شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۵۷۵
نگاهی به سازهای مختلف موسیقی به مناسبت روز جهانی این هنر کاربردی
فاطمه حبیبینژاد
اصوات بخش بسیار بزرگی از زندگی انسان را تشکیل میدهند. گوش ما هر روز تعداد بسیار زیادی از اصوات را میشنود که تاثیر عمیقی بر روح و روان ما میگذارند. ممکن است صدای چکیدن آب روی ظرفهای داخل سینک ظرفشویی به گوشتان زیبا باشد یا از شنیدن صدای اره برقی آزرده شوید یا بالعکس. موسیقی شکل قاعدهمند اصوات است. اصواتی که توسط ساز یا حنجره انسان تولید میشوند. در روز جهانی موسیقی، برای ادای احترام به این هنر کاربردی و مهم به تعاریف کوتاه و اشارههایی کلی به انواع سازها با توجه به منابع مختلف میپردازیم. امیدواریم که تمامی انسانها از وجود موسیقی ارزشمند و فاخر بهرهمند شده و خود را از شنیدن این هنر وسیع محروم نکنند.
تعریف موسیقی
همانگونه که واژهها نقش مهمی در شکلگیری یک اثر ادبی دارند، بازیگران یک نمایش اگر روی صحنه حضور نداشته باشند نمایشی شکل نمیگیرد و همانطور که بدون خطوط و رنگها یک نقاشی پدید نمیآید، بدون «اصوات» در موسیقی، موسیقی شکل نمیگیرد. اصوات در موسیقی نقش بیان کننده را به عهده دارند. گزینش اصوات و ترکیب آنها با استفاده از قواعدی خاص هنر موسیقی را پدید میآورد. سازهای موسیقی و حنجره انسان منابعی هستند که اصوات در موسیقی را تولید میکنند. اما آیا میتوان به گزینش اصواتی که با اصول و قوانین کنار یکدیگر قرار گرفتهاند بسنده کرد؟ آیا تولید صدا با قواعد خاص، وظیفه تولید اثر هنری را به دوش میکشد؟ با توجه به این که هنر موسیقی بر حسب شرایط فرهنگی زادگاه خود، انواع بسیاری دارد و هر ملتی موسیقی خاص خود را داراست، میتوان اشاره کرد که «بیان اندیشه» در قالب اصوات قاعدهمند نشانگر هنر موسیقی است.
تاریخچه کوتاه از موسیقی شرق
کهنترین تمدن موسیقیایی در تمدنهای بینالنهرین و مصر باستان در معابد و کاخها رؤیت شده است. کشف مهر چغامیش در تپهی چغامیش نزدیک دزفول نشانگر کهنترین همنوازی جهان، وجود ارکستر بانوان، استفاده از سازهای بادی، زهی، کوبهای و ارتباط مستقیم موسیقی و مراسم مذهبی میباشد.
یونانیان باستان نخستین ملتی بودند که موسیقی را به صورت علمی بررسی کردند و موسیقی را برای بار اول توسط حروف نوشتند و آن را بر اساس علم، محاسبات ریاضی و فلسفه تدوین کردند. نخستن کسی که میان موسیقی و ریاضی ارتباط تعریف کرد، فیثاغورث بود. به وجود آمدن اولین خنیاگران دوره گرد در تاریخ را به رومیان باستان مرتبط میدانند. آنها نمایشهایی در حوزه پانتومیم اجرا میکردند که موسیقی عضو جداناشدنی از این نمایشها بود و نام آهنگساز نمایشنامههایشان را بعد از معرفی بازیگر نقش اول نمایش معرفی میکردند که این مسئله نشان از اهمیت هنر موسیقی در روم باستان دارد. موسیقی ایران به دو دسته پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیم میشود. به طور کلی میتوان در موسیقی ایرانی پیش از اسلام به کهنترین اثر ادبی آریاییها(سرودهای مذهبی) به زبان هندواروپایی به نام ریگوِدا اشاره کرد. همچنین قدیمیترین قسمت اوستا به نام «گاتها» کهنترین اثر ادبی و مذهبی ایرانیان به شمار میآید. موسیقی در دوران هخامنشیان به سه دسته بزمی، رزمی و مذهبی تقسیم بندی میشد و در دوران تأثیر موسیقی و ادبیات یونان در ایران بیشتر شد. موسیقی ایران پیش از اسلام در دوران پادشاهی خسرو پرویز(دوران ساسانیان) به عنوان عصر طلایی موسیقی ایرانی شناخته شده است. مورخان این دوره موسیقی را به دو دسته تقسیم کردهاند، راوشین یا راوسین به معنای آهنگی با ساز بدون همراهی کلام و دستان به معنای آهنگی با ساز به همراه کلام. به طور کلی خصوصیات موسیقی پس از اسلام تابع بودن موسیقی از شعر، کشف مبانی علمی موسیقی، رواج شاهنامه خوانی و ثبت موسیقی توسط حروف ابجد، شناخته میشود. شناخت و مطالعه تاریخچه موسیقی مبحث بسیار گستردهای است که اینجا به عناوین کلی و بدون نگاه به جزئیات به آن پرداختیم. برای شناخت عمیق تاریخ موسیقی ایران میتوان به کتابی با عنوان «موسیقی ایرانی» با تألیف روحالله خالقی یکی از آهنگسازان بزرگ ایرانی، اشاره کرد.
