چهارشنبه ۴ اردی بهشت ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷۲
«وقایع استان» بررسی می کند؛ گلایه والدین از وضعیت اقتصادی نامطلوب شان چه تاثیری بر کودکان می گذارد؟
فوبیای بی پولی
الهه فراهانی
«این روزها دیگر کسی نمی تواند ماشین خارجی خوب سوار شود به جز دزدها ! این روزها کسی نمی تواند شغل درست و حسابی برای خودش دست و پا کند مگر اینکه به یک جا وصل باشیم! این روزها …» ما خیلی وقت است که به تکرار کردن این جملات عادت کردهایم؛ در خانه، میهمانی، مترو، تاکسی، صف نانوایی یا هر جای دیگری که چند همصحبت خوب برای خودمان پیدا کنیم که حرفهایمان را تأیید کنند و رسم شکایتکردن از دنیا را خوب بلد باشند. غر میزنیم و غر میزنیم؛ از همه جا. بدون اینکه حواسمان باشد شاید در چند قدمیمان کودکی حرفهایمان را میشنود که رؤیای بزرگشدن و خوشبختشدن در سر میپروراند و ما اصلاً برایمان مهم نیست که با این حرفها چقدر فرزندانمان را میرنجانیم و چقدر آنها را از آیندهای که پیش رویشان است، میترسانیم. اگر شما پدر و مادری هستید که به غر زدن درباره وضعیت اقتصای عادت دارید، این گزارش میتواند شما را از آسیبی که متوجه فرزندانتان است، آگاه کند. اما گاهی اوقات والدین از روی ناآگاهی در جمعهای خانوادگی از مسائل اقتصادی دائم شکایت میکنند و متوجه نیستند که این موضوع چقدر بچهها را افسرده میکند.
وقتی هیچ چیز مهم نیست، به جز پول!
یکی از روانشناسان کودک در گفتگو با وقایع استان اظهار داشت: این روزها همه چیز با پول سنجیده میشود. مثلاً بچهها دوست دارند در تعطیلات نوروز به خانه کسی بروند که عیدی بیشتری میدهد. این ناشی از مادیگرایی است که همه به آن گرفتار شدهاند و بسیار آسیبزننده است. متأسفانه جامعه به دو طبقه تقسیم شده و طبقه متوسط، دائم در حال کوچکتر شدن است. به طوری که بعضی از بچهها در مدارس غیرانتفاعی با امکانات عجیب و غریب درس میخوانند و بعضی بچهها در مدارسی هستند که یک سیستم گرمایشی مناسب هم ندارد. فرزندان ما در جامعه و در جمعهای خانوادگی شرایط خودشان را با سایر بچهها مقایسه میکنند و در عین حال متوجه هستند که چه فشارهای مالی سنگینی به خانوادههایشان تحمیل میشود. گاهی فشار آنقدر زیاد است که خانواده اصلاً متوجه نیست که کنترل شرایط از دستش خارج شده و نتوانسته مشکل را از فرزند پنهان کند.
فاطمه اکرمی ادامه داد: آدمبزرگها از رشد شناختی و رشد تحلیلی برخوردارند. رشد شناختی یعنی فهمیدن یک موضوع و رشد تحلیلی یعنی توانایی درک و تحلیل همان موضوع و انتخاب راه حل مناسب برای آن. این در حالی است که بچهها از رشد شناختی برخوردارند اما هنوز رشد تحلیلی ندارند. یعنی آنها مفهوم بیپولی را میفهمند اما توانایی هضم آن را ندارند. والدین باید بدانند که شاید فرزندشان از نظر خودشان خیلی بزرگ شده اما واقعیت این است که او قابلیت تحلیل مشکلات مالی والدینش را ندارد.
