خانه » جدیدترین » مسئله تعامل

مسئله تعامل

یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹   شماره ۱۳۰۵

مسئله تعامل

نیازها و ارتباطات دوران کودکی چه تاثیری در تعاملات دوران بزرگسالی دارد؟

مجتبی اخوان

از زمانی که ما متولد می شویم تا زمانی که از دنیا می رویم، دائما با نیازهای مختلفی دست و پنجه نرم می کنیم. نیازهای کوچک و بزرگی که هر کدام به نوبه خود زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند، در سلامت و بیماری ما مداخله می کنند و در بسیاری از مواقع به رفتار ما جهت می دهند.
با توجه به اهمیت و تاثیری که این نیازها در زندگی دارند، ما باید بتوانیم آن ها را برآورده سازیم. اما از آنجایی که ما به تنهایی قادر به برآورده کردن تمام این نیازها نیستیم، برای ارضای آن ناگزیریم با دیگران ارتباط برقرار کنیم. در جریان این برقراری ارتباط، بسیاری از اوقات پیش می آید که ما از تعاملاتمان خوشحال و خرسندیم و گاهی اوقات هم پیش می آید که دچار مشکل و سردرگمی می شویم. این عدم کامیابی در برقراری ارتباط، می تواند حال ما را بد کند و باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی در ما گردد. علت مراجعه بسیاری از افراد به مراکز مشاوره و روان درمانی هم عدم کامیابی و مشکل در برقراری ارتباط موثر با دیگران است. به همین دلیل برقراری ارتباط درست با دیگران یکی از مهم ترین موضوعات زندگی ماست.
حال سوال اینجاست که چرا برخی از افراد دائما در تعاملات خود دچار مشکل می شوند؟ چرا برخی از افراد به شیوه خاصی ارتباط برقرار می کنند؟ چرا برخی از افراد سلطه گر و برخی دیگر سلطه پذیرند؟ چرا برخی از افراد در ارتباط با دیگران به شکلی بیمارگونه به دنبال جلب محبت، توجه و تایید اند؟ چرا برخی از افراد هنگامی که در ارتباط با دیگران دچار چالش می شوند، زود کنار می کشند و برای حل مسئله تلاشی نمی کنند؟
ما در این نوشته سعی داریم تا به شکلی مختصر و ساده تبیین نماییم که چرا برخی از افراد نمی توانند به شکلی سازنده با دیگران ارتباط برقرار کنند و دائما دچار مشکل می شوند.
همانگونه که در بالا ذکر شد نیازهای انسانی در بسیاری از مواقع به رفتار ما جهت می دهند. برای مثال نوزادی که تازه به دنیا آمده، هنگامی که نیاز به غذا پیدا می کند و دچار گرسنگی می شود، شروع به گریه می کند. این نوزاد رفتار گریه کردن را انتخاب می کند چرا که به وسیله آن می تواند به دیگران بفهماند که گرسنه است. هنگامی که این اتفاق افتاد توجه دیگران را به خود جلب کرده و از این طـریق می تواند غذا دریافت کند. پس رفتار گریه کردن رفتاری است که نوزاد می تواند به وسیله آن نیاز خود که دریافت غذا است را برطرف نماید. حال اگر این نیاز در موقع خودش و به شکلی درست برطرف نشود و برای یک دوره طولانی مثلا تا دو سالگی کودک ادامه یابد، می تواند تاثیر مخرب خود را در رشد دوران کودکی و دوران بزرگسالی فرد برجا بگذارد و فرد را دچار اختلالات رشدی نماید. پس برطرف نشدن نیاز به غذا تاثیر خود را در رشد جسمانی فرد می گذارد و در اکثر مواقع تا پایان عمر با فرد باقی می ماند.