تقسیم بندی سازها
شناخت سازهای مختلف موسیقی بسیار حائز اهمیت است. کافی است با توجه به دسته بندیهایی که از آنها یاد میکنیم، در اینترنت جستجو کنید و یک بار یه صدای سازهای مختلف گوش دهید. زیرا ممکن است سازی در جهان وجود داشته باشد و شما از وجود آن آگاهی نداشته باشید و دقیقاً صدای همان ساز خوراک روح و روان شما باشد و یک دل نه صد دل عاشق صدای آن ساز شوید. سازهای موسیقی به ۳ دسته زهی، بادی و کوبهای تقسیم میشوند.
سازهای زهی
سازهای زهی انواع متفاوتی دارند. نوع زهی آرشهای سازهایی هستند که در ساختمان آنها(زه) سیم به کار رفته و با آرشه(کمان) نواخته میشوند(مانند ویلن، ویلنسل و کنترباس، کمانچه و قیچک). سازهای زهی زخمهای دسته دیگری از سازهای زهی هستند که در آنها توسط زخمه زدن بر سیمها صوت تولید میشود(مانند هارپ، گیتار، کلاوسن، ماندولین، بانجو، تار، سهتار، عود، دوتار، تنبور، رباب، قانون، چگور و قوپوز). سازهای زهی کوبهای مانند پیانو و سنتور دسته دیگر سازهای زهی هستند که توسط چکشهایی که بر روی سیم ضربه وارد میکنند، صوت تولید میشود.
سازهای بادی
صدای سازهای بادی از نوسان هوا در لولههایی که در قدیم از چوب ساخته میشدند، ایجاد میشود. امروزه تمام سازهای این خانواده از جنس چوب نیستند. سازهای بادی انواع مختلفی دارند اما اگر بخواهیم بدون تقسیم بندی به سازهایی از این دسته اشاره کنیم، میتوان به فلوت، کلارینت، فاگوت، ترومپت، ترومبون، نی، دوزله، نی انبان، بالابان، قشمه و دونلی اشاره کرد.
سازهای کوبهای
سازهای کوبهای به دو دسته پوستی و بدون پوست تقسیم میشود. صوت، در سازهای کوبهای پوستی توسط کوبیدن روی پوست کشیده و در سازهای بدون پوست از طریق کوبیدن روی بدنه ساز حاصل میشود. به طور کلی در سازهای کوبهای میتوان به تیمپانی، تمبورین، طبل، سنج، گانگ، ناقوس، چلستا، زایلوفون، تنبک، دهل، دف، دایره، نقاره، دماک و طاس اشاره کرد.
موسیقی خوب
آیا غذایی که خوب پخته نشده یا ایراداتی دارد را با لذت میخورید؟ آیا برای خرید خوراکیهای مختلف از فروشگاه، مواد غذایی را که میخواهید مصرف کنید، چشم بسته انتخاب میکنید؟ موسیقی غذای روح است. اگر خوراک مفیدی برای روح و روان خود انتخاب نکنید، همانطور که اگر غذای بد بخورید، دچار مسمومیت میشوید. انتخاب موسیقی خوب و گوش دادن به آن همانگونه که از جسم خود مراقبت میکنیم بسیار حائز اهمیت است. اما چگونه میتوان موسیقی خوب را انتخاب کرد؟ آیا راه حلی برای تغییر سلیقه موسیقیایی ما وجود دارد؟ ابتدا باید بدانیم که گوش دادن به سبکهای مختلف موسیقی دلیل بر بد بودن و مسموم بودن آن موسیقی نیست. یعنی ممکن است شما به موسیقی پاپ علاقه داشته باشید و دوستتان عاشق موسیقی سنتی باشد، دلیل بر این نیست که یکی از دیگری سلیقه بهتری دارد. بلکه در این اتفاق فقط و فقط تفاوت سلیقه وجود دارد. اما در همین موسیقی پاپ و سنتی هم نمونههای بد و خوب یا دقیقتر بگوییم درست یا غلط وجود دارد. راهکار پیدا کردن نمونههای درست و غلط چیست. همانطور که در تعریف موسیقی اشاره شد، هنر موسیقی هنری است که در آن صوت از طریق کنار هم چیدن اصوات طبق قواعدی شکل میگیرد. وقتی این قواعد به درستی انجام نمیشوند یا درست چیده میشوند اما اشتباه اجرا میشوند، باعث میشود که موسیقی بد یا غلط تولید شود. اگر سعی کنیم سازهای مختلف موسیقی را بشناسیم و به صدای آنها گوش دهیم، همچنین به صدای خوانندگانی که در تاریخ موسیقی مانند محمدرضا شجریان ماندگارند و ماندگار خواهند ماند را بشنویم، به مرور سلیقه ما اصلاح شده و به اصطلاح برخی از اساتید موسیقی، گوش ما تربیت خواهد شد و عادت میکند که موسیقی خوب را از بد تمیز داده و فقط تمایل به شنیدن موسیقی خوب داشته باشد. همچنین اساتید بسیار ماندگاری در تاریخ موسیقی جهان و ایران