شنبه ۳۰ دی ۱۳۳۹۶ شماره ۷۷۱
***
وقایع استان
سهراب جان بزرگی
***
قربانعلی دری نجف آبادی را می توان در شمار سیاست مدارانی دانست که از روزهای آغازین شکل گیری انقلاب اسلامی حضور داشته و تا امروز همچنان از اعتبار بالایی در میان سیاسیون برخوردار است. این سیاست مدار کهنه کار در سال ۱۳۲۴ در نجف آباد اصفهان متولد شده است و در حال حاضر نماینده ولی فقیه در استان مرکزی و امام جمعه اراک و نماینده مردم تهران و عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری است.
در اولین سالگرد درگذشت آیت الله هاشمی، دری نجف آبادی در گفتگویی با فارس صحبت هایی را درباره هاشمی مطرح کرده است که نگاهی به آنها داشته ایم.
آنچه هاشمی رفسنجانی را از سایر همراهان امام خمینی جدا میکند این است که او برخلاف انقلابیونی چون رجایی و باهنر خانوادهای نسبتا متمول داشت، تاجرزاده بود و پدرش از باغداران پسته بهرمان محسوب میشد.
او با پیوستن به زمره انقلابیون، به سرعت رشد میکند و در بین انقلابیها و مردم تبدیل به یک شخصیت معروف و تأثیرگذار در نهضت انقلاب میشود. هاشمی که از یاران نزدیک امام محسوب میشد و خاطرات مهمی را نقل کرده است که از میان آنها می توان به صحبت هایش در مجلس خبرگان برای تعیین جانشین امام یاد کرد.
هاشمی در سالهای پایانی عمرش مواضعی کمی متفاوت تر از گذشته به خود گرفته بود. مواضعی که بسیاری از راست های افراطی و محافظه کاران را بر آن داشت تا او را که در شکل گیری، پیروزی و ثبات انقلاب نقش بسیار مهمی داشت، مورد تهمت هایی قرار دهند که خاطر او و نزدیکانش را آزرده بود. در نهایت سکته هاشمی در استخر، که همچنان فرزندانش آن را مشکوک می خوانند پایانی بود بر این سیاست مدار کهنه کار انقلاب. دری در رابطه با مواضع اصلاح طلبان در سالهای قبل که اختلاف بسیاری با نظر اخیر آنها در رابطه با هاشمی دارد، میگوید اصلاح طلبان از هیچ سم پاشی علیه هاشمی دریغ نکرده اند. دری در رابطه با این موضوع که در دوره دوم خرداد مورد هجمه سنگینی واقع شده و انتقادات زیادی از سوی اصلاح طلبان به هاشمی وارد شده گفته است: « بازخوانی این سیر جریانی کار بسیار درستی است، برخی افراد افراطی و دست نشاندگان تندروها در آن زمان سمپاشی های مختلفی علیه آقای هاشمی رفسنجانی انجام دادند و در این خصوص به انتشار کتاب و نوشتن مقالات در روزنامه ها پرداختند و روزنامه جامعه یا … را علیه مرحوم هاشمی فعال کردند و در این روزنامههای زنجیرهای از ایشان بهعنوان عالیجناب سرخپوش نام برده و با نقدهای تند وی را مورد هجمه قرار دادند. ماهیت این جریان پس از ۲۰ سال کاملا روشنشده است، البته برخی افراد نیز نقد دلسوزانه داشتند و آقای هاشمی واقعا نقدپذیر بود اما عده ای از افراد بیظرفیت، بیهویت و کم شخصیت برای متهم کردن و لوث کردن مرحوم هاشمی از هیچ حرف نامناسبی علیه ایشان دریغ نکردند.»
این در حالی است که پس از گذشت مدت ها هاشمی به شخصیت محبوب اصلاح طلبان بدل شد و به نوعی رهبری معنوی جنبش اعتدال و اصلاحات را بر عهده داشت. اگرچه دری نجف آبادی معتقد است که مواضع اصلاح طلبان عوض شده است نه هاشمی. او می گوید: «اصلاحطلبان تغییر کردند؛ تعدادی از آنها نسبت به مقام معظم رهبری موضع داشتند و در ۳۰ سال گذشته مواضعشان مشخص است، در حوادث ۸۸ و ۹۶ افراد افراطی که اعتقادی به مبانی دینی نداشتند در صورت لزوم آقای هاشمی را هم میزدند. در مواضع آقای هاشمی تغییر ویژهای ایجاد نشد و هیچگاه تغییر ۱۸۰ درجه ای نکرد، ممکن است آقای هاشمی منتقد یک دوره از انتخابات یا فلان شخص منتخب بوده باشد، ما هم نقد داشتیم اما این به معنای این نیست که آقای هاشمی با طرح بحث اعتدالی در خطبههای نماز جمعه از مواضع حزب جمهوری اسلامی، وفاداری به امام راحل و مقام معظم رهبری، فقرزدایی و حمایت از محرومین عقبنشینی کرده باشد. آقای هاشمی «اعتدال» را در برابر رادیکالیسم دوم خرداد و تندروی اصلاحطلبان مطرح کرد، در برابر تندروها و افراطیهایی که اعتقادی به ولایتفقیه ندارند و کارهای خلاف انجام داده و برای خود حقوق ویژهای تعریف میکردند؛ تندی و کندی، افراطوتفریط هر دو غلط است، اعتدال به معنای عدالت اجتماعی، دوری از افراطوتفریط، امانتداری، وفاداری به امام و انقلاب و حفظ حرمت اشخاص است و باید برای هر کس بهاندازه خودش حرمت قائل شد.»
