خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به پدیده دروغگویی و تاثیرات جغرافیایی بر آن/دماغ درازها

نگاهی به پدیده دروغگویی و تاثیرات جغرافیایی بر آن/دماغ درازها

سه شنبه ۱۳ خرداد ۹۶ شماره ۶۲۱
***
وقایع استان
سحر یاری
***
مرد شیشه را پایین تر کشید و گفت: خب اگر راستش را می گفتم تو را از دست می دادم. زن رویش را برگردانده بود و به نقطه ای در دوردست نگاه می کرد: دقیقا اشتباهت همین بود. برای من اون مساله مهم نبود و یا حتی اگه بود می تونستم باهاش کنار بیام چون دوستت داشتم؛ ولی حالا هر لحظه فکر می کنم چه دروغ های دیگه ای تو این مدت بهم گفتی.
مرد دستش را به سمت شانه زن می بَرد: باور کن این تنها دروغی بود که گفتم، الان هم که دیگه گذشته.
زن دست مرد را از روی شانه اش کنار می دهد: نگذشته تازه دردسرهاش شروع شده وای خدای من اگر مامانم این ها بفهمند.
مرد آرام می گوید: قرار نیست بفهمند و پاکت سیگار را از توی داشبورد بیرون می آورد.
همه ما در زندگی مان تجربه گفتن و شنیدن دروغ را داشته ایم. دروغ هایی که در اغلب اوقات توجیهش کرده ایم. تعریف دروغ در نگاه اول ساده است. هر سخنی که راست نیست یا با واقعیت عینی تطابق و سازگاری نداشته باشد دروغ است. دروغ ها نیز بسته به نوعش تاثیرات متفاوتی دارند. گاهی تاثیر و تبعات یک دروغ بلند مدت و گسترده است؛ ولی گاه دروغ تنها برای نجات از یک شرایط بحرانی موقت است. البته همین شرایط بحرانی نیز تعریف های متعددی دارد مثلا برا جلوگیری از دلخوری، برای جلوگیری از ایجاد تنش، برای ایجاد قدرت و شهرت پوشالی، ترس از انتقاد و حتی تخریب دیگران می تواند ار عوامل دروغگویی باشد. اما نکته ای که شاید در همه این دلایل و توجیهات می تواند یکسان باشد این است فرد دروغگو دچار ضعف شخصیتی است زیرا حقیقت را به ضرر خود می بیند.
کافی است کمی به رفتار خود دقت کنیم بی تردید در خیلی از لحظات روزمره مان ما نیز دروغ می گوییم که یا متوجه آن نیستیم و ناخودآگاه است و یا آگاهانه و از روی عمد انجام می شود و در نهایت با رضایت ما نیز رو به رو است. یک تحقیق در آمریکا نشان می دهد که هر فرد به طور متوسط روزی دو بار دروغ می گوید.
اما آیا تصور ما از دروغ و تبعات آن تنها به روابط روزانه خلاصه می شود؟ آیا دروغ خرد و کلان داریم؟ کدام شرایط فضا را برای دروغگویی مساعدتر می کند؟
دروغ ها تاثیر گذاری های متفاوتی دارند گاه یک دروغ ممکن است بعد از برملا شدن واقعیت یک رابطه را بر هم بزند، گاه حتی تاثیر جانی نیز دارد؛ ولی گاه دروغ هایی هستند که در تاریخ سرنوشت ساز بوده اند و دروغ هایی نیز هستند که به صورت یک باور عمومی درآمده اند. این یک اصل است که دروغ هر چه بزرگ تر و با جزئیات بیشتر باشد قابل باورتر است مثلا اگر ما بگوییم چند اسب وحشی در خیابان می تاختند آنقدر قابل باور نباشد تا بگوییم پنج اسب در خیابان با سرعت می تاختند و یکیشان هم یال های دو رنگی داشت.
