خانه » پیشنهاد سردبیر » غلامحسین کرباسچی،دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران:/تغییر نیروی غیرتوانمند در دولت به نفع کشور است

غلامحسین کرباسچی،دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران:/تغییر نیروی غیرتوانمند در دولت به نفع کشور است

پنجشنبه ۲۱   مرداد  ۹۵   شماره ۳۸۹

روزنامه اعتماد روز گذشته گفتگویی با غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران انجام داد و در خصوص وضعیت دولت و البته تحرکات اخیر محمود احمدی نژاد از شهردار پیشین تهران پرسید. البته این مصاحبه مربوط به حدود ۲ هفته قبل بوده است و شامل حاشیه های پیش آمده برای این حزب تاثیرگذار سیاسی نمی شود. در دو هفته اخیر سه خبر باعث شد تا رسانه های رقیب اصلاح طلبان به کارگزاران بتازند. نخست خبر اختلاف غلامحسین کرباسچی و حسین مرعشی بود.رسانه های اصولگرا با انتشار خبری دروغ مبنی بر اختلاف سیاسی بین رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران با دبیرکل و برخی دیگر از اعضای شورای مرکزی این حزب، مدعی قهر حسین مرعشی از حزب کارگزاران شد، خبری که بلافاصله توسط حزب کارگزاران تکذیب شد. در همین راستا حسین مرعشی تاکید کرد: «من در تمامی جلسات حزب کارگزاران به طور مستمر شرکت می کنم.»
مدتی بعد اما این بار رسانه های اصولگرا خبر از استعفای اسحاق جهانگیری،رئیس شورای مرکزی حزب دادند. حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفت و گو با خبرنگار ایسکانیوز، خبر استعفای اسحاق جهانگیری معاون اول ریاست جمهوری را از حزب کارگزاران سازندگی تکذیب کرد و در ادامه گفت: از زمانی که آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور شدند ترجیح دادند با توجه به این که معاون اول هستند و موقعیت و مسوولیت در دولت دارند بهتر است که لباس حزبی پررنگی نپوشند.
وی افزود: شورای مرکزی کارگزاران ریاست افتخاری را به آقای جهانگیری داده بود، الان با این که فعالیت حزب گسترده شده است بین آقای جهانگیری و شورا توافق شد این مسوولیت تشریفاتی را نداشته باشند و آقای محسن هاشمی آن را اداره می کنند.
وی در ادامه با بیان این که جهانگیری در جلسات هیچ وقت شرکت نکردند گفت: وی همچنان عضو حزب هستند ولی به لحاظ مسوولیتشان در دولت و شورا از اول هم فعال نبودند، اما گاهی اوقات دیدارهای نوروزی داشتیم.
در کنار این موارد یک اتفاق دیگر باعث شد تا باز هم حاشیه سازان بهانه ای برای حمله به کارگزاران پیدا کنند. یکی از کارمندان حزب که مدتی در دفتر کارگزاران مشغول و به انجام کارهای اداری و مالی سرگرم بود، خودکشی نموده و پیش از آن با انتشار نامه ای مدعی می شود حزب به دلیل مشکل در پرداخت حقوق دیگر به او نیازی ندارد، خودکشی کرده است. همین جمله کافی بود تا اتهام زنی اصولگرایان علیه کارگزاران اوج بگیرد.
غلامحسین کرباسچی اما در این باره می گوید:کارمندی که خودکشی نموده از مدتی پیش به درخواست آقای علیخانی، یکی از اعضای شورای مرکزی به جهت کمک به امرار معاش ایشان در دفتر استخدام شده بود و پس از اینکه مالک ساختمان فعلی دفتر حزب اعلام نمود حاضر به تمدید قرارداد نیست و ما باید در دفتر جدیدی مستقر شویم و در دفتر جدید احتمالا نیازی به منشی نخواهیم داشت،کارمند که دچار افسردگی از پیش بوده است در نهایت تصمیم به خودکشی می گیرد.
