شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶ شماره ۷۵۹
***
وقایع استان
فرشته غلامی
***
گوشی موبایلش زنگ می خورد شمــاره برایش نـاشناس است، چشم هایش خوب نمی بیند تا شماره را واضح بخواند، عینکش را از روی شومینه برمی دارد با دقت شماره را می خواند گوشیش همچنان درحال زنگ خوردن است ….۳۲۲۴۲ با تردید گوشی را جواب می دهد، پشت خط صدای مردی به گوشش می خورد که خود را از یک موسسه خیریه معرفی می کند و از او درخواست دارد تا با ارائه یک شماره حساب در این موسسه شرکت کند. دلش رحم می آید و قلبش درد می گیرد. از گوشه چشمانش اشکی سرازیر می شود. اما مردد است و در پاسخ به اینکه آیا تمایل به شرکت و همراهی در خیریـه دارید می گوید باید فکرهایم را بکنم. مردی که پشت خط تلفن است اما اصرار دارد و در نهایت قرار بر این می شود که شماره حساب موسسه مذکور را برایش پیامک کند. چند دقیقه ای بیشتــر نمی گذرد که پیــامک ارسال می شود اما ماجرا همین جا ختم نمی شود چند روزی می گذرد و بار دیگر از همان موسسه زنگ می زنند و آنقدر پیگیر می شوند تا بالاخره پیرزن بیچـاره راضی می شود در این عمل خداپسندانه شرکت کند اما با واریز به حساب مذکور تازه متوجه کلاه بزرگی می شود که بر سرش رفته است.
با گسترش جوامع و پیشرفت تکنولوژی و البته به موازات آن گسترش فضای مجازی گویا شیوه های کلاهبرداری هم متفاوت می شود. جرایمی که تا پیش از این هیچ علمی نسبت به آن نداشتیم به نوعی با فضای مجازی گره خورده است و اکنون به وفور شیوه کلاهبرداری به سبک خیریه به چشم می آید که غالب این کلاهبرداری ها با سواستفاده از زنان سالمند و گرفتن طلاهای آنها صورت می گیرد. همین چند وقت پیش هم زنی سالخورده در اراک مورد کلاهبرداری قرار گرفته که فردی با چرب زبانی و هم صحبتی با این زن به بهانه کمک به خیریه تمام طلاهای او را مورد سرقت قرار داده که البته با تلاش پلیس فرد کلاهبردار دستگیر شده است.
جامعه ایران یک جامعه عاطفی است که کمک به همنوع در باورها و عقاید دینی و ملی آن جایگاهی ویژه دارد. عدهای از افراد در قالب موسسههای مردمنهاد و خیریه از این وجه مثبت روحیه ایرانیها سوءاستفاده میکنند و دست به اخاذی از مردم میزنند. سازمان های خیریه و مردم نهاد عمری به بلندای تاریخ یک سرزمین دارند. در ایران در دوران مغول رشیدالدین فضل الله همدانی نخستین و بزرگترین مرکز بهداشتی و درمانی خیریه را برای مردمی که توانایی مالی زیادی نداشتند تاسیس کرد؛ مرکزی که در واقع از جمله مهمترین نیازهای مردم آن دوران محسوب می شد. پس از انقلاب اسلامی کمیته امداد تاسیس شد که هدف از تاسیس آن کمک به مستضعفان جامعه از طریق حفظ شان و حرمت این افراد است.اکنون با وجود آنکه تنها مرجع قانونی صدور مجوز تاسیس انجمنها و موسسات غیردولتی خیریه در سطح کشور، بهزیستی است اما شاهد آن هستیم که با سواستفاده از احساسات و مردم ایرانی بارها و بارها بازیچه دست سودجویان به روشهای مختلف می شوند. همانطور که تکنولوژی روز به روز پیشرفت میکند و فواید بسیاری را به ارمغان میآورد، از آن سو نحوه کلاهبرداری هم برای قشر خلافکاران مدرنتر میشود. پلیس فتا هم روز به روز در حال ارائه هشدارهای گوناگون به مردم است.
در سال های اخیر در ایران سازمان های بسیاری تحت عنوان خیریه ها مشغول به فعالیت و ارائه خدمات اجتماعی هستند. در کشوری مثل ایران که در زمره کشورهای در حال توسعه قرارمی گیرد و خدمات اجتماعی در سطح پایینی قرار دارد. یکی از اساسی ترین نیازها وجود مراکز خیریه است که این مراکز بدون حمایت های مالی دولت و توسط اقشار مختلف به صورت داوطلبانه اقدام به کمک به شهروندان میکنند.
