خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگوی وقایع استان با محمد مهدی دل خواسته عکاس اراکی پرکار سینمای ایران/قاب در قاب

گفتگوی وقایع استان با محمد مهدی دل خواسته عکاس اراکی پرکار سینمای ایران/قاب در قاب

دوشنبه ۵ مهر ۹۵ شماره ۴۲۵
سمیه انصاری فر
محمد مهدی دل خواسته یکی از پرکارترین عکاسان سینمای ایران است، وی که در کنار عکاسی به مستند سازی نیز مشغول است به تازگی تندیس و دیپلم افتخار بخش عکس جشنواره فیلم مقاومت و دفاع مقدس را برای فیلم «مزار شریف» از آن خود کرده است. دل خواسته تجربه عکاسی فیلم هایی چون «طلا و مس»، «عصر یخبندان»، «بوسیدن روی ماه»، «کلاشینکف»، «مهمان داریم» و ده ها فیلم و سریال دیگر را در کارنامه کاری خود دارد، آخرین فعالیت وی حضور در پروژه سینمایی مسعود کیمیایی به نام «قاتل اهلی» بوده است. وقایع استان با این مستند ساز و عکاس سینمایی کشور گفتگوی پیرامون فعالیت هایش داشته است.

در خصوص حضورتان در سینما بعنوان عکاس فیلم بگویید.
کار من در این زمینه با عکاسی سریال «راه بی پایان» در سال ۸۵ آغاز شد و سپس سریال «بی گناهان» را عکاسی کردم بعد از آن فعالیت در زمینه سینما را آغاز کردم که تا کنون ادامه داشته است. رشته اصلی من گرافیک کامپیوتر بوده است؛ ولی به دلیل فعالیت های متعددم در زمینه عکاسی دارای درجه هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد نیز هستم، البته بیشترین علاقمندی من در زمینه ساخت فیلم و مستند است که به دنبال فعالیت بیشتر در این زمینه هستم.
آخرین فعالیت سینمایی شما همکاری با مسعود کیمیایی در پروژه سینمایی «قاتل اهلی» بوده، در مورد ویژگی های این کار و نوع همکاریتان بگویید.
بله، این پروژه دو هفته پیش تمام شد و من علاوه بر عکاسی از پشت صحنه این فیلم مستند نگاری نیز کرده ام. به زعم من این فیلم یکی از متفاوت ترین کارهای آقای کیمیایی است که مطمئن هستم در سینمای ایران ماندگار خواهد شد زیرا یک گروه و مجموعه حرفه ای در تولید این فیلم نقش داشتند و بازیگرانی چون پگاه آهنگرانی، امیر جدیدی، پرویز پرستویی، پرویز پورحسینی، لعیا زنگنه و پولاد کیمیایی در آن حضور دارند. خوشبختانه این فیلم یکی از پروژه های سینمایی عالی بود که به شدت فضای مناسب برای عکاسی داشت.
در خصوص حضورتان در چهاردهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت و دفاع مقدس توضیح دهید.
قبل از هرچیز باید توضیح بدهم که هنوز در کشور ما بخش عکس در جشنواره ها به صورت مجزا داوری نمی شود و در بخش اقلام تبلیغاتی کنار پوستر و آنونس قرار می گیرد که امیدواریم هر چه زودتر این بخش مجزا شود و در جشنواره های فیلم بخصوص فجر دارای سیمرغ شود، البته این خواسته انجمن عکاسان سینما است که هر چه زودتر این بخش مستقل شود، خوشبختانه در دوره های اخیر برگزاری جشنواره فیلم مقاومت با دبیری محمد خزاعی شاهد اهمیت به بخش عکس بودیم و در دو بخش عکس و پوستر در این جشنواره داوری و تندیس وجود دارد. فیلم های این جشنواره با محوریت انقلاب و دفاع مقدس است و برای حضور در بخش عکس چهار عکس صحنه و دو عکس پشت صحنه ارائه می شود که توسط سه داور ارزیابی شدند که بنده با فیلم مزار شریف توانستم تندیس جشنواره را کسب کنم.
در خصوص فیلم مزارشریف و فضای عکاسی آن برایمان بگویید.
فیلم مزار شریف دو سال پیش اکران شد و مربوط به فاجعه مزار شریف و شهادت دیپلمات های ایرانی در کنسولگری ایران در افغانستان توسط طالبان است. این فیلم به کارگردانی عبدالحسن برزیده و با بازی مسعود رایگان، مهتاب کرامتی و حسین یاری به صورت واقع گرایانه طبق اسناد بازسازی شده است.
عکاسی از این فیلم به دلیل فضای مناسب داخلی و خارجی بسیار دست من را بعنوان عکاس باز گذاشته بود، فضای داخلی این فیلم در کنسولگری ایران بود و فضای خارجی آن در بیابان ها با گریم و طراحی لباس خاص افغان ها بود که بسیار برای عکاسی مطلوب بود.