کرباسچی افزود: فرد متوفی مورد اعتماد بوده و از جهتی برای کمک به وی برای تامین هزینه های زندگیش در دفتر حزب مشغول بکار شده بود. ایشان کلید ورود ساختمان را برای روزهای کاری در اختیار داشته ولی روز گذشته مصادف با جمعه با مراجعه به دفتر این عمل را انجام داده است؛ زمانی که یکی از اعضای حزب به دفتر برای انجام اموری مراجعه می کند با جنازه وی مواجه شده و پلیس را در جریان امور قرار می دهد.
کرباسچی گفت: حزب کارگزاران سازندگی به این متوفی و به یک نفر نیروی خدماتی برای امور نظافت حقوق پرداخت می کند و پرداختی دیگری به افراد ندارد و حتی اعضا باید حق عضویت بپردازند و حزب امکانات پرداخت حقوق را ندارد.
پس از حواشی که این روزها برای کارگزاران ایجاد شد دبیرکل حزب کارگزاران در نشست با دبیران استانی حزب، در کنار حسین مرعشی حاضر و رسما در خصوص حاشیه های بوجود آمده اعلام می کند که در حال حاضر اختلافی وجود نداشته و آقای جهانگیری نیز همچنان رئیس شورای مرکزی حزب می باشد.
بخش هایی از گفتگوی روزنامه اعتماد با دبیرکل حزب کارگزاران را نیز در ذیل بخوانید:
آقای کرباسچی! با توجه به اینکه حدود ١٠ ماه تا انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها باقی مانده، وضعیت انسجام در اردوگاه اصلاح‌طلبان را چطور ارزیابی می‌کنید؟
آنچه که اصلاح‌طلبان و همه کسانی که به فکر کشور و آینده نظام هستند باید بر آن تمرکز کنند حتما انسجام نیروهای علاقه‌مند به سرنوشت کشور است ولی آنچه که روشن است این است که انسجام باید حول یک محور و هدف مشترکی باشد. در شرایط کنونی چه برای اصلاح‌طلبان و چه برای نیروهای دلسوز هیچ هدفی بالاتر از آینده کشور و نسل جوان و آینده نظام اسلامی نیست. در این ٣٧ سال مشکلات و گرفتاری‌ها و نارسایی‌های زیادی داشتیم که بخشی از آن تحمیل شده از جانب دیگران بوده، بخشی از مشکلات ناشی از نارسایی‌ها و بی‌تجربگی‌ها در مدیریت‌ها بوده و برخی هم به ندانم‌کاری‌ها و اشتباهات بر می‌گردد. الان در شرایطی هستیم که اگر بخواهیم به دنیای اطراف و به شرایط داخلی نگاه کنیم مجموعه نیازها و امکاناتی که در اختیار کشورمان است واقعا در حدی است که نمی‌شود دیگر با خطا و تجربه کار را پیش برد. باید با انسجام ملی سعی کنیم از امکانات کشور برای توسعه پایدار استفاده کنیم تا بتوانیم نظام اسلامی و استقلال کشورمان را در منطقه و در جهان تضمین کنیم. اصلاح‌طلبان هم به عنوان بخشی از نیروهایی که دلسوز نظام و انقلاب هستند با همه نظرات مختلفی که ممکن است درباره مسائل مختلف، شخصیت‌های مختلف یا راجع به روش‌های مختلف فرهنگی و اقتصادی داشته باشند، باید حول این محور انسجام داشته باشند و جهت واحدی را در پیش بگیرند. بخشی از نیروهای دلسوز هم در مجلس هستند هم از اصلاح‌طلبان و هم از بقیه نیروهای متخصصی که توان کار دارند و می‌توانند در زمینه قانونگذاری با تجربیاتی که دارند موثر باشند. من گمان می‌کنم انسجام بین این نیروها در جهت استفاده بهتر از همه امکاناتی که می‌تواند در اختیار کشور قرار بگیرد و رفع نارسایی‌ها یک امر ضروری است.