شکایت از بیپولی با بچهها چه میکند؟
علیقارداشی، یکی دیگر از روانشناسان می گوید: شکایت اقتصادی والدین مقابل کودک را به شدت آسیبزننده میداند و میگوید: «در این شرایط بچه عزت نفس خود را از دست میدهد. در دنیای امروز قدرت اقتصادی با میزان نفوذ در جامعه رابطه مستقیم دارد و کودک در این شرایط احساس میکند که دارای یک خانواده ضعیف است که به آن احترام گذاشته نمیشود و در نهایت احساس حقارت میکند. از طرف دیگر کودک احساس ناتوانی خواهد داشت چون میبیند که تلاشهای والدینش عایدی چندانی ندارد و فکر میکند که دلیلی ندارد برای ساختن آیندهاش تلاش کند.
او ادامه میدهد: صحبت کردن بیش از اندازه درباره مسائل اقتصادی آن هم مقابل کودکان آنها را منزوی میکند و به ناکامی میکشاند. این ناکامی ممکن است خودش را با افت تحصیلی نشان دهد. چون بچه با خودش میگوید من که پیشرفت نمیکنم. عدهای دیگر از بچهها نیز به دروغگویی روی میآورند فقط برای اینکه خودشان را به دوستانشان ثابت کنند. مراجعهکنندهای داشتم که بچهای حقوق یک ماه پدرش را دزدیده بود تا کل بچههای کلاس را ساندویچ مهمان کند و به این ترتیب ثابت کند خانواده خیلی پولداری دارد. بچهها در این شرایط به چیزی که نیستند، تظاهر میکنند و گاهی از نشان دادن والدینشان به دوستانشان خجالت میکشند چون مثلا ماشینشان پراید است.
میزان درآمد شما به فرزندتان ربطی ندارد
او در پاسخ به این پرسش که نقش خانواده و مدرسه در آموزشهای اقتصادی به کودکان چیست؟ توضیح میدهد: مدارس و خانواده نقش مهمی درباره آموزش این موارد به بچهها دارند. باید گروههایی در مدارس از دانشآموزان تشکیل شود که هدفشان انجام کار خوب و کمک به دیگران باشد. معلمها باید در مدرسه راجع به ارزشهای انسانی برای بچهها صحبت کنند و به آنها بگویند که ثروت معنایش فقط حساب بانکی پر نیست بلکه والدین خوب، سلامتی، دانش و … هم ثروت محسوب میشوند. این آموزشها در سنین کودکی بسیار تاثیرگذارتر است. مدارس باید روی یکدستی بچهها تاکید داشته باشند. من از یک سیستم کمونیستی حرف نمیزنم اما معتقدم آنها باید هنر خوب زندگی کردن را به بچهها یاد بدهند، نه هنر پول خرج کردن را! باید به بچهها یاد بدهند که خوشبختی در گرو کارهای کوچک است. از طرفی والدین حق ندارند از میزان درآمدشان یا حتی پساندازشان با بچهها حرف بزنند. اگر هم فرزندشان سوال مستقیمی در این باره پرسید کافی است در جواب فقط بگویند که از پس مخارج زندگی برمیآیند و جای نگرانی نیست.
***
عوامل نابود کننده آینده مالی فرزندان
به گزارش وقایع استان و به نقل از سایت نمناک ، به همان میزان که شناخت در مورد اینکه والدین چه کارهایی را باید در آموزش مهارت های پولی به کودکان انجام دهند، انجام ندادن یکسری کارها نیز بسیار اهمیت دارد. ۸ اشتباهی که ممکن است آینده پولی و مالی کودکان خود را به واسطه آن تغییر دهید، عنوان می کنیم.
صحبت کردن به صورت منفی در مورد پول
مطمئنا برای شما بارها اتفاق افتاده است که به کودکان خود گفته اید:« این خیلی گران است و ما نمی توانیم آن را تهیه کنیم» یا اینکه که « تو فکر می کنی من دستگاه پول سازی دارم». این عبارات، بار منفی زیادی در ذهن کودکان در مورد پول ایجاد خواهد کرد، حتی اگر این شرایط واقعا برای شما وجود داشته باشد و شما صادقانه آن را بیان کنید، این نوع برخورد باعث خواهد شد که یک نگاه منفی در ذهن کودک شما نسبت به پول و مباحث مالی ایجاد شود. شاید اولین و کمترین تاثیر بر روی آنها این است که فکر کنند آنها نیز نمی توانند هزینه های زندگی خود را در آینده تامین کنند. این باعث می شود آنها دچار استرس و نگرانی در مورد وضعیت مالی خود شوند و این احساس تا پایان زندگی همراه آنها خواهد بود.