در طول تاریخ سیاستمداران دروغ های بیشتری به مردم گفته اند، دروغ هایی که تا سال ها مردم آن را باور داشتند و حتی منشا برخی جنگ ها نیز بوده است. سیاست‌مداران دلایل زیادی برای نگفتن حقیقت یا وارونه‌کردن واقعیت دارند. بسیاری از سیاست‌مداران برای توجیه کارهای اشتباه دولتشان به دروغ‌هایی متصل می‌شوند که گاهی آن‌قدر عجیب است که حتی خودشان هم باور نمی‌کنند! البته مقام اول بزرگ‌ترین جمله دروغ تاریخ سیاست، به «جرج واشنگتن» می‌رسد که دروغ افسانه‌ای را گفت: «من نمی‌توانم دروغ بگویم!» اشاره به این جمله رییس جمهور آمریکا به این معنا نیست که بزرگ‌ترین دروغ‌گوی تاریخ سیاست دنیا؛ «آدولف هیتلر» را از قلم انداخته‌ایم! در حقیقت هیتلر کسی است که دروغ‌گوهای تاریخ از او درس گرفته‌اند؛ شگرد دروغ بزرگ این‌روزها جزو دروس سیاست است؛ شگردی که در یک جمله کوتاه خلاصه می‌شود: «دروغ چنان عظیم باشد که هیچ‌کس باور نکند که کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بی‌شرمانه حقیقت را تحریف کند». البته در کشور ما نیز کم نبودند مواردی که مسئولین و سیاستمداران آمارها و اطلاعات خلاف واقع به مردم داده اند. نمونه بارز این دروغ ها را در دوران انتخابات و از سوی برخی کاندیداها به وضوح می شد دید. باید گفت در عالم سیاست واژه دروغ مصادیق زیادی دارد، ازجمله این مصادیق می‌توان به آمارسازی و دستکاری در آمار یا سانسور آمار کشور اشاره کرد که همه آنها نشان‌دهنده این است که نمی‌خواهند واقعیت را نشان دهند. یا اینکه بسیاری از مسئولان به یکدیگر تهمت عدم‌صداقت و دروغگویی می‌زنند و برای بالا کشاندن خود حاضرند دیگران را پایین بکشند؛
دروغگویی البته در تمامی سطوح جامعه دیده می شود یکی از فضاهای جدید که بسیار ظرفیت دروغگویی دارد فضای مجازی است. مجاز معنای مقابل واقعیت است پس در ذات خود می تواند مستعد چیزی به نام دروغ باشد. امکان دروغگویی در فضای مجازی خیلی آسان تر و بیشتر از دنیای واقعیت است مثلا وانمود می کنند که پولدار هستند در حالیکه نیستند، یا حتی با امکاناتی چون فتو شاپ و این ها چهره خود را بهتر از آن چه هست جلوه دهند. قطعا دروغ چه در حقیقت و چه در واقعیت چه در سطح کلان چون مسائل سیاسی و بین المللی و چه در سطح خرد چون روابط دوستی و خانواده همه نشان دهنده ترویج یک ضد فرهنگ در جامعه است. در فرهنگ ایرانی البته دروغ گاه با توجیه هایی چون مصلحتی بودن، لباس عرف به تن می کند که همین مانند چراغ سبزی برای گفتن دروغ است. به تازگی محققان در مورد اینکه نحوه دروغ گفتن در فرهنگ ها و جغرافیاهای مختلف متفاوت است تحقیقاتی داشته اند.
به گزارش وقایع استان به نقل از علمنا، دروغ می تواند در فرهنگ های مختلف، معانی مختلفی داشته باشد. مثلا مفهوم دروغ مصلحت آمیز شاید در فرهنگ های دیگر به این شکل وجود نداشته باشد. دروغ مصلحت آمیزی که به گفته سعدی، از راست فتنه انگیز بهتر است. دانشمندان و روانکاوان بسیاری در طول تاریخ خود را با این موضوع مشغول کرده اند که اساسا وقتی انسان دروغ می گوید چه تغییری در حالت چهره یا بیان و لحن یا حتی ضربان قلب فرد ایجاد می کند و حتی دستگاه دروغ سنج نیز اختراع شده است. کسی که دروغ می گوید تحت فشار استرس شدید قرار می گیرد. اما گاهی دروغگویان حرفه ای به این سادگی ها دم به تله نمی دهند و حتی ممکن است روانکاوان حرفه ای هم متوجه دروغگویی آنها نشوند. اینک دانشمندان یک ویژگی مشخص برای افشای دروغگویی پیدا کرده اند که البته پایه فرهنگی دارد.
