خانه » پیشنهاد سردبیر » « علیرضا حق شناس» خواننده پاپ استان در گفتگو با «وقایع استان» از بی توجهی مسئولین به هنرمندان بومی می گوید/حمایت ناکوک

« علیرضا حق شناس» خواننده پاپ استان در گفتگو با «وقایع استان» از بی توجهی مسئولین به هنرمندان بومی می گوید/حمایت ناکوک

یکشنبه ۱ مرداد ۹۶    شماره ۶۳۵

***

وقایع استان

سمیه انصاری فر

***

آن هایی که سال هاست در زمینه موسیفی فعالیت می کنند، می دانند که کار کردن در این عرصه، آن هم در کشور ما با نگاه سلیقه ای، کمبودها و حتی مافیای موجود جدیت و علاقه می خواهد و باید به دور از حاشیه با تمام بی مهری ها کار کرد تا ماندگار ماند. مصائب موسیقی از اصیل و سنتی گرفته تا پاپ گاه مشترک و گاه مختص خودشان است. اینکه در کشور ما اقبال موسیقی پاپ بیشتر از سنتی است و خیلی از جوان ها این روزها سودای خوانندگی را دارند بهانه ای برای گپ و گفت با علیرضا حق شناس خواننده و نوازنده جوان اراکی شد. کسی که بیش از ۱۵ سال است به دنیای موسیقی پا گذاشته و البته از گزند مشکلات و مسائل حوزه موسیقی پاپ خصوصا در اراک در امان نبوده است. او که ابتدا کار را با نوازندگی پیانو و بعد ویولن آغاز کرد نزدیک به یک دهه است که وارد دنیای خوانندگی شده است. دو کنسرت در اواخر دهه ۸۰ و کسب عناوین خواننده برتر و اثر برتر در جشنواره های مختلف از ثمرات کار اوست. اولین و تنها آلبومش «مداد سفید» هرگز بخاطر موانع مالی منتشر نشد و پس از آن تصمیم گرفت که به صورت تک آهنگ آن را در فواصل مختلف در سایت های موسیقی عرضه کند که البته شاید در معرفی تدریجی او به موسیقی کشور موثر بوده باشد. هم اکنون این آلبوم به صورت کامل در اینترنت موجود است و می توان آن را دانلود کرد. او در مورد آلبومش می گوید: تهیه این آلبوم از سال ۹۱ آغاز شد و جدای از اهمیت انتخاب ترانه ها و ملودی از بهترین نوازنده های کشور برای کار خود استفاده کردم. بعد از گرفتن مجوز ترانه ها به دلیل نیاز به مبلغ بالایی برای مجوز موسیقی آلبوم از این کار صرفنظر کردم، شاید اگر کار از طریق یک موسسه فرهنگی و هنری تکثیر و پخش می شد بازخوردهای دیگری برایم داشت اما ریسک عدم استقبال یا استقبال از کار و اینکه معمولا در پایان هیچ درصدی از سوی موسسه ها به خواننده تعلق نمی گیرد تصمیم گرفتم کار را طور دیگری عرضه کنم که نتایج خوبی برایم داشت.

اقتصاد هنر همیشه مساله مهمی بوده است و در کشور ما آن طور که باید این مساله هنوز جدی نیست، عرصه موسیقی خصوصا پاپ چقدر برای خواننده این شانس را دارد که تنها به آن بپردازد و درآمدزایی مطلوب هم داشته باشد؟
این یک واقعیت است برای حرفه ای شدن در یک کار فقط باید به آن پرداخت و بر آن تمرکز داشت؛ ولی اینکه چقدر این عرصه می تواند به تنهایی پاسخگوی نیاز مالی باشد به شرایط و نگاه خواننده و نوازنده بستگی دارد. هم اکنون فضای موسیقی کشور به گونه ایست که مخاطب هم سخت پسند شده و هم اینکه سرعت تغییر سلیقه نیز بالار فته است، واقعا نمی توان گفت ماه آینده مردم از تو چه می خواهند. برای همین خوانندگان بسیاری می آیند و می روند به نظر من هدف قبل از هرچیزی باید تثبیت جایگاه و پیدا کردن مخاطب خاص خودت باشد.

