خانه » پیشنهاد سردبیر » گزارش «وقایع استان» از «شرفه انجدان» یادگاری کهن و ویرانه ای نو که در معرض نابودی قرار دارد/عمارت خاتون

گزارش «وقایع استان» از «شرفه انجدان» یادگاری کهن و ویرانه ای نو که در معرض نابودی قرار دارد/عمارت خاتون

یکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۷  شماره ۹۷۱

***

آرمان انجدانی

***

«دیروز گاو سنگی بزرگی را که در روزهای اخیر پیدا شده است با تاسف تماشا می کردم، در حدود ۱۲۰۰۰ کیلو وزن دارد. تکان دادن چنان توده عظیمی غیرممکن است، بالاخره نتوانستم به خشم خود مسلط شوم، پتکی بدست گرفتم و به جان حیوان سنگی افتادم. ضرباتی وحشیانه به او زدم، سرستون در نتیجه پتک مثل میوه رسیده از هم شکافت.»
این چند سطر از کتاب خاطرات مادام ژان دیولافوا یکی از کاوش گران دوران طلایی باستان شناسان فرانسوی در قرن ۱۸ میلادی بعنوان یکی از جنجالی ترین پرسش های یک خبرنگار حوزه میراث فرهنگی از تخریب آثار تاریخی ایران در نشیت خبری«ژان لوک مارتینز» رئیس وقت موزه لوور پاریس که در اسفند ماه ۹۶ در ایران بود پرسیده شد. سوالی که البته با طفره رفتن جناب مارتینز از پاسخگویی روبه رو گشت. پرسشی که واکنش های بسیاری مخصوصا در بین دوست داران تاریخ که برای اولین بار با این داستـان روبه رو گشته بودن را در پی داشت.
فارغ از اینکه خیانت های بسیاری از طرف دولت های بیگانه بر آثار ملی و فرهنگی ما آمده و چه غارت ها و تاراجی بر پیکر این خاک انجام گرفته، نوع تفکر بخشی از مردم در مورد این قبیل موارد قابل تامل می باشد.
برای خیلی از ما پیش آمده هنگامی که با عده ای هم نشین می شویم بر این باور هستند که وقتی خود ما توان و قابلیت نگهداری و حفظ آثارمان را نداریم همان بهتر که غربیان و بیگانگان آنها را تملک کنند و حداقل اینکه آن اثر سالم می ماند و در دید جهــانیان قــرار می گیرد، اما واقعا چه تعداد از ما رفته و دیده که در موزه های غربی با چه نشانی و نامی از آنها یاد می کنند؟
بطور مثال به ذکر خاطره ای می پردازم که روزنامه شرق در مهرماه ۹۲ از زبان یک گردشگر در موزه لوور بیان می کند: «در بخش جنبی موزه نمایشگاهی بود با عنوان راه عرب و من هم از سر کنجکاوی و سابقه این موزه در چگونگی همکاری با کشورهای عربی راهی این مسیر شدم. اما در ابتدای کار و نام تحریف شده خلیج فارس در ورودی سالن بازدید را از یاد بردم و بی توجه به موارد دیگر فقط بدنبال نحوه انعکاس نام خلیج فارس در نقشه ها شدم که با شگفتی دیدم نه تنها اثری از نام خلیج فارس نیست بلکه در تمامی راهنماها در ذکر این نام به عربی و انگلیسی از نام جعلی خلیج عربی استفاده کرده اند.»
این خاطره در کنار غارت چند ده هزار آثار باستانی، تاریخی و فرهنگی این مرز و بوم که طی سالیان از کشور خارج شده و دلیل جلای هرچه بیشتر موزه های غربی و شرقی گشته و به گفته آقای محمدعلی نجفی رئیس وقت میراث فرهنگی که در مصاحبه ای گفته بودند که موزه داران آمریکایی اذعان به این دارند که اگر آثار ایرانی را از موزه هایمان خارج کنیم دیگر چیز قابل توجهی برای ارائه به مخاطب باقی نمی ماند عمق این فاجعه را متوجه می شویم.
حال رفتار و کردار بیگانگان معلوم الحال را در این زمینه به کناری گذاشته و نظری هم بر نگهداری میراث فرهنگی و تاریخی کشور توسط مردم خودمان می کنیم.
چه بسیار آثاری که بعضا بدلیل بی توجهی یا تصرف غیر و یا تعصبات منطقه ای، فرقه ای و مذهبی و سیاسی تخریب گشته اند، بعنوان نمونه به روستایی اشاره می کنم که با وسعت کم و اندک راه ارتباطی با مسیر اصلی موطن علما و صاحب منصبان ادبی، دینی و حکومتی در طول تاریخ بوده و با توجه به قدمت و سابقه چندین هزار ساله و همینطور داشتن هفت اثر ملی و معنوی ثبت شده و چندین اثر قابل ثبت دیگر بناها و آثار آن در حال تخریب و نابودی می باشد.
