خانه » پیشنهاد سردبیر » طلاق زلزله ای خاموش

طلاق زلزله ای خاموش

یکشنبه ۴ مهر ۹۵ شماره ۴۲۴

وقایع استان- روشنک مشتاق
این روزها دادگاه‌های خانواده مملو از جوان هایی است که قبل از ازدواج با هزار امید و آرزو به خانه بخت می رفتند. جوانانی که روزهای آشنایی را با زمزمه های عاشقانه آغاز کردند و امروز چشم دیدن یکدیگر را ندارند. جوانانی که هر کدام برای رهایی با دلایل موجه و غیرموجه ساز طلاق را کوک می کنند و بی توجه به مشکلات بعد از طلاق تنها راه آرامش را رهایی از زندگی مشترک می دانند. توجه به روند صعودی طلاق در جامعه ای که هنوز در قید و بند باورهای سنتی است، باورهایی که در آن ازدواج امر پسندیده و طلاق پدیده ای مذموم و نکوهیده است، امری مهم و در خور توجه است. رواج پدیده طلاق در بین زوجین، سبب شده است که این پدیده از حالت ضد ارزشی خارج شود، به گونه ای که در شهرهای بزرگ مراسم جشن طلاق برگزار می شود. جشنی که زوجین به مناسبت رهایی از زندگی مشترک برپا می کنند و دوستان و نزدیکان را در شادی خود شریک می کنند.
آمار طلاق در جوامع انسانی رو به افزایش است و با توجه به تحقیقات انجام شده بیشترین میزان طلاق در پنج سال اول زندگی مشترک اتفاق می افتد. در ایران آمار رو به افزایش طلاق نگران کننده است، آماری که در برخی از استان ها از جمله استان مرکزی، میزان طلاق در آن ها نسبت به سایر استان ها ملموس تر است. دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در سال ۹۳ اعلام کرد که در سال‌های اخیر آمار ثبت ازدواج با روند کاهشی روبه‌رو شده است. آمار ثبت طلاق نیز در سال‌های اخیر با نوساناتی، با رشد صعودی مواجه بوده است. ” آمار ثبت شده در سال ۹۴ نشان می دهد که در هر سه دقیقه یک طلاق ثبت شده است. طبق آخرین آمار از دستگاه قضا برای استان مرکزی، از آغاز سال ۹۵ تا مرداد ماه، ۳۸۰۰ ازدواج در سطح استان صورت گرفته که تاکنون از این تعداد ۱۱۰۰ مورد آن منجر به طلاق شده است که این آمار برای استان مرکزی بسیار نگران کننده است.
این هفته روزنامه “وقایع” در مورد مهم ترین دلایل طلاق با زنانی که در آستانه طلاق هستند، گفت و گو کرده است. طبق این گفت و گو که با ۱۵ زن، در آستانه طلاق صورت گرفته است، مهم ترین علت طلاق از دید زنان عدم رضایت از زندگی مشترک است.

عدم رضایت از زنگی مشترک ۵۴درصد
اعتیاد ۱۶درصد
خشونت ۱۰درصد
علل دیگر ۲۰درصد

مهم ترین دغدغه های بعد از طلاق از نظر ۱۵ زنی که در گفت و گو شرکت کردند،عبارتند از: دید منفی جامعه به زنان مطلقه، دغدغه های اقتصادی و عاطفی از جمله نداشتن خرجی و مسکن و وابستگی به شوهر و فرزندان، عدم پذیرش مجدد زنان مطلقه در خانواده پدری و علل دیگر.

دید منفی جامعه ۱۰درصد
دغدغه های اقتصادی ۳۵درصد
دغدغه های عاطفی ۳۸درصد
عدم پذیرش مجدد از سوی خانواده ۱۲درصد
علل دیگر ۵درصد