یک ترانه و اثر چه زمانی می تواند ماندگار باشد و جایگاه خواننده را تثبیت کند؟
جدای از اینکه در وهله اول خواننده واقعا باید خواننده باشد، ترانه، ملودی، آهنگسازی و تنظیم مهم است. البته تاکید من بر ترانه بیشتر است زیرا ترانه پایه و بنیان یک اثر است و در واقع محتوا را شکل می دهد. خیلی ها را دیده ام خودشان ترانه را می نویسند، آهنگسازی و تنظیم می کنند و آن را می خوانند؛ ممکن است کار خوب هم شود؛ ولی من اعتقاد دارم اگر یک اثر نتیجه چند تفکر مختلف باشد تاثیرگذاری بهتری دارد و چند بعدی می شود.
صحبت از تنظیم خوب کردید چرا اغلب تنظیم های آهنگ هایتان به ترکی و عربی است؟ البته این در موسیقی پاپ عمومیت دارد؟ آیا موسیقی ایرانی و سازهای آن قابلیت استفاده در موسیقی پاپ را به شکل گسترده ندارند؟
به نظر من در متن موسیقی عربی و ترکی احساس بسیاری نهفته است و مردم هم گرایش بیشتری به آن دارند. اما چرا موسیقی ایرانی کمتر، به این دلیل است که در حوزه پاپ استفاده از سازها و تنظیم قوی نیاز به الگو دارد و در اینجا منظور از موسیقی ترکی و عربی استفاده از الگو و تنظیم آن هاست چون آن ها سازبندی و تنظیم های بسیار قوی ای دارند و استفاده از ساز به صورت زنده در استودیو باعث می شود که احساس بهتر منتقل شود و این من را راغب تر می کند که به سمت این الگو بروم البته کارهای جدیدم تنظیم یونانی دارد.

اکنون خواننده پاپ در کشور زیاد شده است و هر روز شاهد ظهور یک خواننده جدید هستیم تحلیلتان در این مورد چیست؟
باید به این موضوع از دو منظر نگاه کرد، موسیقی به استعداد و سبک های جدید نیاز دارد بنابراین برخی از این خواننده ها واقعا استعداد دارند و اگر رشد می کنند حاصل تلاش و البته ویژگی های کاری و سبکی شان است و آمده اند که چیزی به موسیقی پاپ اضافه کنند؛ ولی مساله بعدی بازاری شدن برخی خواننده ها است، البته این گروه در ابتدا مورد توجه مردم قرار می گیرند ممکن است مسیر چند ساله را کوتاه طی کنند حتی پیشنهادهای مختلف چون تیتراژهای برنامه ها به آن ها داده شود و درآمدزایی خوبی داشته باشند البته من نمی گویم این نگرش به موسیقی اشتباه است ولی باید با خود روراست بود این گروه ماندگاری زیادی ندارند. یک مساله دیگر نیز تقلید است. برخی فکر می کنند کار فلان خواننده گرفته من هم به سبک آن می خوانم ولی آیا به این نکته توجه ندارند که وقتی اصل و اورجینال آن هست کار آن ها چه ارزش و بازخوردی خواهد داشت.

به نظر شما نباید ساز و کاری باشد که خواننده به راحتی نتواند کار بخواند و پخش کند؟ خصوصا با گسترش فضای مجازی؟
البته این شرایط اجتناب ناپذیر است؛ ولی قطعا باید چنین فیلتری باشد فکر می کنم این کار را ارشاد کرده و به تازگی برای عرضه موسیقی باید مجوز گرفت. از دید من قبل از تمام صحبت ها در مورد ترانه، محتوا و … ابتدا باید صحت خوانندگی تایید شود و کار شناسانی برای این کار در ارشاد وجود داشته باشد. زیرا خیلی از خوانندگانی که حتی آلبوم هایشان را می فروشند و تیتراژ برنامه های پربیننده را می گیرند واقعا خواننده نیستند و حتی نمی توانند کار زنده اجرا کنند و با دستگاه و تنظیمات خاص استودیو کار بیرون می دهند. برای همین اغلب کنسرت نمی دهند؛ اما در مقابل خواننده های بسیاری هستند که فوق العاده اند ولی کارشان دیده نمی شود.