موضوع دیگری که در مورد آن صحبت شده است اتفاقات دهه هفتاد موسوم به قتل های زنجیره ایست که حرف و حدیث های بسیاری پیرامون آن وجود دارد. قتل های برنامه ریزی شده ای که جامعه روشنفکری ایران را هدف گرفته بود و بسیاری از نویسندگان و روشنفکران در آن دوران به قتل رسیدند. زنجیره ای که با مرگ سعید امامی از عوامل اصلی این قتل ها در زندان که اعلام شد خودکشی کرده است تقریبا به نقطه پایان رسید. دری نجف آبادی که در آن زمان وزیر اطلاعات دولت خاتمی بود و پس از افشای قتل های زنجیره ای استعفا کرد، در مورد هاشمی و اتفاقات آن سالها گفته است: «واقعا همینطور بود (روح هاشمی از این اتفاقات هم خبر نداشت). من نمیخواستم این را بگویم اما اخیرا یکی از بچههای وزارت اطلاعات که آن زمان هم متعرض ما میشد، مصاحبه مفصلی انجام داده و گفته روح مقام معظم رهبری و هاشمی صد درصد از این موضوع مبراست، به وزارت هم ارتباطی نداشت، ۴-۵ نفر بیرون نشسته و برای خود تصمیمی گرفتند، اما این موضوع سیاسی شد و پیگیری آن باید طبق مقررات انجام میگرفت و هیچ حرفی در این نیست. به هرحال بنده شهادت میدهم که آقای هاشمی مبرا بود و در این قضیه وزیر اطلاعات را هم دور زدند (خنده)، این کارها بسیار غلط بود و من تاکنون هم اینطور نگفته بودم.»
موضوع دیگری که دری در رابطه با آن صحبت کرده است، اتفاقات اخیری است که در بسیاری از شهرها منجر به نا آرامی هایی شد. اعتراضاتی که خواستگاهی اقتصادی داشتند اما در بعضی موارد به خشونت ختم شد. کارشناسان بسیاری در رابطه با این اتفاقات نظر داده اند. یک تئوری مطرح شده، گریبان دولت روحانی را می گرفت.خارج از جوسازی های رسانه های ضد دولتی و صدا و سیما علیه روحانی و با نگاهی بی طرفانه، می توان گفت که مشکلات معیشتی در شکل گیری این اعتراضات بی تاثیر نبوده است. مشکلاتی که فقط به دولت روحانی منتهی نمی شود و ریشه های گسترده تری دارند. برخی کارشناسان با مقایسه این اتفاقات با اعتراضات اقتصادی در دوران ریاست جمهوری هاشمی، نزدیکی سیاست های اقتصادی روحانی به هاشمی را دلیلی بر ماجرا می دانند. دری نجف آبادی هنوز نظری قطعی در این رابطه ندارد و می گوید: «در استان مرکزی و شهر اراک خیلی بحث اقتصادی را مطرح نمیکردند و فریبخوردگانی بودند که شلوغ کردند البته هنوز گزارش کاملی به ما ندادهاند. در ناآرامیهای اراک به منزل ما حمله شد و من در منزل بودم، البته در اتفاقات اخیر سن اینها بسیار کم بود، سن افرادی که به منزل ما حمله کردند هرچند سروصورت خود را بسته بودند زیر ۳۰ سال و حتی کمتر از ۱۸ سال بودند؛ البته من فقط استان مرکزی را عرض میکنم. خیلی از مسائل مختلف دستبهدست هم داد، ممکن است خیلی از حرفهایی که ما میزنیم و متهم به فساد و یا عدم کارایی میکنیم در این شرایط مؤثر باشد. من نمیخواهم مسائل اقتصادی را نادیده بگیرم و بگویم فقر، چالش اجتماعی و محرومیت وجود ندارد، این تقاضای بهحق مردم است و باید آن را کاملا از شلوغکاریهای اخیر تفکیک کرد، ممکن است در بین افرادی که تظاهرات کردند برخی هم با نیت بهبود شرایط اقتصادی آمده بودند اما افرادی که موجسواری کردند افراد دیگری بودند، من بعید میدانم که از خود مردم در این اتفاقات بوده باشند، روحانیت همیشه پناهگاه مردم است نه اینکه مقابل مردم باشد، این جریان به نمادهای اسلامی، شهدا و پرچم ایران جسارت کردند و این قابلاغماض نیست، لذا دستگاههای ذیربط باید بررسی کاملی انجام دهند و گـزارشهای مختلفی ارائه و بر روی آن کار کارشناسی انجام دهند و خبرنگاران، رسانهها، صداوسیما و مسئولان نیز باید دراینباره هماندیشی کنند.»