دچار شدن به بیماری ولخرجی
از کودکان بخواهید خوب فکر کنند که آیا آن چیزی را که می خواهند بخرند، ارزش از دست دادن پولشان را دارد یا خیر؟ این یک سوال اساسی در آموزش مباحث پولی به کودکان است که باید در ذهن آنها نهادینه گردد. اگر یک کودک ۵ ساله از شما ۱۰۰۰ تومان دریافت کند و ۱۰۰۰ تومان هم خرج کند، در واقع تمام پولش را تمام کند، زمانی که او به سن ۱۰ یا ۱۵ سالگی و حتی ۲۰ سالگی نیز برسد، باز هم تمامی مبلغ پول نزد خود را خرج خواهد کرد. این رفتار خرج کردن تمامی پول، تا بزرگسالی به صورت یک عادت همیشگی در کودکان خواهد ماند و فاجعه از همین جا شروع می شود.
این قانون را فراموش نکنید که اگر شما روزی یک میلیون تومان درآمد داشته باشید و تمامی آن را خرج کنید، باز هم فردی فقیر خواهید بود. ثروتمند شدن به مبلغ پولی که شما به دست می آورید ربطی ندارد، بلکه به میزان پولی است که نگه می دارید و سرمایه گذاری می کنید.
پرداخت بدون حساب پول به کودکان
پرداخت پول چه به صورت پول توجیبی یا هر گونه پول دیگر به کودکان، بدون حساب و کتاب، عملی بسیار مضر و خطرناک از لحاظ مولفه های اساسی آموزش مباحث پولی به کودکان است. پرداخت پول بدون زحمت به کودکان باعث ایجاد توقع و حس طلبکاری در آنها خواهد شد، که این حالت می تواند برای زندگی مالی آینده شان بسیار خطرناک باشد.
صحبت نکردن با کودکان درمورد پول
از صحبت کردن در مورد پول و نیاز های مالی کودکان فرار نکنید. بهتر است از همان دوران کودکی و مرحله به مرحله، آموزش های لازم را در مورد پول به آنها انتقال دهید، و کودکان عادت های مالی را در یک فرآیند بلند مدت بیاموزند. این بهتر است تا اینکه در دوران نوجوانی و جوانی از آنها بخواهید عادت های بد پولی خود را اصلاح کنند، چون از بین بردن عادت های بد، کاری بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود.
توصیه هایی در مورد آینده مالی کودکان
هر چند ممکن است در نگاهی ظاهری به این کار، افراد، فکر کنند که بردن پول در بانک و سپس خرج کردن آن از طریق سیستم بانک، کاری بیهوده و اضافی باشد، اما همانطور که می دانیم امروز سود حساب های بانکی به صورت روزشمار است و هر مقدار که شما در بانک پول بیشتری پس انداز کنید و از خرج کردن پول خود صرف نظر کنید، پول و سود بیشتری نصیب شما خواهد شد. با پیوند دادن کودکان به حساب های بانکی، نه تنها آنها از این امتیاز برخوردار خواهند شد، بلکه آنها به پس انداز کردن بیشتر پول خود تشویق می شوند. باید به آنها بفهمانید که هر چند ممکن است با پس انداز امروز خود، در خرج کردن پول با محدودیت بیشتری مواجه شوند، اما در آینده به نتایج مالی بسیار ارزشمندی دست پیدا خواهند کرد. البته امروزه با شرایط فعلی اقتصاد کشور ما باید در کنار تشویق کودکان به پس انداز کردن، مبحث مهم تورم و کاهش ارزش پول را نیز به آنها آموزش دهیم.