معمولا یکی از نگرانی های عکاسان نبود فضای مناسب برای عکاسی در یک فیلم است، فیلم هایی که به اصطلاح ما عکاسان سینما، تله فیلمی هستند نه پروژه سینمایی.
عکاسی سینما هم اکنون در دنیا چه جایگاهی دارد و وظیفه یک عکاس سینما چیست؟
عکاسی یکی از رشته ها و شغل های سینمایی در دنیا است، عکاس فیلم چند وظیفه مهم بر عهده دارد و در بخش های پیش تولید، تولید و پس از تولید همراه عوامل فیلم است. حضور عکاس فیلم از آن جهت در مرحله پیش تولید مهم است که در این مرحله چون انتخاب بازیگر و تست گریم انجام می شود عکاس باید از مراحل مختلف تست گریم بازیگران عکاسی می کند و در اختیار کارگردان قرار می دهد تا کارگردان و دیگر عوامل با توجه به عکس ها اقدام به انتخاب بازیگر کنند.
در مرحله تولید و در شروع فیلمبرداری ثبت عکس راکوردی توسط عکاس یک وظیفه مهم است و عکاس با توجه به نیازهای تولید و طبق برنامه ر یزی به کمک فیلم می آید و تمام سکانس های فیلم را در یک تایم مشخص عکاسی می کند از آنجاییکه ممکن است یک سکانس چند وقت دیگر فیلمبرداری شود حفظ این راکورد از طریق عکس بسیار مهم است.
ثبت سند تاریخی از فیلم دیگر وظیفه عکاس است، این عکس ها زمانی اهمیتشان بیشتر مشخص می شود که قرار است در مورد آن فیلم ها بحث، نقد و یا تحلیلی شود در واقع یک عکس می توان معرف یک فیلم در تمامی زمان ها باشد.
در گذشته عکس های فیلم یکی از مهم ترین عناصر برای جذب مخاطب به سینما بود، آیا این نقش همچنان پررنگ است؟
البته، هنوز هم مهم ترین وظیفه یک عکاس در زمینه تبلیغ و جذب مخاطب است؛ اما شکل کار نسبت به گذشته تغییر کرده است، هم اکنون به دلیل گسترش فضای مجازی کارکرد عکس در تبلیغ افزایش یافته و قطعا نیاز به عکس های خاص تر برای ترغیب مخاطب به سینما احساس می شود.
در سینمای دهه ۶۰ و ۷۰ نقش عکاس فیلم در این زمینه متفاوت تر بود، در آن دوران عکاسان به بازیگران فیلم طراحی و میزانسن هایی می دادند که در فیلم نبود و از همان عکس ها و جذابیتشان برای ترغیب تماشای فیلم در میان مردم استفاده می شد.
بعنوان مثال در دوران نوجوانی برای ما متولدین دهه ۶۰ که قهرمانمان جمشید هاشم پور بود عکس های جالب باعث حضور در سینما می شد؛ ولی در بیشتر مواقع هیچ کدام از آن عکس ها در فیلم دیده نمی شد. این نوع تبلیغ و عکاسی در دهه ۸۰ به بعد کمتر شد و عکاسان هم اکنون بیشتر پایبند به فیلم و فیلمنامه هستند و عکاسی شان در راستای ژانر آن فیلم است.
عکاسان بعد از تولید فیلم در مرحله پس از تولید نیز درگیر هستند، مثلا من فیلم طلا و مس را سال ها پیش عکاسی کرده ام؛ ولی هنوز گاه عکس های از این فیلم را از من می خواهند.
شما یک هنرمند اراکی هستید، از وضعیت کنونی فرهنگ و هنر این شهر خصوصا عکاسی چقدر باخبر هستید؟
متاسفانه از سالی که از اراک رفته ام به دلیل مشغله کاری خیلی از وضعیت عکاسی و فیلم در اراک با خبر نیستم؛ اما گاه خبرهایی در این زمینه می شنوم و از ارادت به استادان و همچنین تعصبم به زادگاهم کم نشده است. بدون اغراق می گویم که نسبت به شهر خود تعصب خاصی دارم و همه جا عنوان می کنم که یک اراکی هستم و معتقدم با رفتن به تهران و پایتخت نشین شدند نباید هویت خود را فراموش کرد.
قطعا شهر اراک به ظرفیت و پتانسیل هایی چون شما نیاز دارد، تا کنون فرصتی دست داده است که تجربیات خود را در اختیار علاقمندان این رشته در شهرتان قرار دهید.
