شنبه ۲ دی ۱۳۹۶ شماره ۷۴۹
***وقایع استان
سهراب جان بزرگی
***
ژاپنیهای باستان فکر میکردند یک گربهماهی عظیم (که به آن نامازو میگفتند) زیر جزیره ژاپن زندگی میکند و اوست که زمین را تکان میدهد. بنا به این روایت، نامازو هرگاه چشم کاشیما، خدای رعد، را دور میدید، شیطنت میکرد و زمین را تکان میداد. یونانیهای باستان معتقد بودند زمینلرزه کار پوزئیدون، خدای دریاها، است که وقتی به خشم میآید چنگکش بر زمین میکوبد و زمین را میلرزاند. هندیهای باستان معتقد بودند زمین روی هشت فیل سوار است که روی پشت یک لاکپشتی که روی یک مار چنبره زده ایستادهاند. باورشان این بود که هر یک از این زنجیره حیوانهای حامل زمین تکان بخورد، زلزله میآید. هیچوقت دوست ندارم در زلزله بمیرم. مرگ در بالایای طبیعی را شاید بتوان غم انگیز ترین نوع مرگ دانست. زمین هم دست از سـر آرامش هـای خـودسـاخته مـا بر نمی دارد. درست لحظه ای که دختر کوچکت چاقو را در کیک تولد هفت سالگی اش فـرو مـی کند و یا دست های گرمی همدیگر را می فشرند، ممکن است همه چیز تمام شود. شیرین ترین اتفاق ها یک دفعه به بدترین ها تبدیل می شوند. انسان موجودی خودخواه و بلند پرواز است و تا جایی که توانسته طبیعت را تحت کنترل خود درآورده است. اما اتفاقاتی این چنینی هنوز هم به ما یادآوری می کند که زمین تنها برای ما نیست. اولین نکته ای که در مواجه با زمین لرزه باید در نظر گرفت، پذیرفتن آن است. اگر بپذیریم که ما همواره در معرض تهدید بالایای طبیعی هستیم، می توانیم تمهیداتی را برای آسیب کمتر در نظر بگیریم. حدود ۵۰۰ سال پیش در ژاپن، وقتی اینکاها شهر ماچو پیچو را میساختند، شیوهای هوشمندانه ابداع کردند که بناهایشان در لرزههای متعدد این سرزمین فرو نریزد. بنا به گزارش موسسه زمینشناسی آمریکا، هر سال حدود ۱۷ زمینلرزه بزرگ ( به بزرگی ۷ درجه) و یک زمینلرزه عظیم (به بزرگی ۸ درجه) ثبت میشود. اما آنطور که زلزلهشناسان میگویند، هر سال میلیونها زمینلرزه در کره زمین اتفاق میافتد که یا به خاطر ضعیف بودن یا دوری از مراکز سنجش لرزه، ثبت نمیشوند. مدتیست که سلسله لرزش ها در ایران آغاز شده است. این زنجیره از کرمانشاه شکل گرفت که بزرگترین زمین لرزه سالهای اخیر بود و بیش از ۶۰۰ نفر بر اثر آن جان باختند. بعد هم کرمان و البرز و قزوین و باز هم البرز. اما آخرین زمین لرزه ای که البرز را لرزاند توجه های بیشتری را به خود جلب کرد. لرزشی که در استان تهران و مرکزی هم احساس شد. این زمین لرزه مسئولین و مقامات کشور را از خواب پراند و شبانه به سالن های جلسات کشاند. این بار خطر از بیخ گوش تهران گذشت اما کسی چه می داند، شاید فاجعه نزدیک باشد.
متخصصان زمین شناسی معتقدند ایران از لحاظ جفرافیایی در منطقهای واقع شده است که صفحههای تکتونیک در آن منطقه به همدیگر برخورد میکنند. به طور مشخص صفحه تکتونیک عربستان که به طرف شمال حرکت میکند. وقتی این صفحه با صفحه تکتونیک اوراسیا برخورد میکند، این برخورد باعث تغییراتی در پوسته زمین میشود و ایران دقیقا در ناحیه برخورد این دو صحنه تکتونیک قرار دارد.
