خانه » جدیدترین » نقش دانشگاه اراک در شهر اراک

نقش دانشگاه اراک در شهر اراک

شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۴     شماره ۳۱۹

محمدرضا رضایی- دبیر شوای صنفی رفاهی دانشگاه اراک

این بیان که دانشگاه مبدا همه ی تحولات در جامعه است،میتوان سرآغاز تحلیلی بر این مهم باشد که آیا این نقش آغازگری و شروع تحول،امروزه در دانشگاه های کشور ما بالاخص در دانشگاه اراک به تحقق پیوسته است؟
آیا این باور به دیدگاه امام راحل(ره) که دانشگاه را به جهت نقش ویژه فرهنگی اجتماعی و سیاسی خود همواره از اهم امور می دانستند،در بدنه ی میدیریتی استان و دانشگاه عملی گشته است؟
اگر ارتباط دانشگاه و شهر را در ترازوی سنجش بگذاریم،وزن تعامل،کفه ی همکاری را سنگین تر میکند یا کفه ی بی توجهی
از آنجا که دانش به گونه فزایند جز مهمی از نوآوری محسوب میشود،دانشگاه در مقام تولید کننده دانش و نهاد انتشار آن،نقش وسیع تری را در نوآوری صنعتی بازی میکند.این نقش که در توسعه کار آفرینی میتواند حلال مشکلات عدیده ی بازارکار باشد،مدتی است که از نگاه جامعه به ورطه فراموشی سپرده شده و متاسفانه بدلیل کم لطفی های متعدد تنها هدف عمده ی دانشجویان حاضر را پیمودن طریقت چهار ساله گردانیده است.
حال با توجه به گفتار معمار بزرگ انقلاب که می فرمایند: در بازسازی و سازندگی جز از طریق تعاون و همفکری میسر نیست و این کشور متعلق به اسلام و همه ی ملت ایران است.و همانگونه که در جنگ همه در کنار هم بودند،در صلح و سازندگی هم باید در کنار یکدیگر باشند که ان شاءالله مراکز علمی و دانشگاهی نیز این مسئله بزرگ سهیم خواهند بود.(صحیفه امام جلد ۲۱)
باید سند چشم انداز خود را بر پایه این اصل تبیین کرده و بدانیم که ایده سازی و ایده پروری یکی از فنون ارتقا بهره وری در سازمان ها و نهادهای مختلف می باشد که بعضا معضلات ناشی از محدودیت منابع انسانی، اقتصادی و .. را تحت تاثیر قرار داده و باعث گشایش دریچه های جدید برای پیشبــرد اهداف می شود.
تعامل دانشگاه و جامعه یک تعامل دوسویه در جهت رفع نیازها و تعالی بخشی است.عوامل درون زا و برون زا در تغییر فضای دانشگاه ها و اسلام شدن آنها نقش بسیاری دارند.
هر چه این تعامل با طرح کوچکی همچون شهر با موفقیت بهتر و والاتری صورت پذیرد،نگرانی های فرهنگی اجتماعی جای خود را به شکوفایی هایی فرهنگی اجتماعی می دهد.
آنگاه تحقق این انتظار که دانشگاه را محل جوشش و اوج دو جریان حیاتی در کشور که یکی جریان علمی و دیگری جریان آرمانگرایی و هدف گذاری سیاسی اجتماعی می داند را به ارمغان بیاورد و زادگاه دانش را به مثابه ریل حرکت قطاری برای جامعه تبدیل کند.
حال این ایفای نقش که در تحولات شهری کمتر قابل رویت است،ناشی از کدام ضعف وجودی در سیستم های ما می باشد؟
دانشگاهی که باید مبدا تحولات باشد چقدر خود را ملزم به جریان این تفکر در بدنه دانشجویی خود کرده است؟
برای اصلاح برخی امور و مقابله با آسیب های اجتماعی-فرهنگی در وهله ی اول ، دربسط دانشگاه اراک و در پله ی بالاتر در جامعه شهری،چقدر برنامه های موثر و عملی واقع شده اند؟
دل زدگی فرهنگی و دلسردی برخی از دانشجویان در فعالیت ها،ناشی از پیمودن کدام طریقت اشتباهی در بدنه ی دانشگاهی میباشد؟

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.