خانه » پیشنهاد سردبیر » نشستن باطل به از به راه بادیه رفتن

نشستن باطل به از به راه بادیه رفتن

چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۸  شماره ۱۱۲۱

برگزاری جشنواره فرمالیته ای دیگر، این بار در حوزه مد و لباس در استان

نشستن باطل به از به راه بادیه رفتن

 

سهراب جان بزرگی

جشنواره مد و لباس ایرانی در اراک با معرفی نفرات برتر به کار خود پایان داد. فراخوان این جشنواره از خرداد ماه منتشر شد و با رشد دو برابری نسبت به سال گذشته ۲۰۶ اثر از استان های مرکزی، قم و تهران به دبیرخانه این جشنواره ارسال شد؛ آثار سرآمدان و برجستگان طراحان مد و لباس از قم و تهران به این جشنواره ارسال شد که پس از داوری ۱۵۰ اثر برای داوری نهایی انتخاب، و از این تعداد ۷۰ اثر در نمایشگاه به نمایش در آمد. هیات داوران این جشنواره ۳۹ اثر به عنوان آثار برگزیده را شایسته تقدیر در بخشهای مختلف دانست که علاوه بر دریافت لوح تقدیر، تندیس جشنواره و جایزه نقدی، کدشیما را نیز دریافت می کنند. موضوع مد یکی از چالش های همیشگی مسئولان فرهنگی ایران بوده است. چالشی که یکسویش غول های طراحی و مد دنیا با طراحان حرفه ای و رسانه های قدرتمند قرار دارد و در سوی دیگرش تلاش های نصفه و نیمه ادارات ارشاد استان ها و یا وزارت ارشاد در ایران. این رقابت که البته از منظر سیاست گذاران داخلی بیشتر به نوعی مبارزه تعبیــر می شود چندان عادلانه به نظر نمی رسد. هرچند بعید است برخلاف تصور آغشته به توهم برخی نظریه پردازان داخلی، غربی ها و یا در مجموع آنان که صنعت مد دنیا را می چرخانند برنامه ریزی هایی خاصی برای کشورهای مختلف به صورت جداگانه داشته باشند و مثلا عده ای در یک اتاق نشسته باشند و همه روز و شب مشغول تلاش برای تاثیر بر مد در ایران باشند. در دنیای سرمایه داری امروز همه چیز، از ورزش گرفته تا همین مقوله مد به یک صنعت تبدیل شده است و هدف اصلی آن کسب درآمد برای صاحبان این صنعت است. از سوی دیگر با گسترده شدن شبکه ارتباطی در سراسر جهان و سرعت سرسام آور حرکت رو به جلوی تکنولوژی نیازهای مردم هر روز و هر لحظه در حال تغییر است. این اتفاق باعث شده تا در عرصه جهانی طراحان مد بیشترین تلاش شـــان را برای بروز خلاقیت هایی ارائه دهند که در بسیاری موارد حتی عجیب و غریب به نظر برسد. نمونه اخیرش هم مراسم مت گالا بود که در آن سلبریتی ها در لباس هایی غریب که عمدتا توسط طراحان برجسته مد و لباس برای اولین بار ارائه می شدند حضور یافتند. مراسمی که قیمت هر بلیط آن به سی هزار دلار می رسید و هزینه های آن با در نظر گرفتن حضور سرشناس ترین افراد حال حاضر جهان در حوزه های هنری مختلف به خصوص سینما حتی بیشتر از بودجه چند سال وزارت فرهنگ و ارشاد ما ارزیابی می شود.
حالا تصورش را بکنید که در شرایط فعلی و در یک شهرستان چند طراحی که برای حضور در برنامه های وابسته به بخش های دولتی تمایل نشان می دهنـد، می خواهند با ایده هایشان مخاطبان را متقاعد به استفاده از این طرح ها کنند. اگرچه پرداختن به موضوع بومی سازی مد و لباس در کشور ایران با توجه بــه المان های فرهنگی نیازی ضروری است اما بعید به نظر می رسد با امکانات موجود توانایی رقابت با عرصه های جهانی وجود داشته باشد.
