خانه » پیشنهاد سردبیر » گزارشی درباره زنان ورزشکاری که مجبور به خانه نشینی شدند/خانه نشینی رویا

گزارشی درباره زنان ورزشکاری که مجبور به خانه نشینی شدند/خانه نشینی رویا

چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۶   شماره ۷۰۹

****

وقایع استان: موفقیت های اخیر بانوان در ورزش استان ما را بر آن داشت که پای صحبت تنی چند از بانوان ورزشکاری بنشینیم که به دلایل مشکلات شخصی و اجتماعی ورزش را کنار گذاشته اند. نکته جالب اینجاست که تمامی این بانوان محترم موکدا خواستند که نامی از آنان در مطلب ما برده نشود و فقط برای شنیدن صدای مشکلاتشان تن به صحبت با ما دادند و این نشان از مشکلات ادامه دارشان برای حضور در ورزش دارد. سوال ما سوالی مشخص و واحد بود بر این مبنی که چه علتی و یا مشکلاتی باعث شد که شما از حضور در ورزش حرفه ای سرباز بزنید با دل گفته ها و دردهای آنها همراه باشید و ببینید چقدر هنوز سطح فرهنگ اجتماعی ما کار دارد.
چشم هایش راه می گرفت وقتی بر می گشت به خاطرات شب خواستگاری اش که خواستگارش با کمال میل گفته بود من با ورزش تو هیچ مشکلی ندارم و خیلی هم از این مورد استقبال می کنم و تو را حمایت می کنم که به بالاترین مقام های مد نظرت برسی ولی چه زود تمام آن سراب ها تمام شد و با گذشت اولین ماه از زندگی مشترک همسرش با تحکم و زور او را از رفتن به باشگاه منع کرده و گفته است در غیر اینصورت به علت عدم تمکین از وی شکایت خواهد کرد. به همین سادگی رویای یک استعداد ناب ورزش بانوان این شهر و یکی از امید های مسلم قهرمانی حتی در آسیا برای همیشه در کنج آشپزخانه یک خانه خشکید و آن دختر عاشق والیبال که از روستا می آمد و به سختی توانسته بود خود را به اهالی والیبال بانوان آن شهر کوچک ثابت کند زمان بد موقع تمرینات و راه دور روستا تا شهر باعث شد کم کم زیر بار مشکلات راه دور و سرمای صبح زود زمستان و ناامنی جاده ها خم شود و عطای ورزش حرفه ای و رویاهای بلندش روی تور را به لقایش ببخشد. می گفت آنقدر راه دور بود و وسیله نقلیه کم که همیشه دیر به تمرینات می رسیدم و وقتی هم وارد سالن می شدم هم تیمی ها می گفتند توی بچه دهاتی را چه به والیبال برو بشین توی خونه و قالی ات را بباف. شب های زیادی را با اشک به صبح رساندم آنها نمی دانستند ولی من می دانستم که در والیبال به بالاترین مدارج خواهم رسید ولی خیلی زود رویاهایم در میان جاده های یخ زده و تمسخر هم تیمی هایم جا ماند برای همیشه و جایش را به حسرتی ابدی داد.
آن بانویی که با بغض از نداری هایش گفت و گفت و گفت که رشته ورزشی اش نسبت به دیگر ورزش ها گران تر بود و ماه های اول چون ذوق و شوق پیگیری و تمرین و پیشرفت داشتم هزینه ها زیاد برایم دردآور نبود ولی وقتی پچ پچ دیگر اعضای خانواده متوسط خود را می شنیدم با این مضمون که مگر حالا واجب است که برود باشگاه و این همه پول خرج لباس و وسیله کند مگر ما خرج نداریم همه پول ها می رود در ساک ورزشی خانم. کم کم شوق و اشتیاقم جای اش را به غم و غصه داد و کم کم آن چشمه پر نور امید در ورزش قهرمانی ام رو به خاموشی نهاد به طوریکه دیگر حتی اخبار آن رشته را هم پیگیری نمی کنم.
این بانوی قهرمان کشور که به محض دعوت اش به تیم ملی برای همیشه با رشته و سکوی قهرمانی اش خداحافظی کرد، از خاطراتش می گوید: چنان غرق در تمرینات بودم و آنچنان تحت حمایت همسرم بودم که به هیچ چیز جز قهرمانی کشور فکر نمی کردم آنقدر این مقام برایم ملموس بود که بارها با خودم تمرین کردم چگونه و به چه حالتی روی سکو بروم و به چشم بر هم زدنی رویا هایم محقق شد و با امتیازی بالا مقام اول کشور را بدست آوردم و در میان شادی و هلهله اعضای خانواده ام به خانه برگشتم و همه چیز خوب بود و مصاحبه و عکس بود که پشت سر هم ردیف می شد ولی امان از روزی که خبر دعوت من به تیم ملی برای شرکت در مسابقات آسیایی از شبکه خبر پخش شد. آن روز تمام خوشی ها و شادی های زندگی من تمام شد و همسرم با حضور من در تیم ملی و سفر خارجی مخالفت کرد و وقتی توانایی من را در حضور ممتد در تیم ملی دید شرط ادامه زندگی با من را خداحافظی از ورزش گذاشت و از آنجا که نمی توانستم زندگی را که با عشق و شور ساخته بودم فدای ورزش کنم برای همیشه ورزش قهرمانی من شد مشتی خاطره و عکس و بریده روزنامه. بانوی آخری که به سوال ما پاسخ داد استعداد درخشانی در دو و میدانی بود که به اجبار پدرش با ورزش خداحافظی کرد به این دلیل که پدرش می گفت: من نمی خواهم دخترم سر زبان ها باشد و بهتر است در خانه بنشینی و منتظر ازدواج باشی تااینکه اینجا و آنجا صحبت از تو باشد. برای یک رویداد ورزشی وقتی اینگونه سر زبانها بیفتی خودبه خود پشت سر تو و من و خانواده شایعه سازی می شود و من این را نمی پذیرم حتی مخالفت و مقاومت من هیچ ثمری نداشت و بالاجبار با علاقه و عشق ام خداحافظی کردم.
می بینید در کجای سطح فرهنگ اجتماعی در برخورد با بانوان ورزشی قرار داریم؟ می بینید چقدر راه داریم تا برسیم به یک آستانه امن برای حضور بانوان در ورزش قهرمانی؟ چه استعداد های بی شماری که به دلایلی مثل دلایل عمده فوق در کنج خانه نشستند و دم نزدند. اینجا ایران است و علیرغم تمامی خط قرمزهای فیزیکی حضور بانوان قهرمانی های جهان هم توسط خانم ها به دست آمده ولی این ها که می روند و قهرمان دنیا می شوند قطعا محیط خانوادگی و اطرافیان آنـــها با محیط های فوق متفاوت بوده و نگرشی دیگر بر فضای رشد ورزشی و شخصیتی قهـــرمان های خانم ایران حاکم بوده است. خنـده دار اینجاست که هوار می زنیم و خود را مدافع حضــور خانم ها در ورزشگاه ها قلمداد می کنیم و ای دل غافل بهتر است همین چار دیواری های خانه را برای ورزش همشیره ها و دختران و همسرمان آماده کنیم و کمپین حضور بانوان پیشکش ما.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.