خانه » جدیدترین » می‌خواهم نفس بکشم

می‌خواهم نفس بکشم

شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۹   شماره ۱۲۴۹

امروز نه آغاز و انجام جهان است/ ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
هر هفته در ستون «گام زمان» یادداشت هایی درباره پدر ومادرم که اسطوره زندگیم بودند و فرزندانم که امیدهای زندگیم هستند و سفرهایم کـه بهترین آمــوزگار من است و… خــواهم نوشت. امیــدوارم مقبـول طبع مشکل پسند شما خوانندگان روزنامه وقایع استان واقع شود.

می‌خواهم نفس بکشم

زهرا سلیمی

بدون اینکه از خانه خارج شوم باید و می خواهم بنویسم، بیشتر نوشته‌هایم در دیدارها و مشاهداتی بود که در بیرون از خانه پیش می‌آمد، پشت چراغ قرمز، در صف خودپرداز یا در صندلی انتظار دندانپزشکی، هر جا می تواند جرقه‌ی نوشته‌ایی در ذهن من باشد تا بتوانم چندین صد کلمه در باره آن بنویسم. حالا با بودن در خانه و انجام کارهایی که شاید سال‌هاست آنها را انجام نداده‌ام باید روزها و ساعاتم را پر کنم، از درست کردن ماست و پنیر و… کارهایی از این قبیل تا بتوانم کمی به آرامش نسبی برسم. ولی این روزها باید نوشته ثبت شود تا پس از چندین سال دوباره آنها را بازخوانی کنیم و از حس و حال این روزها هر چند اندک به خاطر بیاوریم. روزهای ترس و دلهره با کمی تفاوت، مانند روزهای سخت و بی‌رحم جنگ می‌باشد که حالت فوق‌العاده‌ و غیرطبیعی در زندگی را تجربه کردیم.

شرایطی که هر کس به نوعی با آن برخورد می‌کند. روانشناس، جامعه‌شناس، مردم‌شناس، طبیعت دوست و عارف و عامی و سالک، هر کس در هر دین و مذهبی نظری دارد واین روزها را تفسیر و تعبیر می‌کند و طبق آن پیش می‌رود. همه در یک شوک فکری هستیم و نمی‌توانیم جمع بندی کنیم و برای ما باورپذیر نیست که چگونه می‌شود که کره زمین درگیر یک ویروس میکروسکوپی شده‌باشد. یک بار در فیلم مستندی، پرسیده شده بود قوی‌ترین موجود زنده چه موجودی است؟ اولین چیزی که از ذهن می‌گذرد تصویری از یک شیر یا ببر و… است. آیا این گونه است؟ نه. در نهایت ریزترین موجود میکروسکوپی که می‌توانست به بدن موجودات دیگر حمله کند و آنها را از پا در بیاورد قوی‌ترین موجود زنده است؛ موجود ذره بینی امروزه به خوبی ثابت کرده‌است که از همه قدرتمندتر و قوی‌تر است وتوانسته جهانی را از پا در آورد، وهمگی تسلیم آن شدیم، راه برای مقابله با آن سهل و اما کمی پیچیده است! انسان‌هایی که سلاح شیمیایی و بمب‌های اتمی را برای نابودی بشر ساخته‌اند یک موجود ذره بینی همه آنها را به سخره گرفته و از راه نفوذ در جان و تن هر کس می‌تواند نابودی کل بشر را باعث شود! این شاید هشدار زمین باشد: «انسان ها من را دریابید، گل های مینیاتوری من را زیر پا له کردید، سنگ کوه‌هایم را منفجر و ویران کردید و رودها و دریاهایم را با هزاران وسیله پلاستیکی ریز و درشت و رنگ به رنگ انباشته کردید، صحرا و دشت‌هایم را شخم زدید و همه جا آتش افروختید. من بی دفاع در برابر تمام این آتش افروزی چه باید می‌کردم. بخش وسیعی از زمین‌هایم و دشت‌هایم را با انفجار و آتش جنگ، به خون کشیده و تن و جسم من را آلوده به خون کردید و جسد هزاران انسان تکه تکه شده ناشی از جنگ‌های ناعادلانه را در دل خود جا دادم و صدای ضجه و ناله و فریاد مادران را شنیدم و با آنها اشک ریختم و بر خود لرزیدم و زیر و رو شدم؛ من هم می خواهم نفس بکشم…» از جایی شنیدم که دست های ما انسان ها آلوده شده است! آلوده به چه؟ این سوالی‌ست بـا هزاران پاسخ. انسان‌ها در سراسر دنیا باید هزاران بار دست هایشان را بشویند آیا با شستن دست هایش آن آلودگی عظیم پاک خواهد شد آیا انسان می‌تواند با سرشتی پاک و عاری از هرگونه آلودگی بر روی زمین باز هم فرمانروایی کند تا رستاخیزی دیگر بپا شود و همه چیز را زیر و رو کند. شاید این نیز رستاخیز و پایان جهان باشد… آنگاه که دستهای ما به گواه دیگران از همیشه آلوده تر است و آنگاه که پاهایمان از رفتن باز می ایستد، آنگاه که دیگر حتی گوشی برای نجوا کردن سخنان‌‌ ما با یکدیگر نیست. ما برای یافتن آن روزهای از دست رفته‌ی با هم بودن، باید تلاشی مضاعف کنیم. اما ما انسان‌های مسخ شده هستیم، نشسته جلوی جعبه جادو تا او بگوید ما چگونه رفتار کنیم، چگونه زندگی کنیم، و گاهی او بگوید چگونه با فرهنگی که هزاران فرسنگ با روحیات و خلقیات ما فاصله دارد، زندگی نویی آغاز کنیم ! او می گوید ما چه کنیم تا از این برزخ بیرون بیاییم! آنها ورای جعبه جادوی خوش آب و رنگ نشسته‌اند و ما نیز مانند عروسک‌های کوکی و خیمه شب‌بازی در فرمان آنها هستیم. ما لمیده در مبل‌ها نرم، خیره نشسته‌ایم و لب فروبسته‌ایم و او قلاب به دست به ذهن ما وارد می‌شود، ما طعمه لذیذی برای او هستیم. او گاه بدترین خوراک را به ذهن ما می‌دهد . ما بشر مسخ شده‌ای هستیم که این روزها را به زودی فراموش می‌کنیم و دوباره به طبیعت و زندگی عادی برمی‌گردیم و همچنان نابود می‌کنیم و از بین می‌بریم و نمی‌گذاریم زمین نفس بکشد، ما در دنیای لذت جویی فرو رفته‌ایم ومانند موجوداتی که خود را برتر از آنها می دانیم، فقط در قلمرو خود لمیده و در انتظار گذر زمان هستیم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.