از سوی دیگر مخاطبان این جشنواره ها عمدتــا جوان ها هستند. جوان هایی که شاید حتی روح شان هم از برگزاری مراسمات اینچنینی خبر دار نشود چرا که مدیای اصلی آنها این روزها در شبکه های اجتماعی خلاصه می شود. باید بپذیریم که وقتی جوان ترها به طرح های بیگانه علاقه بیشتری نشان می دهند نشان از جذابیت آن طرح ها برای نسل امروز ایران دارد. یکی از راه حل هایی که همیشه به عنوان اولین راه به ذهن مبارزان فرهنگی می رسد تخریب هرچه غیر از خودمان و ایستادن در مقابل آن است. بستن شبکه های اجتماعی به گمان تصمیم گیران می تواند جای خودشان را در میان جوان ترها به خصوص در موضوعات فرهنگی و اجتماعی بیشتر کند اما تجربه نشان داده است که اینگونه برخوردها از قضا نتیجه معکوس داشته اند و تنها باعث ایجاد بی اعتمادی به فرهنگ خودمان شده اند.
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا یک جوان به عنوان مثال ۲۵ ساله ترجیحش این باشد که مقوله مد و لباس را در آن سوی آب به جای این سو دنبال کند. پاسخ این سوال کار چندان سختی نیست. کافیست تصاویر مربوط به دو مراسم مد یکی داخلی و جشنواره ای که همین روزها در استان به کار خود پایان داد و دیگری غربی و مت گالا که چندی پیش برگزار شد را مقایسه کنید. در مراسم های آنها حتی به رنگ و طراحی سالن محل برگزاری، لباس خبرنگاران و عکاسان، دکور مراسم، حضور سلبریتی ها و کوچکترین جزئیات از منظر طراحی و روانشناسی توجه می شود اما در اینجا چه؟ در سالن نیمه تاریک فرهنگسرای آیینه که آچار فرانسه همه مراسم های فرهنگی کلانشهر پر افتخار اراک است، چند مسئول نا مرتبط با کت شلوارهای نا متناسب و تکراری شان به برگزیدگان این مراسم جایزه می دهند. بدون شک بیان این موضوعات به هیچ عنوان به عنوان تاییدی بر مراسم های مد و لباس خارجی از جمله مراسم نامبرده مت گالا چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ فرمی نیست و نگارنده مخالفت شدید خود با این مراسم را در همین سطور اعلام می دارد. چرا که تجربه نشان داده است شکست دوباره دوستان در مباحث فرهنگی ممکن است منجر به اتهام زنی به منتقدان شان از جمله روزنامه نگاران شود. اما همیشه یک اما وجود دارد و آن هم این است چه با خــودمان فکر کرده ایم کــه با این دست از برنامه ریزی های سطح پایین، بدون هزینه، بدون نظرات کارشناسی، بدون بررسی نیازهای جوانان و سلایق شان، بدون درک درستی از تاثیر مدیای امروز بر ذهن آنها و بدون هزار نادانی دیگرمان از قشر جوان به دنبال جذب آنها به سمت ایده های خودمان هستیم؟
تا کی با اعتماد به نفس و لبخند، خودمان دور هم جمع بشویم و به چند نفر از کسانی که از قبل می شود به راحتی طرح هایشان را پیش بینی کرد جایزه بدهیم و فستیوال بگیریم؟ که چه؟ اگر فقط هدف رفع تکلیف است که بخواهیم در کارنامه مدیریتی مان یک مراسم مد و لباس ایرانی اسلامی هم باشد، حالا با هر نتیجه و بازخوردی که حرفی در آن نیست. اما اگر حقیقتا دلمان برای فرهنگ مان که هر روز بیشتر از قبل در مقابل دیگر فرهنگ ها رنگ می بازد می سوزد، با این کارها نتیجه ای نخواهیم گرفت. اگر هم هریک از مسئولان فرهنگی شهر ادعایی مبنی بر تاثیر گذاری و موفقیت جشنواره استانی مد و لباس شان دارند با آغوش باز در قالب یک گفتگو آماده شنیدن نتایج و بازخوردهای کارهایشان هستیم. اینگوی و این میدان در اختیار آنها. سوال اینجاست که چند جوان از غیر خودی ها را در این مراسم جذب کردیم؟ کدام طرح برگزیده مان در جامعه به یک مد و ترند شده است؟ آقایان بیایید برای یک بار هم که شده در مقوله فرهنگ با خودتان رو راست باشید. به نظر من کاری نکردن بهتر از تلاش های بیهوده است و در این مقوله باید گفت نشستن باطل به از به راه بادیه رفتن است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.