقابل برخی منتقدان می گویند: «کمتر کارگردانی در سینمای ایران جرات این را دارد که دست به یک نوع آوری در خلاف جریان اصلی سینمای سنت گرای حاکم در ایران بزند. علی احمد زاده بعنوان کارگردان در فیلم مادر قلب اتمی اگرچه یک اثر تمام قد در سینمای سورئال را ارائه نداده است اما برداشتن حتی یک قدم به سمت این رویکرد مدرن خود قابل توجه، احترام و ستایش است.»
شاید حرکت فیلم از فضای رئال به سورئال و تلاش کارگردان برای ساخت چنین فضایی قابل ستایش باشد؛ ولی مساله این است که ابهام موجود در داستان و شخصیت های فیلم آنقدر زیاد است که مخاطب را دچار کسالت و سردرگمی می کند. شاید اگر احمدزاده به دنبال روایت یک ماجرای ساده بود تا ورود شخصیت هایی چون صدام و … بهتر می توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند. البته نباید از تلاش احمدزاده برای تجربه جدید در سینما گذشت، ولی کاش به روابط علت و معلولی هم کمی بیشتر توجه می کرد. در مورد بازی های فیلم باید گفت آنچه از علیدوستی، آهنگرانی و صدیقیان انتظار می رود به خوبی برآورده نمی شود ؛ ولی به نظر می رسد گلزار در اولین تجربه جدی خود فارغ از نقش تیپ های تکراری تمام تلاش خود را برای یک بازی متفاوت انجام داده است و این قابل ستایش است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.