شما فکر می‌کنید جدی‌ترین رقیب اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در انتخابات ٩۶ چه جریان و گروهی باشد؟
شرایط تا ١٠ ماه آینده قابل تغییر است و من نمی‌توانم پیش‌بینی صددرصدی داشته باشم. اگر ١٠ ماه آینده وضعیت کشور چه از لحاظ داخلی و چه بیرونی و چه اقتصادی و اجتماعی همین شرایط امروز باشد تصور می‌کنم مجموعه نیروهای طرفدار دولت، رقیب جدی نداشته باشند. ولی اگر شرایط تغییر کند یعنی چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ اجرایی تغییراتی اتفاق بیفتد با مشکلاتی که رقبای سیاسی دولت برای آن ایجاد می‌کنند، بتواند وضعیت دیگری را رقم بزند، آن وقت شاید شرایط برای اصلاح‌طلبان و نیروهای حامی دولت دشوار شود. هرچند من معتقدم درک مردم نسبت به این مسائل و مشکلات خیلی بالا رفته و به راحتی این نوع فعالیت‌ها و حرکات را که همیشه در ایام انتخاباتی اوج می‌گیرد، می‌شناسند. اما به هر حال جامعه مجموعه‌ای از نیروهایی است که ذهنیت‌شان براساس شرایط مختلف شکل می‌گیرد. باید منتظر باشیم. الان نیروهای اصلاح‌طلب و معتدل به نظر می‌رسد رقیب سیاسی جدی که بتواند خود را مطرح کند، نداشته باشند. اما اینکه در آینده چه اتفاقی بیفتد و چه موانعی پیش بیاید را نمی‌توانم از الان صددرصد پیش‌بینی کنم. این نکته بسیار مهم را هم نمی‌توان نادیده گرفت که مجوزات تغییر الگوهای فرهنگی و سیاسی و نظام‌های اطلاع‌رسانی و رسانه‌های نو واقعا نوعی دگرگونی جدی در پسندهای سیاسی جامعه به چشم می‌خورد که باید فعالان سیاسی به آن توجه کنند طرح شعارهای تکراری چه اصلاح‌طلبانه چه اصولگرایانه معلوم نیست در تحولات آتی قدرت انگیزش سابق را داشته باشد.
درباره مانع‌تراشی‌ها و تخریب‌هایی که علیه دولت می‌شود از بحث فیش‌های حقوقی و جریان‌سازی‌های رسانه‌ای تا ماجراهایی که برای حسین فریدون به راه انداخته‌اند، فکر می‌کنید بهترین مواجهه با این شیوه‌ها باید چه باشد که شرایط انتخاباتی را به نفع دولت پیش ببرد؟
ببینید بخشی از این اتفاق‌ها اصلا به خود دولت برمی‌گردد. ما با همه توانمندی‌ای که در مدیران سراغ داریم و ارادت و حمایتی که از دولت داریم ولی باید بگویم که بالاخره در این دولت هم مثل همه دولت‌ها ضعف‌هایی وجود دارد. گرچه آقای رییس‌جمهور گفتند ما زبان‌مان در عذرخواهی از مردم لکنت نمی‌گیرد و هرجا لازم باشد به اشتباهات‌مان اعتراف می‌کنیم اما در برخورد با این اشتباهات دولت باید خیلی دقت کند. به فرض در موضوع فیش‌های حقوقی (صرف‌نظر از اینکه این موضوع در گذشته چگونه بوده در چه شرایطی به وجود آمده) اینکه وزیری در این زمینه احیانا به اشتباه خودش اعتراف کند و کار خودش را نقد کند و حتی دراین‌باره متاثر شود و در جلسه خصوصی گریه کند، کافی نیست. به اعتقاد من آقای رییس‌جمهور در برخورد با مشکلات و ایجاد تغییر و تحولاتی که برای کشور لازم است باید قاطع‌تر باشد. به خصوص