خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به مجموعه‌داستان «کنار دریاچه، نیمکت هفتم» نوشته‌ی فرهاد حسن‌زاده/ادب از که آموختی؟!

نگاهی به مجموعه‌داستان «کنار دریاچه، نیمکت هفتم» نوشته‌ی فرهاد حسن‌زاده/ادب از که آموختی؟!

پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۸۹
***
احمدرضا حجارزاده
وقایع استان
****
فرهاد حسن‌زاده، نویسنده نام‌آشنای ادبیات کودک و نوجوان است و تاکنون برای بسیاری از نوشته‌هاش جوایز معتبری کسب کرده. او در غالب نوشته‌های خود مسائل مهمی را از دنیای کودک و نوجوان برمی‌گزیند و مطرح می‌کند. از این‌رو به همان اندازه که طرفداران و مخاطبانی در میان قشر کتابخوان نوجوان دارد، مورد توجه و احترام بزرگ‌ترها نیز هست، چراکه رویکرد آموزشی و تربیتی درآمیخته با زبان طنز حسن‌زاده در داستان‌های او، بیش‌تر مواقع تاثیرات مثبتی بر ذهن و نگرش علاقه‌مندان به آثارش دارد.
«کنار دریاچه، نیمکت هفتم» مجموعه‌یی شامل هفت داستان کوتاه برای نوجوانان است که در آنها هم جنبه‌ی آموزش و تربیت اجتماعی به وضوح پیداست. با این تفاوت که در مجموعه‌ی حاضر، ضمن کاستن از زبان طنز، نویسنده دست به جسارت قابل‌ستایشی زده و سراغ سوژه‌ها و مواردی رفته که کم‌تر نویسنده‌یی تا امروز در این حد صریح و مستقیم به آنها پرداخته.
معضلاتی که حسن‌زاده در قالب داستان‌های خود عرضه و بررسی می‌کند، امروزه گریبان‌گیر بسیاری از نوجوانان دختر و پسر در جامعه است، ولی چون مرجع و منبع مناسبی برای آموزش صحیحِ مواجهه با چنین رویدادها و معضلاتی در دسترس‌شان نیست و خود نیز از بازگویی و درد دل با خانواده و مشاوران اِبا یا هراس دارند، به ناچار بر حسب غریزه و دانش و تجربه‌ی فردی، با مشکل مقابله می‌کنند و گاهن به دردسر می‌افتند.
بنابراین مجموعه‌داستان نام‌برده از این حیث دارای اهمیت است که به عنوان ابزار و راهنمایی یاری‌بخش در اختیار مخاطبان کم‌سن و سال قرار می‌گیرد و از آن‌رو که چــــالش‌های خواننده گان به شکلِ داستان بیان می‌شوند، جذابیتی ویژه برای پیگیری پیدا می‌کنند.
«کنار دریاچه…»، نثر و زبانی روان و بی‌تکلف دارد و چندان درگیر تکنیک‌های خاص و پیچیده نویسنده گی نیست. به همین دلیل، این داستان‌ها به لحاظ شیوه نگارش اهمیتی برای نقد و بررسی نمی‌یابند. در واقع آنچه این کتاب کوچک را ـ تا حدودی ـ مهم جلوه می‌دهد، درونمایه و محتوای قصه‌هاست.گرچه حسن‌زاده با تکیه بر ساده و محاوره‌نویسی، در داستان‌هاش از الفاظ و کلمه‌هایی استفاده کرده که شاید چندان برای نوجوان مناسب خوشایند نباشد و بتوان آن را نوعی بدآموزی زبانی تلقی کرد. درست مثل کاری که تلویزیون انجام می‌دهد. مثلن می‌توان اشاره کرد به داستان «کلاس دوم جن» که در آن با واژه‌ی «خفن» مواجه‌ییم یا لغت «کَل‌کَل» ـ به جای جر و بحث ـ در داستان «چیکن فینگر» یا کلمه «پاپتی» در داستان «کنار دریاچه، نیمکت هفتم». البته می‌توان کاربرد چنین کلماتی را در متن کتاب، این‌گونه توجیه کرد که خواننده‌ی داستان‌ها، واژه‌های زشت و بدتری را در زندگی روزمره و گشت‌وگذار اجتماعی‌اش خواهد شنید، ولی به هر تقدیر ضرورتی ندارد در یک اثر داستانی،کلماتی نظیر آنچه اشاره شد، فقط محض به‌روزبودن قصه‌ها و حقیقی‌تر جلوه‌دادن فضا به کار برده بشود، آن هم وقتی این حرف‌های ناپسند از دهان شخصیت‌های منفی درنمی‌آید تا دست‌کم به آن جمله معروف استناد کنیم که: ادب از که آموختی…
با این همه، خواندن «کنار دریاچه …» می‌تواند تجربه‌ی دل‌پذیر و مهمی برای نوجوانان باشد. بخصوص که حسن‌زاده تمام خلاقیت و طنازی‌اش را در نوشتن داستان‌ها به خدمت گرفته تا فضایی لطیف و دور از غم و تلخی مضاعف برای مخاطب ایجاد بکند. با آن‌که تم داستان‌ها، حاوی پیام و آموزه‌های تلخ و ناگواری هستند اما نویسنده با ظرافتی هنرمندانه از بار اندوه زهرآلود آنها کاسته.