برخی دیگر از نیازهای انسان هستند که در مقایسه با نیازهای اولیه(مثل غذا) اثرگذاری به مراتب بیشتر و مهم تری در زندگی دارند. این نیازها هستند که نحوه تعامل و ارتباطات را تحت تاثیر خود قرار می دهند، و باعث موفقیت و شکست در زندگی زناشویی، تحصیلی و شغلی می شوند. نیاز به امنیت، نیاز به تعلق، نیاز به عشق و محبت از جمله این نیازها هستند.
چنانچه هرکدام از این نیازها به شکل درست و در زمان مناسب خود برطرف نگردد، می تواند باعث ایجاد مشکلات شخصیتی و اختلالات روانی در دوران بزرگسالی شود. برطرف شدن نیازهای روانی در دوران کودکی کاملا بستگی دارد به این که والدین چگونه با کودک خود رفتار می کنند. گاهی از اوقات والدین رفتارهایی را در برابر کودک انجام می دهند که باعث می شود کودک نتواند نیاز های روانی خود را برطرف نماید و در نهایت دچار درماندگی و ترس شود. ما برای این که بتوانیم این نیازها را در کودک خود برطرف سازیم تا در آینده بتواند شخصیتی بهنجار داشته باشد و بتواند به شیوه ای درست و موثر با دیگران ارتباط برقرار کند؛ ابتدا باید بدانیم که چه عواملی سبب سرکوب، پنهان شدن و در نهایت ارضاء نشدن این نیازها می شود و منجر به بروز چه پیامدهایی در دوران بزرگسالی فرد می گردد.
از جمله عواملی سبب از بین رفتن نیازهای روانی در دوران کودکی می شود عبارت اند از:
-۱ بدقولی: هنگامی که والدین در برابر کودکان به قول خود عمل نمی کنند، باعث ایجاد احساس ناامنی در آنان می شوند . در این حالت کودکان دنیا را محلی نامطمئن در زندگی در نظر بگیرند. در این حالت آنان هنگامی که به بزرگسالی می رسند نیز به راحتـی نمی توانند به دیگران اعتماد کنند.
-۲ تحقیر: هنگامی که والدین به جای عشق و محبت دائما فرزند خود را تحقیر می کنند، احتمالا کودکی پرورش می دهند که در دوران بزرگسالی به دنبال جلب محبت و تایید و تحسین دیگران است.
-۳ مقایسه: زمانی که کودکان دائما با دیگران مقایسه می شوند، احتمالا در بزرگسالی تبدیل به افرادی با عزت نفس و اعتماد به نفس پایین می شوند که در زندگی شغلی و خانوادگی خود توفیقی به دست نمی آورند و از زندگی خود لذت نمی برند.
-۴ تنبیه:کودکانی که دائما توسط والدین خود تنبیه می شوند در پاره ای از مواقع تبدیل بــه افرادی می شوند که به دنبال بهره کشی و سلطه بر دیگران اند.
با توجه به آنچه در بالا ذکر شد نیازهای روانی و نحوه برخورد با آن در دوران کودکی تاثیری غیر قابل انکار در شکل گیری شخصیت و نحوه تعاملات افراد در دوران بزرگسالی دارد. شاید بتوان گفت که ریشه مشکلات افرادی که نمی توانند با همسر و فرزند خود ارتباط سازنده برقرار سازند، در روابط کاری خود دچار مشکل می شوند و برای دیگران مشکل می آفرینند به دلیل ارضا نشدن نیازهای روانی و اساسی آن ها در دوران کودکی است. به همین دلیل اگر آینده کودکان برایمان اهمیت دارد باید علاوه توجه کردن به نیازهای اولیه و فیزیولوژیک به نیازهای روانی آنان نیز توجه نماییم. وقت گذاشتن برای کودکان، محبت کردن و احترام گذاشتن به آنان ابراز علاقه و حمایت کردن از کودک از جمله عواملی است که می تواند در ارضا نیازهای اساسی و تربیت شخصیتی بهنجار به ما کمک نماید

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.