همانطور که گفتم در سال های اخیر به دلیل حجم بالای فعالیتم خیلی فرصت حضور در اراک را نداشته ام؛ ولی به طور جد پیگیر برگزاری یک نمایشگاه از آثارم در اراک هستم، در خصوص کارگاه های آموزشی و برنامه سازی با وجود تمایل بنده هیچ پیشنهاد یا درخواستی نداشته ام. البته این به این معنا نیست که دوستانی که در زمینه فعالیت های هنری در خارج از اراک مشغول به فعالیت هستند نمی خواهند به اراک بیایند و منتظر پیشنهاد هستند، نه بعنوان مثال مسعود سلامی دوست خوب و فیلمبردار مطرح سینما چندی پیش یک آموزشگاه سینمایی در اراک دررشته های مختلف دایر کرد ولی به دلیل عدم استقبال بعد از یک سال فعالیت آن را متوقف کرد.
شما دلیل این عدم استقبال و عدم درخواست از هنرمندان مطرح برای حضور در اراک را چه می دانید؟
شاید یکی نزدیکی شهر اراک به پایتخت باشد بنابراین بسیاری از هنرجویان ترجیح می دهند که برای آموزش به تهران بروند، یکی دیگر می تواند قبول نداشتند یکدیگر در جامعه هنری این شهر باشد و دلیلی اصلی دیگر نبود مدیران و مسئولان دغدغه مند است.
مدیران فرهنگی چقدر در ارتقا سطح فرهنگ و هنر یک شهر نقش دارند؟ و چرا از دید شما دغدغه ای در میان برخی از آن ها دیده نمی شود؟
بی شک تاثیر زیادی دارند، من معتقدم مدیری که دغدغه ای برای فرهنگ و هنر یک شهر نداشته باشد فعالیت خاصی نیز در این زمینه انجام نخواهد داد و یکی از دلایل این عدم دلمشغولی را غیربومی بودن مدیران در اراک می دانم، در خصوص شهر اراک با این واقعیت رو به رو هستیم که مدیران فرهنگی از گذشته تا کنون هیچ نگرانی در این خصوص نداشتند و بیشتر به دنبال گذراندن دوران کاری خود بودند و بیشتر از اراک بعنوان یک سکوی پرتاب استفاده می کردند. بعنوان مثال در شهری مثل اصفهان دلیل گستردگی و موفقیت در فعالیت های هنری حضور مدیران بومی و دغدغه مند است.
ما هم اکنون هنرمندان و سینماگران اراکی برجسته ای داریم که در کشور و دنیا مطرح هستند و قطعا اگر با آن ها تماس گرفته شود و یا پیشنهاد شود برای تولید برنامه و آموزش به اراک خواهند آمد، بعنوان مثال وضعیت کنونی شبکه آفتاب نشان می دهد که برنامه های تولیدی در حد بضاعت این استان نیست و می تواند این برنامه ها کیفیت بالاتری داشته باشد ولی وقتی تعامل دوسویه نیست نمی توان از ظرفیت های ویژه و خوب بومی استفاده کرد.
خود من یک بار با نماینده سابق اراک و یک بار با مدیر کنونی ارشاد استان در خصوص ساخت برنامه و ارائه یک سری طرح ها رایزنی داشته ام ولی پیگیر نشدن از سوی آن ها کار را در مرحله اولیه باقی گذاشت. در خصوص ظرفیت صنعتی استان با توجه به حجم آلودگی ناشی ازآن نیز باید فکری بشود تا این پتانسیل در زمینه فرهنگی فعال شود.
در زمان انتخابات ریاست جمهوری شما طی نامه ای خطاب به ریاست جمهوری خواستار مطالباتی در زمینه مدیریت فرهنگی و هنری جامعه شدید، در این خصوص توضیح دهید و وضعیت فرهنگ و هنر کشور در دولت یازدهم را چطور می بینید.
در زمان انتخابات من و آرش رضایی یکی دیگر از دوستان عکاسم بیانیه داده و برخی درخواست ها را در زمینه فرهنگ و هنر از آقای روحانی داشتیم. حرف ما این بود که در تمامی دنیا از نیروی جوان با انگیزه، متعهد و خلاق در مدیریت کلان کشور استفاده می شود ولی متاسفانه در کشور ما یک سری از اتفاقات در حال تکرار است و افرادی که در سال های گذشته در مدیریت و مسئولیت های کلان کشور بودند دوباره انتخاب می شوند ولی این بار در یک مسئولیت دیگر و قطعا با این روش شاهد هیچ تغییری نخواهیم بود.
این یک واقیعت است که نیروی جوان فرهنگ ساز است ولی در زمینه فرهنگی هیچ اعتمادی به نیروهای جوان و خلاق نیست.
در خصوص دوران تدبیر و امید باید گفت مسئله فرهنگ و هنر هنوز با چالش های اساسی رو به رو است البته مدیران فرهنگی و سینمایی خوب هم وجود دارد ولی تعدادشان بسیار کم است. در این دوران فقط نوع ادبیات تغییر کرد یعنی همان مسیر قبل ادامه پیدا کرده ولی با ادبیات جدید در حالیکه در دوران جنگ نرم امروز و استفاده مخالفان از تمامی ظرفیت ها نیاز مبرم کشور به فرهنگ سازی و توجه به هنر احساس می شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.