عدم توجه به آموزش اخلاق و مسئولیت کاری در کودکان
امروزه کودکان دچار بیماری رفتاری پرتوقعی اقتصادی از والدین خود شده اند، که از آن به عنوان کودک سالاری نیز نام برده می شود. شاید در حوزه امور پولی و مالی خانواده ها، این یکی از بزرگترین معضلاتی باشد که والدین در مورد کودکان خود با آن مواجه هستند. اخلاق و مسئولیت کاری یک ویژگی نیست که به صورت ارثی از والدین به کودکان انتقال یابد. ما باید به کودکان آموزش دهیم که در جوامع امروزی برای به دست آوردن یک اسباب بازی فکری، وسیله ورزشی و حتی خوراکی های خاص که آنها دوست دارند، باید زحمت بکشند و کار کنند.
ایجاد حس عدم اعتماد به نفس مالی در کودکان
امروزه کودکان در خانواده ها از عدم آموزش های مالی ابتدایی رنج می برند. آنها نمی دانند که چگونه باید پول به دست آورند و به چه صورت آن پول را خرج کنند. حتی دیگر نمی دانند که چـــه چیزی می خواهند و در واقع دچار یک سردرگمی مالی و اقتصادی شده اند. در به وجود آمدن اینچنین شرایطی، والدین نقش تعیین کننده ای دارند. با قرار گرفتن کودکان در این برزخ پولی و مالی، والدین سریعا عکس العمل نشان می دهند و بار مالی زندگی کودکان را خود بر عهده می گیرند. این نقطه آغاز مسیری اشتباه خواهد بود که زندگی پولی کودکان را در آینده تهدید جدی خواهد کرد. در واقع کودکان ناخواسته می آموزند و عادت خواهند کرد که پدر و مادر بار اصلی و فشار زندگی را تحمل می کنند و متاسفانه این حالت حتی زمانی کــه آنـــها ازدواج می کنند، نیز ادامه خواهد داشت.
اکنون در کشور ما کم نیستند پدران و مادرانی که پس از ازدواج بچه های خود، هنوز هزینه های مالی زندگی مشترک آنها را تامین می کنند.
عدم آموزش سرمایه گذاری و کسب سود به کودکان
سرمایه گذاری برای کودکان یک مفهوم بسیار ضروری است. آنها به خاطر دور بودن از این واژه، توجهی نیز به آن ندارند. شاید به خاطر اینکه به لحاظ مالی، همیشه به پدر و مادر خود وابسته هستند، اصلا در مورد سرمایه گذاری نیز فکر نمی کنند. در واقع آنها فکر می کنند که سرمایه گذاری یک کار بزرگ و فقط مخصوص بزرگسالان است. شما باید این تفکر را از بین ببرید. باید به آنها آموزش دهید که با مبالغ ناچیز هم می توان وارد عرصه سرمایه گذاری و کسب سود شد.
عدم توجه به آموزش اخلاق و مسئولیت کاری در کودکان
امروزه کودکان دچار بیماری رفتاری پرتوقعی اقتصادی از والدین خود شده اند، که از آن به عنوان کودک سالاری نیز نام برده می شود. شاید در حوزه امور پولی و مالی خانواده ها، این یکی از بزرگترین معضلاتی باشد که والدین در مورد کودکان خود با آن مواجه هستند. اخلاق و مسئولیت کاری یک ویژگی نیست که به صورت ارثی از والدین به کودکان انتقال یابد. ما باید به کودکان آموزش دهیم که در جوامع امروزی برای به دست آوردن یک اسباب بازی فکری، وسیله ورزشی و حتی خوراکی های خاص که آنها دوست دارند، باید زحمت بکشند و کار کنند. شما هر چه زودتر اخلاق و مسوولیت کاری را به کودکان آموزش دهید، آنها زودتر به وضعیت با ثبات پولی خواهند رسید. خیلی از والدین می گویند که کودکان آنها تنبل هستنــد و در کارهای منزل نیز کمــکی نمی کنند. در این شرایط بهترین کار، اجبار کردن آنها در انجام دادن کارهای شخصی خودشان است. اگر کودکان امروز در انجام کار های منزل به شما کمکی نکنند، ولی از حمایت مالی شما برخوردار باشند، در آینده با مشکلات بسیاری روبرو خواهید شد. پس سعی کنید از همان کودکی ارزش کار کردن و داشتن روحیه کاری را به آنها آموزش دهید.