مشکل از کجاست؟ از خواننده یا مناسبات موجود؟
در وهله اول مناسبات است. در موسیقی کشور ما مافیا وجود دارد و اگر به آن وصل باشی دیده می شوی. اما در مورد آن ها که دیده نمی شوند شاید غیر از وجود مافیا عدم تطابقشان با سلیقه مردم هم باشد هرچند که توجه به سلیقه مردم به هر قیمتی و افتادن به ابتذال نیست. البته توجیه برخی این است که با این تعداد خواننده و نبود هیچ فیلترینگی برای تشخیص خواننده واقعی اثر در میان این ازدحام گم می شود؛ ولی اعتقاد من این است کار خوب شنیده می شود و نباید خود را کنار کشید. هنر و موسیقی سلیقه ایست پس هر سبکی مخاطب خودش را پیدا می کند برخی دلسرد شده و عرصه را رها می کنند برخی هم رو به کار بازاری صرف می آورند و امضایشان دیگر پای اثرشان نخواهد بود.

نقش رسانه ها مانند تلویزیون و رادیو با توجه به تاثیرگذاری مستقیمش در معرفی هنرمند چگونه است؟
تلویزیون و رادیو بیشترین تاثیر را دارند، فرض کنید یک خواننده تیتراژ اثری را در پربیننده ترین ساعت بخواند قطعا در معرفی او نقش مهمی دارد البته فضای مجازی هم اکنون تریبون خوبی برای معرفی هنرمند است.
خواندن تیتراژ برنامه ها برای همه خواننده ها فراهم است؟
خیر در تلویزیون ما هر چقدر هم کارت خوب باشد اگر خواننده شناخته شده ای نباشی باید برای این کار پول بدهی که این هم به دلیل مافیای موجود در این بخش است. البته ظرفیت فضای مجازی دست مافیا را کوتاه تر کرده و خیلی ها که شایسته هستند از طریق شبکه های اجتماعی خود را معرفی کرده اند.
وضعیت موسیقی پاپ استان را چگونه می بینید؟
در استان نوازندگان و خوانندگان خوبی وجود دارند که نیاز به حمایت دارند؛ ولی مشکل کنونی موسیقی استان این است که هنرمندان بومی مورد حمایت مسئولین فرهنگی شهر نیستند وقتی اولویت در این شهر خواننده ها و گروه های غیربومی است چه انتظاری برای رشد و توسعه این بخش می توان داشت.

داستان حضور گروه های غیربومی در اراک سر دراز دارد چه انتظار و پیشنهادی در این باره دارید؟
برگزاری کنسرت یکی از راه هایی است که خواننده با مخاطب ارتباط بگیرد و مردم او را بشناسند؛ ولی وقتی تعداد مجوزهایی که به موسسات برای آوردن گروه های غیربومی داده می شود بیشتر از بومی است قطعــا مردم ترجیح می دهند به دیدن کنسرت خواننده ای که می شناسند بروند در حالیکه برخی از این گروه ها حتی نفرات اصلی خود را نمی آورند و یا خواننده پلی بک می کند و کار خوب ارائه نمی دهد.

غیر از مجوزهای متعددی که به گروه های غیربومی برای اجرای کنسرت در اراک داده می شود چه موانع دیگری وجود دارد؟
البته من نمی گویم غیر بومی نباشد اتفاقا وجود گروه غیربومی چند مزیت دارد یک فضای رقابتی را بالا می برد و باعث افزایش کیفیت می شود دوم اینکه سنگ محکی برای مردم شهر است که آیا از هنرمند خود حمایت می کنند یا نه؟ پس مساله عدالت در اعطای این مجوزها است. اما در مورد موانع دیگر باید گفت یکی از مسائل نداشتن اسپانسر و پشتوانه مالی است. هزینه های بالای تبلیغات و عدم حمایت ارگان هایی چون شهرداری و تلویزیون استان در این امر از جمله این هاست. مورد دیگر سخت گیری ها در ارائه مجوز به گروه های بومی است. با وجود اینکه در یک گروه تمام نوازندگان و عوامل از استان با رزومه و سابقه مشخص هستند باز هم فرهنگ و ارشاد استان در دادن مجوز سنگ اندازی می کند. قطعا سخت گیری ارشاد باید به مواردی چون اصالت خوانندگی و نوازندگی این افراد باشد. وقتی هنرمند می بیند هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روانی قرار است تحت فشار باشد پس از دادن کنسرت پشیمان می شود. شاید اگر مانند گروه های غیربومی اسپانسری برای این گروه ها وجود داشت شرایط متفاوت تری بود.