وجود دارند که آثارشان تعیین کننده خط مشی موسیقی امروز است. کمی جستجو و تفحص به روح ما کمک بسیار بزرگی میکند که عادت شنیدن موسیقی بد را ترک کنیم و خوشبختی شنیدن موسیقی فاخر را از خود دریغ نکنیم. چندی پیش ویدیوی یکی از خوانندگان معروف پاپ کشور در فضای مجازی سر و صدای بسیاری به راه انداخت. این خواننده گفت که برخی میگویند او در اجرای زنده نمیتواند بخواند و حالا میخواهد بالا و پایین بپرد واجرا کند و چنین کرد. اما تمام لحظات آواز او، فالش یا غلط اجرا شدند. یعنی او نتوانست قواعدی که در آن موسیقی وجود دارد را اجرا کند. برای هنرمندی که موسیقی میخواند یا مینوازد، تمرین و تکرار امری ضروری است. اما دستهای از هنرمندان معروف موسیقی مانند مثالی که گفتیم وجود دارند، که نه از طریق اجرای هنر موسیقی، بلکه از طریق حواشی و موج معروف میشوند و متاسفانه سواد کمی در زمینه اجرا و تولید موسیقی دارند. هرچند که خوانندگان و نوازندههای بد را در اجراهای مختلفشان میبینیم، اما امروزه هنرمندانی مانند همایون شجریان و علیرضا قربانی(کسانی که گوش دادن به موسیقی آنها وابسته به سلیقه اما قاعدهمند و درست است) آثاری تولید میکنند که مخاطب هنگام شنیدن آن دچار شور و شوق یا غم میشود. لئو تولستوی میگوید: «موسیقی تند نویسی احساسات است». تصور کنید در معرض احساساتی مضطرب و آشفته قرار بگیرید، این آشفتگی به مرور بر روی شما تأثیر خواهد گذاشت.
تدریس موسیقی
یادگیری موسیقی، امری است که باید زیر نظر استاد یا مدرس این حوزه شکل بگیرد. ممکن است بتوانید توسط فضای مجازی یا سیدیهای آموزشی یک ساز را به قول خودمان دست و پا شکسته اجرا کنید. اما هنگام یادگیری موسیقی، عناصر بسیار زیادی در نواختن یا خواندن وجود دارند که فقط توسط مدرس آگاه این حوزه شناخته و مشخص میشوند. نمیتوان وقتی روی ساز زدن یا خواندن تسلط کافی نداریم، خودمان به اشتباهات خود پی ببریم. ضمن این که اگر مدتی نواختن یا خواندن را با اشتباهات اصلاح نشده تکرار کنیم، تصحیح آن بسیار کار دشواری است. البته انتخاب مدرس کار بلد و هنرمند که با صبر و شکیبایی فراوان با هنرجو همراه شود و خطای هنرجو را اصلاح کند هم بسیار جای بحث دارد و باید به آن توجه شود.
موسیقی فستفودی یا مصرفی
برخی از موسیقیها فستفودی هستند. آنها در دوره خاصی توسط افراد زیادی شنیده میشوند و تقریباً تمام جامعه، حداقل بخشی از آن را حفظ هستند یا ناخواسته به گوششان رسیده. نباید همیشه گوش خود را در معرض این نوع موسیقی قرار داد. همانطور که همیشه نباید فستفود مصرف کرد. تقریباً میتوان گفت که نقطه مقابل موسیقی مصرفی، موسیقیهای ماندگار هستند. موسیقیهایی که از ابتدا به گوش مخاطب رسیدهاند و به حیات خود ادامه داده و همچنان در اوج هستند. موسیقیهای ماندگار، عموماً از ملودیهای سادهای ساخته میشوند که به گوش اکثریت جامعه خوش میآید. این موسیقیها اندیشهای صلحطلبانه را القا میکند و بیان اندیشهاش با مهر آمیخته شده است. گاهی هم مفهوم اعتراضی دارد که علیه ظلم و جور زمان فریاد میزند و آگاهیسازی میکند. موسیقی در رگ و ریشه انسان جریان دارد، همانگونه که انسان در طبیعت نفس عمیق میکشد و به صدای جریان رودخانه گوش میسپارد، موسیقی هم برای او همین کارکرد را دارد. بسیاری از افراد برای دستیابی به آرامش در زندگی از موسیقی بهره میجویند. بسیاری پیش از خواب، موسیقی ملایم گوش میدهند و یک خواب آرام را به خود هدیه میدهند. هنگامی که با شکست مواجه میشویم، موسیقی به کمک لحظات غم آلودمان میآید و اشکهایمان را جاری میکند. ساز و آواز در عروسیها نشان از حضور موسیقی در تمام لحظاتمان را دارد. امیدواریم همه ما قدر اقیانوس وسیع هنر را بدانیم، حداقل بخش کوچکی از آن را بشناسیم و خود را از شنیدن موسیقی بی نظیر محروم نکنیم.