پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۸۹
***به مناسبت بزرگداشت حکیم عمرخیام نیشابوری
وقایع استان: امروز بزرگداشت شاعری است که از میان تمام شاعران ایرانی آوازه اش در جهان بیشتر است و در واقع شاعری جهانی است. حکیم عمر خیام نام این شاعر بلندآوازه است که شاید محبوبیت و شهرت او در جهان بیشتر از خود ایران باشد. خیام یک دانشمند بود و در عصر خودش بعنوان یک فیلسوف، ریاضیدان و طبیب مورد احترام بود و کمتر کسی می دانست که او شاعر است. رباعیهای خیام در زمان حیاتش به علت وجود فرقههای گوناگون و تعصبهای اعتقادی در میان مردم، مخفی ماند و تدوین نشد. هیچیک از معاصران خیام از جمله نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی از شاعری خیام یاد نکردهاند و او را تنها به واسطهی تسلطش بر علوم مختلف میشناختند. البته شناخت کامل از خیام که حالا با رباعی هایش شهرت دارد نیز حتی تا قرن ها بعد صورت نگرفت بلکه این تلاش های ادوارد فیتزجرالد انگلیسی بود که با ترجمه و انتشار رباعیات او معرف آن به جهانیان و حتی ایرانیان شد. اما او چگونه با خیام آشنا شد؟ فیتز جرالد زمانی که در حال مطالعهی کتاب «دن کیشوت» سروانتس بود، به نام ایران برمیخورد و تصمیم میگیرد زبان فارسی را یاد بگیرد. پس از آموزش زبان فارسی چند متن از عطار نیشابوری ترجمه می کند؛ اما آشنایی او با رباعیهای خیام، باعث شهرت جهانی خیام میشود. از طرفی تاثیر همین رباعیها بر ادبیات غرب و نویسندگانی مثل مارک تواین و تی.اس. الیوت بود که خیام را به شاعر محبوب روشنفکران جهان تبدیل کرد. همانطور که گفته شد. دکتر محمد علی اسلامی ندوشن شاعر و پژوهشگردرباره خیام و چگونگی آشنایی ایرانیان با او می گوید: «واقعیت آنست که شهرتش از زمانی بالا گرفت که فیتز جرالد انگلیسی تعدادی رباعیها را به اسم او ترجمه کرد و انتشار داد و بعد از این، شهرت او از انگلستان شروع شد و به سراسر جهان سرایت کرد. از نظر خود ما هم، باید اعتراف کرد که فیتز جرالد ما را متوجه اهمیت شاعری خیام کرد و این از عجایب است که کسی که از همه کمتر در زبان فارسی شعر گفته، در جهان معروفترین شاعر ایران شود. الان تقریباً شعرهای خیام به همه زبانهای مهم دنیا ترجمه شده، نه تنها به زبان های متعدد بلکه بعضی از زبانها چند بار به فرانسوی، آلمانی و…، در زبانهای بزرگ هر کدام چند ترجمه از او هست».
ترجمهی رباعیهای خیام در اروپا جزو متون کلاسیک ادبیات انگلیسی است. بسیاری از این شعرها به مرور زمان به ضربالمثل تبدیل شدهاند. محبوبیت شعرهای خیام به حدی است که افرادی مثل آبراهام لینکلن و ولادیمیر پوتین از خواندن رباعیات خیام سخن گفتهاند.
خیام در آثار نویسندگان مشهور اروپا تأثیر داشت. به عنوان مثال خیام در رمان «گرگ دریا» اثر جک لندن (نویسندهی آمریکایی)، سوژهی گفتوگوی دو نفر از شخصیتهای داستان است. در این گفتوگو به این مسأله اشاره شده است که خیام با وجود تمام بیهودگیها و مصایب زندگی، آن را به مرگ ترجیح میداد. اما چرا خیام که تعداد رباعی های او به صد هم نمی رسد در جهان اعتباری بیش از شاعرانی چون حافظ دارد: صراحت و عریانی در کلام چیزی است که خیام را مقبول اروپاییان و جامعه مدرن کرد. خصیصه ای که در میان ایرانیان و بافت سنتی آن ها در زمان شناخت او در جهان و حتی حالا نیز یک خط قرمز است و در مقابل در اروپا یکی از ارکان دموکراسی و فردیت است. در یادداشتی در این خصوص در سایت عطف آمده است: « راز جهانی شدن و اقبال غریبان به حکیم با حکمت نیشابور فقط در یک کلمه خلاصه میشود و باقی تحت هر عنوان و نامی که بیاید در ذیل این کلمه قرار میگیرد: «عریانی !» همان که ایرانیان از آن هراس دارند و تا آنجا که می شود از آن فاصله می گیرند.
عریانی اسم رمز و فلسفه ی شهرت و بلند آوازه شدن خیام در جهان غیر ایرانی ست. دوری از ریا و دو چهره گی و صراحت و فاش گویی که در ذهن و زبان و این حکیم با حکمت وجود دارد در سراسر تاریخ ادب و حکمت این سرزمین کم نظیر، بلکه بی نظیر است. خیام بر تن آنچه در ذهن دارد و بر زبان جاری میکند هیچ جامه ای از ابهام و ایهام نمی پوشاند و تا آنجه که توان کلمات و عبارات هست آن ها را برهنه و عریان، صریح و سریع به ذهن مخاطب ارسال می کند. پرده پوشی و پرده نشینی در کار نیست و این با ذهن و زبان چند لایه و مبهم و پر ایهام ایرانی ابدا سازگار که نیست حتی در تقابل است. ذهنی که قبله اش خواجه حافظ شیرازی است، می خواهد زبانش همانند خواجه به گونه ای بچرخد که در آخر مسلمان به زمزم شویدش و هندو بسوزاند! ذهن ایرانی تاب صراحت و برهنگی ندارد، ترجیحش پرده نشینی و پرده پوشی است! صراحت و فاش گویی را البته به عنوان یک ارزش اخلاقی نفی نمیکند( البته در ظاهر) اما رساله عملیه او بر چند پهلو حرف زدن، پیچیدن و پیچاندن معنا و همچنین استفاده حداکثری از ابهام و ایهام بنا شده است و ارزش نهایی برای ذهن ایرانی اینست که به گونه ای بگوید که به روز داوری اگر پاداش در «نگفتن» بود فرصت و رخصت تفسیر مبنی بر«نگفتن» در کلماتش جاری باشد! به هر حال ذهن و زبان ایرانی در برابر برهنگی اندیشه و عریانی زبان به شدت هراسان و لرزان است؛ ولی خود این مساله دلیل مهمی میشود بر این که چرا حکیم نیشابوری بعد از ۹۰۰سال در وطن خود غریب می ماند! و بعد هم که شناخته میشود اشعارش که حامل فلسفه ی زندگی اوست و پرسش های اساسی در خود دارد گرفتار انواع و اقسام تفسیرهای ناچسب میشود.
به هر حال خیام ذهن و زبان عریانی دارد و آنچه حافظ شیرازی و شاعرانی دیگر در هزار لفافه پوشیده و در پرده نگاه داشته اند به صریح ترین صورت بیان میکند. و همین عریانی و برهنگی ذهن و زبان راه او را با ایرانیان که ارزش های ذهنی اشان در طول نسل ها و قرن ها گرفتار ابهام و ایهام بوده، جدا می کند.»
خیام شاعری است که با رباعیهایش رنج خود از بیثباتی این جهان و مرگ و نیستی را به همهی دنیا نشان داد.