خانه » جدیدترین » وقتی زور سیاستمداران تاکتیکی به بازی استراتژیک رقیب نمی رسد

وقتی زور سیاستمداران تاکتیکی به بازی استراتژیک رقیب نمی رسد

یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ شماره ۵۷۹
****
هادی خسروشاهین.روزنامه نگار
****
اصولگرایان، زوج روحانی-جهانگیری را آچمز کردند؛ این بدیهی‌ترین نتیجه‌ی مناظره‌ی دوم بود. اگر در مناظره‌ی اول اصولگرایان با غیریت‌سازی و ترسیم مرزهای سیاسی خود را حامیان ۹۶درصدی‌ها جا زدند و دولت روحانی را نماینده‌ی ۴درصدی‌های رانت‌خوار در قدرت سیاسی؛ در مناظره‌ی دوم اصولگرایان با المان‌ها و نشانه‌هایی نظیر پرونده‌ی دختر وزیر آموزش و پرورش و تاجرپیشه‌ بودن وزرای دولت روحانی به‌خوبی برای این پروژه‌ی خود تصویرسازی هم کردند تا چنین مرزبندی سیاسی میان دوست و دشمن بر دل‌ها بنشیند و سرانجام طبقات خاکستری ترغیب به حضور در پای صندوق‌های رای شوند. در مقابل، در جبهه‌ی اعتدالیون نه استراتژی حاکم بود، نه گفتمان و نه حتی یک چارچوب سیاسی مشخص برای مدیریت چالش‌های جدل سیاسی. زوج روحانی-جهانگیری از ابتدایی‌ترین و بدیهی‌ترین تاکتیک‌ها و ابزارهای مناظرات سیاسی نیز بهره‌مند نبودند و این ناکارآمدی حتی در حوزه‌ی دفاع از نقاط قوت دولت نظیر به‌سرانجام‌رساندن برجام هم به‌وضوح مشخص بود؛انچنان که نقطه قوت دولت به نقطه ضعف اش تبدیل شد. اعتدالیون فقط در جبهه‌ی گفتمانی و بازی استراتژیک اصولگرایان قدم برداشتند و با قرار گرفتن در موقعیت واکنشی در میدانی بازی کردند که اصولگرایان می‌خواستند. جهانگیری برخلاف مناظره‌ی اول نه‌تنها به دولت روحانی کمک نکرد، بلکه در گافی آشکار با مظلوم خواندن دختر آقای وزیر بدلیل واردات ٢٠٠میلیونی!به یار کمکی جبهه‌ی اصولگرایان تبدیل شد و ناخواسته در تصویرسازی از دولت ۴ درصدی‌ها مشارکت کرد. اعتدالیون با این دست فرمان در مناظره‌ی دوم بر لبه‌ی پرتگاه قرار گرفتند؛ آن هم در شرایطی که زمان به زیان آنها در حال حرکت است. با این رخوت، سستی و روزمرگی گذر زمان فقط بر آرای منفی روحانی می‌افزاید؛ لذا اگر معجزه‌ای رخ ندهد، پرتاب به قعر دره حتمی است و شاید تجربه‌ی انتخابات ۸۴ در بستر تقسیم جامعه و نخبگان سیاسی به طرفداران و مخالفان وضع موجود دوباره تکرار شود. اما چند نکته‌ی مهم درباره این مناظره: -۱ رخوت و سردرگمی اعتدالیون در مناظره‌های اول و دوم بر تردیدهای طبقه‌ی متوسط شهری جهت مشارکت در انتخابات و بورژوازی که دغدغه‌های اقتصادی را در کنار مطالبات اجتماعی و سیاسی پیگیری می‌کند، می‌افزاید. -۲ اعتدالیون برخلاف سال ۹۲ تاکنون نتوانستند حتی موج و هیجان لازم را در پایگاه طبقاتی خود به‌وجود آورند و اگر اوضاع بر همین منوال پیش رود، شاهد کاهش مشارکت در انتخابات اردیبهشت‌ ۹۶ خواهیم بود و این به منزله‌ی بغرنج شدن وضعیت اعتدال‌گرایان است.
-۳ روحانی و جهانگیری تلاش کردند در مناظره از تاکتیک رعب بهره گیرند بی‌آنکه استراتژی اقناع را هم چاشنی آن کنند. تاکید صرف بر تکرار شرایط اقتصادی و سیاسی سال‌های قبل از ۹۲ فاقد مطلوبیت لازم برای جذب آرای خاکستری‌ها است. در این مناظره اعتدالیون نمایش ضعیفی در حوزه‌ی اقناع افکار عمومی داشتند.