انسان های آفریقایی و آسیایی، فرهنگ دروغ متفاوتی با انسان از فرهنگ های غربی دارند. این موضوع ، نتیجه پژوهش پژوهشگرانی است که در مطالعه اخیر خود در زمینه تغییرات زبانی در زمان دروغ گفتن کار کرده اند. به گفته این پژوهشگران، انسان اروپایی در زمان دروغ خود را ترجیحا یک فرد مجزا حس می کند و انسان آسیایی یا آفریقایی ترجیحا عضو یک گروه که می خواهند از آن حمایت و محافظت کنند. پژوهشگران بر این عقیده اند که دیدگاه های کنونی در خصوص زبان در زمان دروغگویی بسیار ساده سازی شده است. نتایج این پژوهش می تواند برای کارآگاهان و پلیس های جنایی قابل توجه باشد. این پژوهشگران، در جریان این آزمون ۳۲۰ نفر را در بریتانیا مورد بررسی قرار دادند. ۸۰ شرکت کننده خود را بریتانیایی می دانستند و سایرین خود را نسل اول مهاجرینی معرفی کردند که از آفریقا و آسیا و شرق اروپا مهاجرت کرده اند. در مطالعه ای که در مجله تخصصی Royal Society Open Science منتشر شده است. در جریان این مطالعه هر فرد بایستی به دو نفر از هموطنان خود دروغ می گفت.
دروغگویی و کلمه کلیدی (من) برای افشای آن
تیم پژوهشی بریتانیایی، هلندی تحت سرپرستی پاول تیلور از دانشگاه Lancaster دو متن را که در آن اظهارات راست و اظهارات دروغ نوشته شده بود را با استفاده از برنامه آنالیز زبانی مورد بررسی قرار دادند. بر اساس این پژوهش، شرکت کنندگان فرهنگ غربی در این مطالعه، در اظهار نظرهای دروغ خود، کمتر از ضمیر (من) استفاده کرده بودند. تیلور و همکارانش دریافتند که ویژگی های فرهنگی در الگوهای زبانی و صورتبندی زبانی دروغ نقش دارند. این مساله به خصوص بین فرهنگ های مبتنی بر فردگرایی و فرهنگ هایی که بیشتر روی جمع و اجتماع تاکید می کند قابل ملاحظه است. شرکت کنندگان آسیایی و آفریقایی این مطالعه، در اظهار نظرهای دروغ خود حتی به صورت تاکیدی روی (من) تاکید می کردند . در بین انگلیسی ها و سایر اروپایی ها به ندرت از تجربه های شخصی در اظهار نظرهای دروغ، خبری بود. بر اساس اظهار نظر دانشمندان، هر انسانی در طول شبانه روز به صورت متوسط دو بار ، واقعیت را جعل کرده و دروغ می گوید. تیم پژوهشی تیلور می گوید که پژوهش های قبلی و نظریه های قبلی درباره دروغگویی ، فاکتور فرهنگی زبانی را نادیده گرفته بودند. اگرچه استراتژی های دروغگویی کمابیش در فرهنگ ها و ملل مختلف یکسان است اما مساله این بار بر سر صورتبندی زبانی دروغ است. کریستینا سوچوتسکی از دانشگاه وورتسبورگ که در زمینه روانشناسی دروغ پژوهش می کند نتایج چنین مطالعاتی را مثلا در خصوص بحران اخیر دولت آمریکا ، مهم ارزیابی می کند. او می گوید جیمز کومی رییس اخراجی اف بی آی که چندی پیش در برابر کمیته سنا، ترامپ را به دروغگویی متهم کرد. اگر با تحلیل زبانی اظهارات ترامپ بتوان متوجه شد که چه کسی در این بین دروغ می گوید باید منتظر تحولات بزرگی در عالم سیاست باشیم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.