به نظر شما کدام بخش ها را می توان در موسیقی دخیل و اسپانسر کرد؟ صنایع چقدر پتانسیل دارند؟
صنایع قطعا می توانند اسپانسرهای خوبی باشند ولی اغلب راغب به این کار نیستند، بیشتر دیده می شود که فروشگاه ها و رستوران ها در کنسرت ها حامی مالی هستند در حالیکه حضور صنایع و ارگان های مختلف چون شهرداری می توانددر برگزاری کنسرت ها موثر باشد حتی می توانند با خوانندگان و گروه های استان برای اجرا در همایش هایشان قرارداد ببندند این کارها قطعا هزینه بالایی ندارد حداقل در برابر هزینه ای که برای یک خواننده درجه چندم که برای حضور در برنامه هایشان از پایتخت می آید.

نقش موسسات فرهنگی هنری که اغلب کنسرت گذار هستند چیست؟
تمایل آن ها نیز به برگزاری کنسرت غیربومی است زیرا هزینه فروش بالاتر و سود بیشتری دارد؛ ولی کاش ارشاد در دادن مجوزها تمهید بیشتری داشت به موسسات نیز مجوز گروه های بومی می داد. گروه بومی نیز نیاز به حمایت موسسه برای رفتن روی استیج دارد الان خواننده خود باید به تنهایی تمام کارها را بکند مسلما موسسات نوپا می توانند این کمک را به گروه های بومی بکنند.
در خصوص نقش حمایتی و تبلیغی صدا و سیمای استان بفرمایدد، با وجود اینکه خودتان نیز دو تیتراژ برای برنامه های آن خوانده اید. نقش این رسانه را بازتر کنید.
بله برای برنامه قبول باشه و چهار سوق همدلی خوانده ام. صدا و سیمای استان برای خواندن تیتراژهای برنامه هایش هیچ چیزی به خواننده پرداخت نمی کند حتی لحظه ای هم فکر نمی کنند که برای تولید این اثر خواننده هزینه کرده است. در اغلب برنامه هایش خواننده دعوت می کند ولی معمولا تهیه کنندگان با وجود دریافت هزینه از تلویزیون بابت حضور هنرمندان هیچ اعتباری برای این بخش در نظر نمی گیرند البته برخی دوستان هنرمند که برای کارشان ارزش قائل نیستند باعث تداوم این روند می شوند. من بارها به دوستانم در صدا و سیما پیشنهاد داده ام می توانند هزینه ای را کنار بگذارند تا هنرمندان شهر برای تیتراژ برنامه هایشان آهنگ بسازند ولی حاضر نیستند این کار را بکنند شاید برای همین نوع نگاه و بی اهمیتی مسائل است که عموما کیفیت برنامه های شبکه استانی پایین است و مخاطب کمی نیز دارد.

در مورد کمبودهای سخت افزاری موسیقی شهر بگویید؟
اصلی ترین مساله نبود سالن مناسب و سیستم صوتی خوب است که تنها سالن فرهنگسرای آینه این شرایط را دارد که آن هم ظرفیتش کم است. مساله دیگر اینکه در آموزش مشکل داریم و اینکه تعداد اساتید آواز در اراک بسیار کم است و آموزشگاه ها نیز به این بخش بها نمی دهند یعنی آنقدر که ساز مهم است آواز مهم نیست.

در عرصه موسیقی دیده می شود که نوازندگان خوبی از استان می روند و در گروه های مطرح سنتی و پاپ هستند ولی در عرصه خوانندگی کمتر چنین چیزی دیده می شود. چرا؟
نبود امکانات و عدم توجه به موزیسین ها و هنرمندها باعث مهاجرت اکثر آن ها به پایتخت می شود در آنجا هم خوب دیده می شوند. اما چرا در خوانندگی کمترکسی از استان مطرح است بخاطر فراهم نشدن بستر مناسب برای عرضه کار خواننده در زمینه کنسرت و حتی تیتراژ برنامه های استانی است. وقتی شرایط برای عرضه نباشد تا فیدبک ها را ببینی نمی توان قدم فراتر بگذاری وقتی خواننده نتواند در شهر خود کنسرت بگذارد و درگیر موسیقی باشد نمی تواند بال و پر بگیرد و قدم رو به جلو بگذارد مگر اینکه وارد مافیا و مناسبات موسیقی کشور شد. بهرحال شرایط چون اجرای کنسرت، استفاده از خواننده برای همایش های شهر خود باعث می شود که هنرمند و گروه بیشتر با استیج آشنا شوند و خواننده این اعتماد به خود را داشته باشد تا از شهر خودش بالا برود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.