برای نمونه اشاره می‌کنم به داستان «کلاس دوم جن» که در آن نام تمام معلم‌های مدرسه به یک پسوندِ «آبادی» پیوند خورده و شوخی بانمکی را در دل قصه ترتیب داده:«وقتی آقای احمدآبادی در کلاس غیبت دارد، آقای استرآبادی به جای او در کلاس حاضر می‌شود و حسابی حال دانش‌آموزان را می‌گیرد. بعد هم سر و کله آقای اصغرآبادی و اکبرآبادی پیدا می‌شود»، یا در همین داستان با نام خانواده گی یکی از دانش‌آموزان شوخی جالبی می‌شود:«قندهاری یعنی قندی که مرض هاری گرفته باشد» (صفحه بیست).
گویا حسن‌زاده علاقه‌ی خاصی به بازی با اسامی افراد دارد. در داستان «مشق ماهی، اشک ماهی» نیز نام یکی از شخصیت‌های اصلی،«سهیل کهکشانی» است! و همین‌طور در واپسین قصه‌ی کتاب می‌خوانید:«دلم نمی‌آید بگویم اصلن، چون یک قابلمه کنار گذاشته‌ام برای اصلان»! (صفحه ۷۴).
داستان‌های «آخر دنیا کجاست؟»،«جزیره‌های پنبه‌یی» و «کنار دریاچه …»، به‌ترین و مهم‌ترین داستان‌های کتابند. در داستان نخست، بی‌احترامی یک معلم به حقوق و حریم شخصی دانش‌آموزان، موضوع اصلی است.
خانم مرادی دفترچه‌ی یادداشت یکی از شاگردان را بی‌اجازه برداشته و خوانده و رازهای خصوصی او را لو داده و آبرویش را برده! در این قصه مساله اعتماد متقابل و برقراری روابط سالم و دوطرفه بین شاگرد و معلم به خوبی مطرح شده. چهارمین داستان با عنوان «جزیره‌های پنبه‌ای»، بازگوکننده‌ی تنهایی و انزوا و بحران و تغییر حالت‌های درونی و فیزیکی دختران در سن بلوغ است. راحله، راوی داستان، عاشق ابراهیم، پسر هم‌سایه دیوار به دیوارشان است اما پدر متعصب و غیرتی‌اش مخالف رابطه ی آنهاست. لجاجت ابراهیم و سرکشی راحله این ماجرا را به دعوا و جنایت و در نهایت زندانی‌شدن پدر راحله می‌کشاند. داستان پایانی نیز به نخستین رابطه‌ی عاشقانه‌ی پسری نوجوان می‌پردازد که دروغ‌های دختری عقده‌یی و خیال‌باف را باور می‌کند و دل به او می‌بندد. هرچند پیش از آن‌که در مخمصه‌ی بزرگی بیفتد، متوجه می‌شود او دختر سالمی نیست و با پسرهای دیگری نیز رابطه دارد! این داستان هم با حرکت بر لبه ی تیغ، موضوع اغفال نوجوانان و روابط ناسالم میان دختر و پسر را به درستی گوشزد می‌کند و برای پرهیز از آن هشدار می‌دهد. به عبارتی می‌شود این مجموعه را روایت متفاوتی از دل‌مشغولی‌ها، ترس‌ها و دغدغه‌های نوجوانان امروز دانست؛ برخوردی صمیمانه‌تر با نوجوانانی که صدای‌شان در دنیای پرهیاهوی آدم‌بزرگ‌ها به گوش نمی‌رسد.
این کتاب را نشر افق در ۸۴ صفحه چاپ کرده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.