که الان مجلس با این دولت همراه است و ترس و واهمه‌ای از اینکه اگر یک نیروی اجرایی حذف شود جایگزین بهتری خواهد داشت یا نه، وجود ندارد؛ اگر آقای رییس جمهور به نتیجه‌ای می‌رسد باید با همکاری و هماهنگی مجلس اقدام کند. اگر نیرویی توانمندی لازم برای حل مسائل کشور را ندارد از هر کجا که تغییر کند به نفع کشور است. اما فقط این نیست. بخشی دیگر از مسائل هم به تصمیمات عجیب و غریبی در دولت بر می‌گردد که من نمی‌دانم چرا در این شرایط و رکود و گرفتاری‌های اقتصادی گرفته می‌شود. اینکه دولت آن هم در شرایطی که سال‌های سال است می‌گوییم باید به سمت بازار آزاد برویم و می‌گوییم درها باید باز باشد و تجارت باید آزاد باشد و… یک مرتبه می‌آید با مساله‌ای جزئی مانند فلان نوع موبایل که با نیازمندی عمومی مردم هم سروکار دارد این‌گونه برخورد می‌کند، نمی‌دانم یعنی چه؟ قطعا قاچاق و کار خلاف باید از مبادی اصلی جلوی‌شان گرفته شود اما اینکه یک‌باره در یک بازار بریزیم و موبایل‌ها را بخواهیم جمع کنیم این از اشتباهاتی است که مربوط به دستگاه‌های اجرایی است. این اقدامات چه معنایی دارد. جز اینکه هر روز یا به دست خود عوامل دولت یا عوامل دیگری مسائلی درست کنیم نتیجه دیگری ندارد. یک روز این پتروشیمی آتش می‌گیرد، روز بعد پتروشیمی دیگری آتش می‌گیرد یک روز یک‌باره یورش می‌بریم به بازار موبایل تا موبایل‌ها را جمع کنیم و… اینها چه اقداماتی است برای دولتی که می‌خواهد به توسعه و بازار جهانی و اقتصاد بین‌الملل فکر کند. اینها موج‌آفرینی علیه مسوولان اجرایی است، تک‌تک این اقدامات و حوادث و مشکلاتی که مثلا در یک ماه چندین حادثه رخ می‌دهد در سالی که باید آرامش روانی جامعه حفظ شود چه شده که هر روز یک مساله و حادثه یا امر سیاسی و تبلیغاتی از گوشه‌ای برپا می‌شود؟ نباید دولت ساده از این وضعیت عبور کند.
فکر می‌کنید با مجموعه فعالیت‌هایی که احمدی‌نژاد دارد چقدر می‌تواند رقیب جدی برای روحانی محسوب شود؟
همان‌طور که همیشه گفته‌ام منهای نهادهای حاکمیتی و نیروهایی که می‌توانند در این زمینه‌ها نقشی بازی کنند، مجموعه این افراد و نیروهای‌شان را چندان موثر و توانمند برای اینکه بتوانند حرکتی را ایجاد کنند نمی‌بینم. به نظرم نیروهای ارزشی جامعه و نیروهای حاکمیتی باید فکر کنند دیگر از یک تجربه شکست خورده در مسائل مهم و کلان کشور نباید استفاده کنند.
فکر می‌کنید امکان بازگشت احمدی‌نژاد نیست یا اگر بازگردد استقبالی از او نمی‌شود؟
اول اینکه بنده اینها را جدی نمی‌بینم. تحرکات اینها در واقع موانع ذهنی وتبلیغاتی است که می‌خواهند برای دولت ایجاد کنند. خودشان را هم در چنین جایگاهی نمی‌بینم که بتوانند کاری از پیش ببرند. برخوردهایی که در جامعه می‌شود و عکس‌العمل‌هایی که از مردم دیده می‌شود هم نشان‌دهنده استقبال سرد مردم از اینها است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.