فعالیت این موسسات بدین صورت است که پس از دریافت مجوز و ثبت تمامی موسسات خیریه، شرح وظایف و مسئولیت هایی بــرای این موسسات شکل می گیرد که اجازه فعالیتی خارج از آن چارچوب را به آنان نمی دهد. یکی از مهمترین این شرایط داشتن شفافیت های مالی است. شفافیت مالی این اطمینان را به شهروندان می دهد که هزینههایی که آنان در اختیار این موسسات می گذارند بجا و برای موارد درستی مورد استفاده قرار میگیرد. اما اکنون هیچگونه شفافیتی در مورد آن وجود ندارد و حتی بسیاری افراد از وجود چنین موسسات خیریه ای اطلاع نیز ندارند نوعی سوء ظن و بدبینی را در مردم ایجاد می کند.
براساس همین شرح وظایف می توان فعالیت همه این افراد را غیر قانونی تلقی کرد. حتی اگر فرض را بر قانونی و مجوزدار بودن این موسسات بگذاریم آنها اجازه فعالیتهای اینچنینی را در سطح خیابان و در منزل افراد برای جمع آوری کمک ندارند.
حتی چندی پیش هم مدیرکل دفتر نظارت بر مراکز غیردولتی سازمان بهزیستی نیز عنوان کرده بود: «ممکن است این خیریهها از بهزیستی و هر ارگان دیگری مجوز داشته باشند، اما این اقدام آنها در گرفتن کمک و جمعکردن وجوه نقد از مردم در کنار خیابان و میدانها یا جلو در خانهها غیرقانونی و تخلف آشکار است. از مردم میخواهیم در صورت مشاهده این افراد در هر نقطهای از شهر موضوع را به سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی اطلاع دهند. این افراد با هر دلیل و هر مجوزی اجازه ندارند به این نحو از مردم پولی دریافت و مردم هم نباید به آنها کمک کنند.»
اما آنچه حقوق دانان می گویند این است که در خصوص فعالیت های موسسات و شماره حساب هایی که اکنون در قالب موسسات خیریه رد و بدل می شود از مصادیق کلاهبرداری است و باید برای انجام این کار مجوزهای لازم گرفته شود اما در عین حال اگر مجوز قانونی داشته باشد مشکلی پیش نمیآید که مورد مذکور به ماده یک قانون تشکیل کلاهبرداری و ارتشا صراحت دارد. این قانون میگوید: هر اقدامی که فرد یا گروه بهعنوان شخص حقیقی یا حقوقی انجام دهد که از آن طریق افراد اغوا شوند و مردم را تشویق و تحریک کند که پولی برای انجام کاری دهند یا فعالیت گروهی کنند که این پولها به یک حسابی واریز شود، این موارد جزو موردهایی است که اگر اثبات شود و به محاکم راه پیدا کند و مدعی داشته باشد میتواند ثابت شود و در بحث کلاهبرداری در نظر گرفته شود.
با گسترش و پیشرفت جوامع و افزایش فقر افرادی سعی در به کارگیری شیوه های نوینی برای کلاهبرداری هستند که پرونده هایی زیادی که در دادگاه ها وجود دارند و روز به روز هم بیشتر می شود خود نشان دهنده این معضل است. اکنون که نوبت افرادی است که در لباس خیرخواهانه دست به فریب مردم بزنند و ظاهرشدن در خیابان به عنوان عضوی از یک مجموعه خیریه و دریافت رقم های ریز و درشت و کسب سود از این طریق شجاعت بسیاری میطلبد که گویی این افراد بدون هیچگونه ترسی از برخورد قانونی آن را انجــام می دهند و اینگونه فعالیتها که در نهایت آسیبهای جدی را به جامعه و بدنه موسسات و سمنهای داخلی وارد می کند مستلزم توجه و پیگیری جدی از طرف مسئولان است.
اما افراد هم نباید از هشدارهای مسئولان نسبت به فعالیت این موسسات خیریه و نهادهای مرتبط به آن و طلب کردن کارت شناسایی و تماس با فوریت های مرکز پلیس هم بی توجه رد شوند.