-۴ نزول و فرود تیپولوژی اعتدال‌گرایان از سطح هاشمی و خاتمی به روحانی و جهانگیری باعث شده است که خلأ بازی‌خوانی و بازی‌سازی در ابعاد سیاسی و اقتصادی به‌خوبی احساس شود. علاوه‌بر این حاکم شدن تفکر مهندسان و ریاضی‌خوانده‌ها بر ستاد انتخاباتی روحانی و جهانگیری کمپین اعتدالیون را از سطح بازی استراتژیک به ابعاد تاکتیکی تنزل داده است. روحانی و جهانگیری سیاست‌مداران استراتژیک نیستند؛ نه گفتمان دارند و نه حتی چارچوب کلی و منسجم فکری برای ابراز نظریات و مواضع سیاسی. روحانی و جهانگیری را باید چهره‌های تاکتیکی بازی قدرت در ایران خواند که البته در همین حوزه نیز در مناظره‌ی دوم ناکارامدی خود را به نمایش گذاشتند.این دو به دلیل تاکتیکی بودن بیشتر در جایگاه واکنشی قرا می‌گیرند و در زمین حریف بازی می‌کنند و حتی در مقاطع حساس با گاف‌های غیرقابل‌جبران پاس گل به اصولگرایان می‌دهند.
-۵ اگر در زمینه‌ی هماهنگی و هم‌خوانی نامزدهای اصولگرا تا پیش از مناظره‌ی دوم تردیدهایی وجود داشت، عملکرد این سه نامزد در مناظره‌ی دوم نشان داد که تقسیم کار صریح و در عین حال حرفه‌ای میان آنها انجام شده است. البته با افزایش احتمالی آرای منفی روحانی-جهانگیری و افزایش بخت و اقبال اصولگرایان برای ورود به مرحله دوم به صورت طبیعی استراتژی وحدت علیه دشمن مشترک کم‌رنگ‌تر شده و شاهد بروز رقابت‌های بیشتری میان آنها خواهیم بود.
-۶ تیم مشاوران اصولگرایان به‌خوبی از پشتوانه‌های بازی در سطوح استراتژیک برخوردار است و به همین دلیل است که تاکنون اصولگرایان توانسته‌اند روحانی و جهانگیری را در موقعیت و جایگاهی قرار دهند که خود از پیش برای آن برنامه‌ریزی کرده‌اند. ظن قوی این است که مشاوران اصولگرا برخلاف تیم انتخاباتی اعتدالیون از مجموعه‌ای از فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم انسانی در حوزه‌ی سیاست، اقتصاد، جامعه‌شناسی و علوم ارتباطات تشکیل شده است نه گرایش‌های مهندسی، ریاضی یا علوم تجربی. دقیقا از این حیث اصولگرایان جا پای اصلاح‌طلبانی گذاشتند که در روزگاری نه چندان دور از مشورت‌های افرادی چون سعید حجاریان، محمدرضا تاجیک، هادی خانیکی و… بهره می‌جستند.
-۷ آنهایی که انتخابات ریاست‌جمهوری پیش روی ایران را با انتخابات فرانسه مقایسه و احتمال ائتلاف همه علیه نامزد رادیکال را در مرحله‌ی دوم طرح می‌کنند، تکیه بر باد داده‌اند. استراتژی انتخاباتی اصولگرایان به‌خصوص در مناظره دوم ایماژسازی از خود به مثابه چهره‌هایی خردمند، طرفدار آزادی و توسعه است؛ان هم در شرایطی که نامزدهای اعتدالی بدون کوچیکترین چالشی فضای لازم را برای چنین ایماژی فراهم می کنند.در عین حال که تکیه بر ابزارهای پوپولیستی زهر سیاست «النصر بالرعب» اعتدالیون را می‌گیرد. در همین چارچوب است که رئیسی از اهتمام به هفت هنر سخن می‌گوید و قالیباف نیز عملکرد خود را در حوزه موسیقی، تئاتر و سینما به رخ رقیب می‌کشد.
با این رخوت و سستی حاکم بر اعتدالیون بعید است که حتی یار دوازدهم و کلیدواژه‌ی «تکرار می‌کنم» هم به کمک آنها بیاید. رهبران کاریزماتیک جبهه‌ی اعتدال‌گرا در مقطعی می‌توانند از اثرگذاری لازم بر افکار عمومی برخوردار باشند که نامزدهای این جریان همچون انتخابات ۹۲ توانایی خود را برای طراحی بازی انتخاباتی و موج‌سازی اجتماعی نشان داده باشند؛ امری که در انتخابات پیش‌رو به غایب بزرگ اردوگاه میانه‌روها تبدیل شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.