خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به آسیب های تئاتر دینی و مذهبی/هنری که سفارشی و مناسبتی نیست

نگاهی به آسیب های تئاتر دینی و مذهبی/هنری که سفارشی و مناسبتی نیست

شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴    شماره ۳۲۰

گروه فرهنگی- سحر یاری:
ایام محرم و صفر فرصتی بود تا اجراهای تئاترهای مذهبی و دینی بر روی صحنه برونند هر چند تعداد این اجراها اندک بود ولی در مقابل راکد بودن این نوع نمایش در طول سال فرصتی بود تا به آسیب شناسی این نوع تئاتر در استان بپردازیم، شاید اولین نکته ای که در این باب مهم به نظر می آید این است که چقدر آنچه با این نام به روی صحنه می رود شاخصه های تئاتر مذهبی و دینی را دارد، آیا این نمایش ها واقعا نمایش مذهبی بودند؟ قطعا اجرای این گونه تئاتر فقط در ایام خاص و محدود به مناسبت ها نشان از نگاه تک بُعدی به این مقوله است، مسئله ای که این روزها در تئاتر کشور ما بسیار دیده می شود، سوالی که در این مورد مطرح می شود این است آیا هر درام و نمایشی که موضوع یا شخصیت و یا داستانی از میان حوادث تاریخی را دستمایه خود قرار داده یک نمایش دینی و مذهبی است، یا هر روایت تاریخی دین از زندگی پیامبران و مسائل پیرامون ایشان فقط تئاتر دینی و مذهبی خوانده می شود؟
البته نباید از این نکته غافل شد که هم اکنون در میان مردم و مخاطبین و برخی هنرمندان نیز تعریف از تئاتر دینی تنها و تنها همین است.
در واقع آنچه ما بعنوان تئاتر مذهبی در این ایام می بینیم روایتی سر راست از حوادث تاریخ دین ماست که می خواهد مخاطب را بیشتر به ترحم و اندوه وادار کند تا تفکر و تعقل.
به نظر می آید این پرداخت یک سویه به این نوع تئاتر با در نظر نگرفتن شاخصه های اصلی تئاتر دینی است و از همین ناحیه آسیب خورده بود به طوریکه هم اکنون تئاتر دینی تنها به نمایش مراسم و مناسک عبادی و دینی محدود شده است، این نکته را باید در نظر گرفت که دین خلاصه در مناسک و مراسم نیست، بلکه در همه ابعاد زندگی ساری و جاری است.
در واقع باید دید تعریف اصلی تئاتر دینی چیست؟
در تئاتر دینی بر موضوعات جدی و بنیادین زندگی بشر تاکید می شود، این موضوعات به واسطه همین مسئله محدوده زمانی و مکانی را در می‌نوردند و به نوعی جاودانگی پیوند می‌خورند.
در واقع این نوع تئاتر مربوط به دین و معنویات انسانی، رابطه انسان و نیروهای برتر و ما فوق طبیعی ستیز میان خیر وشر، تاکید بر موضوعات بنیادین زندگی بشر مثل سرنوشت، روح، آخرت، عشق و….، حضور نگاه ایدئولوژیک در زیر متن، آشنایی با زیبایی‌های هستی، ایجاد آگاهی برای رسیدن به سعادت واقعی، پرکردن خلاء نیازهای معنوی انسان و بیدار کردن روح انسان با لطافت و زیبایی است. هرچند در تئاتر ما کمتر این شاخصه ها دیده می شود و هم اکنون بیشتر همان روایت تاریخی از زندگی امامن و پیامبران تئاتر مذهبی و دینی خوانده می شود؛ ولی باز هم در همین بخش آسیب های بسیاری وجود دارد.
این برداشت اشتباه و تک بُعدی از یک سو به مقوله تئاتر دینی آسیب زده است و از سوی دیگر مخاطب را از این نوع تئاتر دلزده کرده است و نه تنها ضربه ای مخرب به مقوله تئاتر دینی در مفهوم ناب آن وارد کرده است.
شاید اولین مسئله در این باب فقدان نمایشنامه های پرمحتوا باشد، بیشتر متن های موجود سطحی و به نوعی به اصل کار نپرداخته و تحقیق و مطالعه لازم را ندارند و در بیشتر موارد محدود بودن متون در این بخش باعث شده که هر سال شاهد اجراهای تکراری باشیم. البته این روزها رغبت کمی میان هنرمندان برای اجرای این نوع نمایش دیده می شود، بازی های غلو آمیز، طراحی های لباس و صحنه سنگین هم یکی از عوامل هزینه بر شدن این نوع تئاتر است که این رغبت را از هنرمندان می گیرد.
از طرفی برگزاری مناسبتی این نوع نمایش باعث شده برچسب سفارشی بودن به این نوع تئاترها بخورد و کمتر هنرمندی علاقمند به کار جدی در این عرصه است در واقع با محدود شدن اجرای این تئاترها در مناسبت ها این مسئله القا می شود که این نوع تئاتر یک تئاتر سفارشی و جشنواره ایست زیرا در بقیه روزهای سال خبری از آن نیست.