انجدان روستایی در ۳۵ کیلومتری شهر اراک ملقب به دارالمومنین و دارنده یکی از نخستین حوزه های علمیه تشیع در ایران.
روستاییکه بر طبق شواهدی چون سنگ نبشته منتسب به یکی از نوادگان سلمان فارسی و تاکید گروهی از پژوهشگران و تاریخ شناسان به این مهم که زادگاه این خاندان در این خاک بوده مفتخر است.
حال در این روستا بنایی با توجه به سبک معماری، اشاره مورخین دوره صفوی و قدمت آن مربوط به عصر صفویه قرار دارد که بر اساس مستندات موجود متعلق به حاجیه شرفه بیگم خواهر شاه عباس صفوی می باشد.
بنایی در میان قلعه مین باشی از شاه طاهریان عصر صفوی. در آن دوران به آن با نام باغ صفا اشاره می شده که گنبد شرفه میان آن بوده، بنایی با غرفه هایی در اطراف و باغچه ها و جوی آب.
این بنا ایوان جلوس شاه خلیل الله همسر آن بانو و پس از آن دوره ای بعنوان مکانی برای تدریس احکام و اصول اسلامی و تشیع به بانوان انجدان مورد استفاده بوده. از ابتدای امر به دلیل ماهیت معنوی یکی از مختصات آن نگهداری علم و اسباب و لوازم نخل و مراسم عزاداری محرم بوده است که تا دهه های پیش این امر ادامه داشته تا زمانی که جمعیت روستا کاهش یافته و این عمارت متروکه می گردد.
استاد ابراهیم دهگان یکی از بزرگترین مورخان استان مرکزی در دوره معاصر که در دهه بیست شمسی سفری به انجدان داشته، در بازدید از بنای شرفه می نویسد: «عمارتی است در انجدان معروف به شرفه بنای اولیه را به عنوان یادگار تا به عصر حاضر نگه داری کرده اند. دیوار های ضخیم به قطر تقریبا دو متر یا چیزی کمتر. هشت ترک به صورت همه بناهای مشابه، در چهار ترک آن چهار در بزرگ که دوتاش باقی مانده است. این بنا از یادگارهای شرف النسا بیگم همسر شاه خلیل الله اول، خواهر شاه عباس بوده است(که البته در صورت امکان کاوش احتمال قویا این بنا یادگار شرف خاتون از خاندان شاه طاهر انجدانی* می تواند باشد)»
حال از این بنای زیبا و منحصر به فرد صفوی نه محوطه ای مانده، نه باغچه و نه جوی آبی. تنها خود بنا با گچبری ها و طاق زیبا و تاریخی که شوربختانه به دلیل تصرف آن در این چند دهه ابتدا به محلی برای پخت نان(که هنوز هم آثارودود و آتش بر تن زیبای این بنا زخم می زند) تبدیل می شود و سپس به محلی برای نگهداری دام.
چگونه است که فردی یا افرادی راضی می گردند آثار و ابنیه گرانبهایی را که پدران و مادران این سرزمین با عشق و مشقت و با دستانی خالی ساخته و پرداخته اند تا فرزندانشان را در پهنه گیتی سرافراز و سربلند نگه دارند به آنی ویران گردانند و با این کار نه آن اثر را بلکه تمام خاطرات زحمت چند صد ساله را با خاک یکسان نمایند.
از قدیم گفته اند احترام امام زاده به متولی آن است، زمانیکه خود ما، اهالی و مسئولان امر آثار خود را تخریب می کنیم و یا چشم مان را بر تخریب و نابودی آنها می بندیم نباید از بیگانگان و سودجویان معلوم الحال خرده ای گرفت.
با توجه به وجود این بنا وامکان نجات آن که هنوز هم میسر می باشد، امید است مسئولان محترم مربوطه، اهالی با فرهنگ و متدین انجدان و مردم تاریخ ساز و تاریخ دوست اراک به داد عمارت شرفه برسند و این یادگار ملی، دینی و تاریخی را با صلابت برای آیندگان به میراث بگذارند.
*شاه طاهرانجدانی به گفته حاج لطفعلی بیگ آذر در ضمن گویندگان دارالمومنین قم می گوید، شاه طاهر از سادات رفیع الدرجات انجدان است، سیدی بلندپایه و فاضلی گرانمایه.بنا به دلایل رهسپار هند می گردد. سلطان نظام پادشاه احمد نکر را هدایت کرده و پس از او به ترویج دین اثنا عشری نهایت اهتمام می ورزد و مردم را به سوی این دین سوق می دهد. در آنجا فوت نموده و جسدش را در کربلای معلا به سال ۹۵۶ ه.ق دفن می نمایند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.