خانه » جدیدترین » فرهنگ چهل میلیون تومانی

فرهنگ چهل میلیون تومانی

شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۰  شماره ۱۴۶۴

فرهنگ چهل میلیون تومانی

حمید صادقی

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد دلیجان

از جلسه بودجه میزنی بیرون. مشتی کاغذ و پرونده که حالا باید مرتبشان کنی. اتاق گرم است و حتی کولر گازی اتاق هم جواب نمی دهد. حالا تو مانده ای و این گرما با ارقام ریز و درشتی که از لابلای جدول ها به تو خیــره شده اند. انگار نگاهشان سنگینی می کند! بعضی ها که درشت ترند لبخند ملیحی بر لب دارند ولی آنها که صفرهایشان کمترند اخم کرده اند و اگر چاقو بزنی بهشان خونشان در نمی آید! زنگ تلفن رشته افکارت را پاره می کند، مدیر کل یکی از ادارات استان است، گله دارد از وضعیت اسفناک آب فلان روستا، جدول ها را مرور می کنی، بودجه محدود است، از فصل فرهنگ و هنر بخشی را اضافه می کنی به فصل آب و فاضلاب، روستا بدون آب معنا ندارد. صورتجلسه را مرور می کنی، بودجه تعریض بلوار به شهر مجاور خوب شد، خدا بخواهد امسال تکمیل است، جاده حادثه خیز است و آسفالت آن واجب. خودکارت را برمی داری و تاب می دهی توی اعداد. بارندگی کم بوده و منابع طبیعی درحال نابودی است. خوب شد، مبلغ جوری شد که قنات ها احیا شود و آبخیزداری جانی دوباره بگیرد اصلا از اول هم فصل کشاورزی و منابع طبیعی را دوست داشتی! آنقدر گرم کار هستی که چای دوباره سرد شد و از دهان افتاد. اگر بودجه امسال خوب تخصیص یابد، استان تـــوسعه می یابد هم از حیث راه و جاده، هم آب و فاضلاب، هم صنعت و معدن و حمل و نقل و انرژی، هم کف سازی و جدول روستاها … . این استان صنعتی است و روز به روز باید توسعه یابد. پاک کن را بر می داری و از فصل فرهنگ و هنر مبلغی را کم می کنی و می گذاری توی فصل حمل و نقل! آخر همین الان یادت افتاد جاده هایی که تابلو ندارند و تردد در آن خطرناک. حالا عدد این فصل رند شده است، ۴۰ میلیون تومان برای فصل فرهنگ و هنر. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کتابخانه های عمومی و کانون پرورش فکری، همین سه اداره. الان که کتابخوان هم نداریم، با این فضای مجازی دیگر چه نیاز به کتابخانه های عریض و طویل؟ برنامه های هنری هم که باید با خلاقیت و نوآوری هنرمندان اجرایی گردند. آمفی تئاتر نباشد، خیابان هست بروند اجرا کنند، نگارخانه نباشد، داربست بزنند در پارک محله و تابلو های هنری را بچینند رویش، این یعنی خلاقیت! کودکان هم که خدایشان بزرگ است و بالاخره بزرگ می شوند، چشم به هم بزنی بزرگ شده اند و رفته اند سرخانه و زندگی خود. نیازی به کانون و کلاس و اوقات فراغت و تماشای فیلم و کارگاه قصه گویی و اینها ندارند. فرهنگ با بودجه ۴۰ میلیون تومانی یعنی فرهنگ خودسازنده. خودش، خودش را بسازد و بالا بیاورد. یک چیزی هم هست، وقتی جاده و آب و برق و بلوار و نان و معیشت درست نباشد، فرهنگ و کتاب و کودک و هنر و اینها معنا ندارد. البته تو خودت اعتقاد داری به اینکه اول باید فرهنگ را ساخت اما چه کنیم که فعلا اولویت جای دیگر است. انشاالله مشکلات دیگر که رفع شوند به فرهنگ که اولین اولویت ماست خواهیم رسید. تلفن زنگ می خورد و گوشی را برمیداری، مسئول یکی از ادارات کل استان است گله دارد از اعتیاد که بی داد می کند و باید کمپ ترک اعتیاد تقویت شود. نمی دانی چه کنی ؟ از کدام فصل برداری و به این فصل اضافه کنی؟ این اعتیاد و طلاق و آسیب های اجتماعی هم شده اند قوز بـالای قوز! نمی دانی این نهادهای فرهنگی چه می کنند؟ دوباره فصل فرهنگ و هنر را مرور می کنی تا اگر بشود از آن کم کنی. من که می گویم این چهل میلیون خوب رقمی است، چون چهل نشانه بلوغ و کامل بودن است فقط مانده ای چهل را چه جوری بین سه اداره تقسیم کنی، چون می دانی که ۴۰ بر ۳ تقسیم‌پذیر نیست !

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.