این روند گویا برخی نمایشنامه‌نویسان را به این وادی کشانده که آثاری را برای خود خلق کرده‌اند ولی حتی تمایلی ندارند که آن‌ها را رسانه‌ای کنند و بگویند که در مقام کدام معصوم یا شخصیت مذهبی نمایشنامه نوشته‌اند. البته در این میان نباید جو عمومی رایج نزد مخاطبان متمایل به روشنفکری را هم از نظر دور داشت که به‌نوعی، برخی هنرمندان را متاسفانه به پنهان‌کاری در عقایدشان سوق می‌دهد.
قطعا پرداخت مناسب به این نوع تئاتر حتی محدود به مناسبت ها می تواند فرصتی برای بیان مسائل روز انسان و چالش های پیش رویش باشد. یعنی فاصله گرفتن از روایت مستقیم یک واقعه و تحریک مخاطب به اندوه به واسطه آشناییش با واقعه و سابقه ذهنی که به آن دارد.
در اواخر روزهای ماه صفر نمایشی در اراک به روی صحنه رفت که بابی تازه از این نوع نمایش را در میان اجراهای اخیر باز کرد. «یک شاخه گل سرخ» به قلم سیروس همتی یک کار با درونمایه مذهبی بود، همتی نمایشنامه نویسی است که که معمولا به مسائل دینی و مذهبی با نگاهی نو می پردازد، رویکردی متفاوت به سوژه های متفاوت از ویژگی های کارهای اوست و به گفته خودش «نوشته های من بیشتر شعوری است تا شوری و معتقدم باید در تئاتر دینی و مذهبی تغییر بزرگی به وجود آورد.» . یک شاخه گل سرخ نمایشنامه ایست که سعی کرده علاوه بر به چالش کسدن مسائل اعتقادی و معنوی انسان های امروز به یک واقعه تاریخی و مهم بپردازد.
روایت نمایش در مورد حضور شمر بن ذی الجوشن در دنیای امروز است، او لیستی از افراد را در دست دارد که زندگی و گفته هایشان نشان از این می دهد که آمادگی اینکه به جای حسین بن علی (ع) سر بدهند را دارند؛ اما شمر در این مسیر با افراد مختلف روبه رو می شود که هر کدام دیدگاه متفاوتی دارند و این مسئله زندگی آن ها را در آن مقطع به چالش می کشد.
این نمایش شاید رویکردی تازه به مسئله عاشورا و محرم بوده است نمایشی که در آن هیچ اشاره مستقیمی به این واقعه نشده است؛ ولی از دیالوگ های میان افراد مختلف با شمر می توان هم به شرایط امروز جامعه و هم رویکرد افراد به این مسئله پرداخت. شاید نکته جالب این باشد که زندگی روزمره افراد با حضور یک فرد که از دل تاریخ آمده است فرصت مناسبی است تا افراد مختلف به محک خود برای آنچه گاه شعارش را می دادند بپردازند و به نوعی مظلومیت و حقانیت امام حسین (ع) را نیز بدون هیچ اشاره مستقیمی به رخ کشید.
این نمایش به کارگردانی حمیدرضا صالحی به روی صحنه رفت. کارگردان این نمایش در خصوص شاخصه های این نمایشنامه گفت: انتخاب این متن شاید بخاطر ویژگی هایی بود که داشت ما نمی خواستیم به مسئله عاشورا و مظلومیت امام حسین (ع) به طور مستقیم اشاره کنیم.
وی ادامه داد: متن آقای همتی از آن جهت برجسته بود که به واقعه کربلا در این زمان اشاره داشت و قرار نبود که فقط بخشی از تاریخ مذهبی ما را بیان کند بلکه آن را به چالش کشانده بود.
صالحی افزود: خوبی دیگر کار این بود که دور از کلیشه‌های رایج همچون طراحی‌ها و لباس‌های تاریخی و هم‌چنین فارغ از بازی‌های غلو‌آمیز و استفاده از زبان کهن، برای اجرا آماده شد.
وی گفت: این متن توانست ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند، هر چند که یک نگاه خیلی در میان مخاطب جا افتاده است و آن این است که کار مذهبی و دینی باید رایگان باشد.
صالحی تصریح کرد: ما با کمبود متن در این حوزه رو به رو هستیم، قطعا تئاتر یک رسانه است و می تواند ابزاری مناسب برای روایت آنچه تاریخ و گنجینه ما است باشد ولی مهم نوع نگرش و پرداخت به آن است، نگرشی که از کلیشه ها فاصله گرفته باشد.
نمایش یک شاخه گل سرخ تجربه جدیدی در کنار چند نمایش مذهبی اجرا رفته در این ایام در اراک بود، هرچند در برخی موارد با ضعف ها و انتقادهایی روبه رو بود خصوصا در بازی برخی بازیگران، ولی توانست کمی از آن نگاه تک بعدی و پرداخت مستقیم به واقعه ای تاریخی مذهبی فاصله بگیرد.
به هر روی مسئله ای که در باب تئاتر مذهبی مهم به نظر می آید این است که سفارشی و مناسبتی نگاه کردن به نمایش‌های مذهبی و دینی- هم از سوی متولیان و هم از سوی برخی هنرمندان- باعث نزول جایگاه این ژانر نمایشی شده که اگر این نگاه تصحیح شود، آن‌گاه اجرای این ژانر نیز در کنار دیگر ژانرها در بدنه‌ی تئاتر کشور، به صورت مستمر و نه فصلی و مناسبتی، توسعه و تعالی خواهد داشت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.