خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به فیلم «پا تو کفش من نکن» به بهانه اکران در سینما فرهنگ اراک/پا تو کفش سینما نکن

نگاهی به فیلم «پا تو کفش من نکن» به بهانه اکران در سینما فرهنگ اراک/پا تو کفش سینما نکن

یکشنبه ۱ مرداد ۹۶    شماره ۶۳۵

***

وقایع استان

سحر یاری

***

فیلم های کمدی این روزها بر پرده سینمای کشور خودنمایی می کنند و البته بیشترین سهم را نیز به خود اختصاص داده اند. « اکسیدان»، «نهنگ عنبر؛ سلکشن رویا» و البته فیلم « ساعت پنج عصر» مهران مدیری نیز به این جمع اضافه شده است. بعد از فروش بی سابقه ۲۰ میلیاردی «نهنگ عنبر»، اعتراض ها به «اکسیدان» و فروش چهار میلیاردی در چند هفته حالا گویا فیلم مهران مدیری رقابت کمدی ها را داغ تر کرده و با پیش فروش تمام بلیت های اینترنتی اش و شروع ۷۰۰ میلیونی خبر از یک رکورد دیگر دارد. بهرحال در میان سروصدای این فیلم ها البته هستند فیلم هایی که با وجود خوش ساخت بودن در سایه می مانند و دیده نمی شوند بعنوان مثال فروش دو میلیارد و نیمی «رگ خواب» از این موارد است هرچند که این فیلم هم جزو خوش فروش ها بوده است.
جدای از حرکت متفاوت فیلم های ژانرهای مختلف سینمای بدنه و استقبال ها از آن ها، هنوز کارگردان هایی هستند که فیلم هایشان کمتر دیده می شود؛ چه کمدی و چه جدی و شاید نوع نگاهشان به سینما در این روند بی تاثیر نیست که حتی وقتی سراغ ژانر پرمخاطب کمدی می روند نیز اثر تولیدیشان خیلی محبوب نیست. محمدحسین فرحبخش از این جمله کارگردان هاست. او این روزها با فیلم«پا تو کفش من نکن» وارد جدول اکران سینماهای کشور گشته و در اراک نیز در سینما فرهنگ آخرین اثر او به نمایش گذاشته شده است. قبل از این نیز در این سینما فیلم ضعیف مسلخ بر روی پرده بود؛ اما در مورد «پا تو کفش من نکن» باید گفت این فیلم در ادامه همان دست فیلم های کمدی چون آس و پاس است که نه در محتوا و نه در فرم حرفی برای گفتن ندارد. بازیگران تکراری فیلم های کمدی سیروس گرجستانی، علی صادقی، بهنوش بختیاری، یوسف تیموری و… با بازی ها و اکت های همیشگی و سریالی شان. سحر قریشی هم با وجود تمام تلاشش باز همان است که در سریال دلنوازان تلویزیون دیدیم.
دو زوج از دو طبقه مختلف اجتماع با دو رنج سنی متفاوت برای ازدواج به محضر می روند و در نهایت به دلایل غیرمنطقی زندگی این دو زوج بهم متصل می شود هرچند که در نهایت نه تنها این دو زوج بلکه تعداد زوج های بیشتری نیز با هم ازدواج می کنند و ماجرا ختم به خیر می شود.
مساله روایت فیلم نیست، اینکه داستان چیست و چرا بدین شکل روایت می شود بلکه مساله انقضای تاریخ مصرف فیلم هایی از این دست است که حتی نمونه های بهترش نیز برای شبکه نمایش خانگی ساخته می شود. فرحبخش در اولین تجربه های سینمایی خود به ویژه زندگی خصوصی توجه ها را به خود جلب کرد ولی در کارهای بعدی اش «مستانه» و «آب نبات چوبی» خیلی روند رو به جلویی نداشت و حالا با فیلم «پاتو کفش من نکن» روند نزولی خود را سرعت داده است. وی در دوران حضور خود در سینما تهیه کنندگی فیلم های زیادی را بر عهده داشته است که برخی هنوز در اذهان مخاطب مانده است. در مورد فرحبخش فقط می توان گفت در سه عرصه نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی هر چه زمان می گذرد انتخاب ها و کارهای ضعیف تری ارائه می دهد. در عرصه نوشتن، «نیش» و «پاک باخته» و بعد از چند سال «شارلاتان» را می نویسد. پا تو کفش من نکن از دید برخی همان ۵۰ کیلو آلبالو با شوخی های جنسی و رکیک است که سنت ازدواج را به سخره گرفته است، در خبرگزاری صدا و سیما در نقدی بر این فیلم نوشته شده است: «این فیلم سنت پسندیده ازدواج را به سخره می‌گیرد و با زبان طنز و به کمک دیالوگ‌ها و تصاویر هنجار شکن روابط نامتعارف را ترویج می‌دهد. فیلم هیچ حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد و همان شوخی‌های سطحی ضد فرهنگ را با چاشنی بیشتری از ابتذال به خرد مخاطبانش می‌دهد واکران عمومیش می‌تواند تاثیرات مخربی روی امنیت روانی خانواده‌ها داشته باشد.
محمدحسین فرح بخش کارگردان این فیلم هم پیش از این «آس و پاس» را ساخته است؛ فیلمی که درصد زیادی از سکانس‌ها و دیالوگ هایش کپی برداری از یک فیلم فارسی بود وبا قصه‌ای بی محتوا، بازی‌های ضعیف و تن‌ها زرق و برق ظاهری وقت مخاطبانش را تلف می‌کرد. بازیگرانی هم که در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند اغلب بازیگران سینمای تجاری هستند که تهیه کننده و کارگردان از حضورشان برای فروش بیشتر فیلم استفاده می‌کنند. حال این سوال پیش می‌اید که آیا دیگر کسی دغدغه سلامت روانی خانواده‌ها در سینما هنگام دیدن فیلم‌های کمدی را ندارد؟ آیا سطح سینمای کمدی ما به حدی پایین آمده که فیلم هایی که نمونه بارز ولنگاری فرهنگی به حساب می‌ آیند به اکران عمومی در بیایند و هیچ کس جلوی پیام هایی را که در خود اگاه و نا خود اگاه جامعه می‌گذارند را نگیرد؟ یا موفقیت در گیشه به هر قیمتی حتی به قیمت گسترش ابتذال اولویت اول برخی از سینماگران است.»
البته اطلاق لفظ گیشه به هر قیمتی به برخی فیلم ها شاید طبیعی باشد؛ ولی در مورد فیلم مذکور باید گفت این فیلم حتی گیشه را نیز راضی نمی کند و اصلا در گردونه رقابت با فیلم های کمدی کنونی بر پرده قرار نمی گیرد. هر چند نقد جدی بر تعریف فیلم کمدی و مسیر حرکت آن در سینمای ایران هست ولی حداقل کارگردان های فیلم های کمدی پرفروش این روزها از ویژگی های دیگری برای فروش کار خود استفاده کرده اند. استفاده از ستاره ها در نقش های کمدی، وارد کردن خط قرمزها و یا استفاده از ســابقه و ذهنیت قبلی مخاطب از خودشان. تجــربه فیلم هایی چون پا تو کفش من نکن شاید فقط کار کردن به هر قیمتی باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.