کره زمین به تعدادی از صفحههای مختلف تقسیم شده است. این صفحهها که تعدادی از آنها اقیانوسی و تعدادی قارهها هستند، دایما در حال حرکتند. ما این حرکتها را احساس نمیکنیم. اما وقتی این صفحهها به هم نزدیک میشوند، ممکن است به همدیگر فشار وارد کنند و باعث ضخیم شدن پوسته زمین شود و در طی زمانهای بسیار طولانی، برخی کوهها را به وجود آورند و باعث فعال کردن گسلها شوند. سرعت حرکت صفحه عربستان که به طرف صفحه اوراسیا حرکت میکند در سال حدود دو و نیم سانتی متر است. از لحاظ زمین شناسی، این حرکت میتواند تغییراتی در زمین به وجود بیاورد که باعث لغزش گسلهایی شود که در ایران قرار دارد. اگر به زلزلهای که در کرمانشاه رخ داد نگاه کنیم، گسلی که در این منطقه لغزش داشت، تحت تاثیر برخورد آن دو صفحه قرار گرفت. شهرها و کشورهایی که از مرزهای این صفحهها دورتر واقع شدهاند کمتر در معرض زلزله قرار دارند.
اما چرا زلزله چند شب پیش حوالی تهران، توجه همه را به خود جلب کرد. اگرچه نجفی، شهردار تهران معتقد است مدیریت بحران تهران از برخی جهات در شرایط مناسبی قرار دارد و جای نگرانی نیست، اما مطالعات کارشناسی نتایج نگران کننده ای را نشان داده اند. بر خلاف نجفی، رئیس جمعیت هلال احمر ایران می گوید مردم و مسئولان به این مسئله توجهی نمی کنند که روی بمب ساعتی نشسته ایم و آمادگی برای مقابله با زلزله احتمالی تهران که تعداد کشته های آن بالای ۲۰۰ هزار نفر پیش بینی شده بسیار کم است.
بنابر تحقیقاتی که ژاپنی ها در سال ۱۳۷۸ در تهران انجام داده اند، زلزله پیش روی تهران بیش از ۷ ریشتر قدرت دارد. وقتی ۱۰ سال بعد بعضی از نتایج این تحقیقات در رسانههای عمومی منتشر شد، تازه معلوم شد چقدر اوضاع ترسناک است. آنقدر بعضی رسانهها، برای گزارشهای خبری خود از تعابیر آخرالزمانی استفاده کردند. گزارش «جایکا» تاکید میکرد که وقوع زلزله در تهران حتمی است و آمادگی شهر برای مواجهه با زلزله بسیار پایین است. در سال ۱۳۷۹، تنها ۹۰۰ هزار واحد مسکونی روی گسل قرار داشتند، در حالی که امروز ۱۵ سال بعد از تحقیقات جایکا، این رقم چندین و چند برابر شده است. ساختمانهای سه یا چهارطبقه روی گسلها۱۰ و ۱۲ طبقه شدهاند که توی هر یک از آنها چند ده خانواده زندگی میکنند.
درباره تناسب زیرساخت های شهری تهران در برابر وقع زلزله هم می توان به این گفته اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور استناد کرد که «میزان آمادگی پایتخت در برابر زلزلهای بزرگ، ناچیز و غیر قابل قبول است و وقوع چنین زلزله ای امنیت ملی ما را به مخاطره خواهد انداخت.»
استان مرکزی به عنوان یکی از استان های هم جوار تهران مسئولیت سنگینی در هنگام بروز این فاجعه ملی بر دوش خواهد داشت. آمادگی نیروهای امدادی و تجهیزات کافی برای اعزام سریع به مناطق زلزله زده بسیار اهمیت دارد. محمدی، رئیس جمعیت هلال احمر استان می گوید در پی زلزله اخیر اطراف تهران، نیروهای عملیاتی این جمعیت در آماده باش به سر می برد و تیم های ارزیاب به مناطق زلزله زده اعزام شده اند. اما منظور از آمادگی کامل نیروهای عملیاتی استان چیست؟ در زمینه امداد هوایی هلیکوپتر امدادی که به صورت قرضی در ایام عید به استان می آید. تعداد تیم های حرفه ای تجسس و زنده یاب با تجهیزات کامل این جمعیت هم کمتر از تعداد انگشتان یک دست است. اینها شرایط یکی از استان های همجوار پایتخت است که تنها با واژه هایی مثل عجیب و غم انگیز می توان توصیفشان کرد. در یک سو فاجعه ای بزرگ با ابعاد سیاسی، اقتصادی و انسانی تهران و متعاقبا امنیت ملی مان را تهدید می کند. و در طرف دیگر این معادله زیرساخت های ضعیف تهران، جمعیت بیش از حد ظرفیت آن و ساخت غیر کارشناسی شهر در کنار امکانات و آمادگی ضعیف مقابله با بحران قرار دارد. در این شرایط پیش بینی نتایج زلزله احتمالی تهران کار سختی نیست و توجیه آن با امکانات امروز کشور خنده دار است.