مریم ۳۲ ساله، مانتو و شلوار مشکی رنگی به تن دارد، با یک دستش پرونده و مدارکش را گرفته و با دست دیگر روسری قرمز رنگش را به جلوی صورتش می کشد. صدای تق تق کفش های پاشنه بلند قرمز رنگش هنگامی که در سالن دفتر وکیلش راه می رود ، توجه بقیه موکلین را به خود جلب می کند. وقتی از او درباره علت طلاقش می پرسم می گوید:” از اول نباید ازدواج می کردم، حتما شما هم در زندگی اشتباهاتی کرده اید اما من جرات دارم و اعتراف می کنم. پدر و مادرم با ازدواج من و محسن مخالف بودند اما من عاشقش بودم. با شوهرم در مهمانی یکی از دوستانم آشنا شدم، همه چیز خوب بود تا اینکه فهمیدم معتاد است. من نمی توانم با مردی که معتاد است زندگی کنم، الان هم تقاضای طلاق داده ام و مهریه ام را هم نمی خواهم.” به او می گویم”: اگر اعتیادش را ترک کند، حاضری از طلاق منصرف شوی؟” مریم روی صندلی می نشیند و بدون اندکی فکر کردن، ادامه می دهد:” نه، هرگز. راستش را بخواهی فقط اعتیاد نیست که باعث این تصمیم شده است. شوهرم با مرد رویاهای من فرسنگ ها فاصله دارد. وقتی خودم را با هم سن و سال های خودم مقایسه می کنم، میبینم در طول این سه سال زندگی مشترک، محسن حتی یک بار من را به مسافرت نبرده است. هیچ وقت نتوانسته ام مانتو و لباس دلخواه خودم را بخرم. حقوق محسن خیلی پایین است، به نظر شما حق ندارم طلاق بگیرم؟ هرکس هرجور می خواهد فکر کند، حتی اگر بگویند برای یک دست لباس طلاق گرفته برایم مهم نیست.من در خانه پدرم محدودیت زیاد داشتم اما در خانه محسن وضعیت بدتر شده است.”
سیمین با صورت کبود در جلوی دادگاه ایستاده است، با چادر صورتش را می پوشاند تا دیگران متوجه کبودی روی گونه اش نشود، هنوز جای انگشتان شوهرش روی صورتش معلوم است.وقتی با او گفت و گو می کنم، اشک از چشمانش سرازیر می شود. سیمین فقط ۲۳ سال دارد و همسرش ۵ سال از او بزرگ تر است. پنج سال از زندگی مشترکش می گذرد و این دومین بار است که تقاضای طلاق می کند. سیمین می گوید:” همیشه دعوای من و شوهرم به خاطر دخالت های مادر شوهرم است، حتی یک بار که به خانه ما آمده بودند، با من جر و بحث کرد و شوهر و خواهر شوهرم من را به باد کتک گرفتند. آن زمان تقاضای طلاق دادم اما به اصرار اطرافیان منصرف شدم اما این بار حتما طلاق می گیرم.دیروز به خاطر اینکه دیر به خانه آمده بود با هم جر و بحث کردیم و من را کتک زد.”
سمیرا دختری ۲۵ یا ۲۶ ساله است که با مادرش وارد دفتر وکالت می شود، چادر مشکی به سر دارد با چشمانی سبز رنگ و صورتی که مثل گچ سفید شده است. از لحظه ای که وارد شده، گریه می کند و کنار پنجره ایستاده و بیرون را نگاه می کند و نگران این است که شوهرش به دنبالش آمده باشد و به مادرش می گوید سینا اگر بفهمد به اینجا آمده ام، مرا می کشد. مادرش می گوید:” دخترم تازه ازدواج کرده است، شوهرش بدبین است، حتی اجازه نمی دهد تا سر خیابان برود و خرید کند، تلفن را با خود سر کار می برد و نمی گذارد سمیرا، من و پدرش را ببیند. شوهرش بیماری روانی دارد، چند بار اقدام به خودکشی کرده است.الان یک هفته است که سمیرا به خانه من آمده، شوهرش ۳ بار به سراغش آمده اما این بار من اجازه نمی دهم سمیرا به خانه اش برگردد. امروز آمدیم پیش این وکیل که از اقواممان است تا بتوانیم طلاقش را بگیریم بعد با لحنی آرام تر می گوید بعید می دانم دخترم هم راضی به طلاق شود امروز هم با خواهش و التماس من به اینجا آمده است، همیشه می گوید در خانه سینا هیچ وقت دغدغه مالی ندارم اما اگر طلاق بگیرم از یک مشکل رها می شوم و با دنیایی دیگر ازمشکلات روبه رو خواهم شد، می گوید تحمل همه ی مشکلات را حل می کند و طلاق آخرین راه حل است.”

۱ دیدگاه

  1. میلاد محمدپور

    تمام طلاق ها در ایران به عدم تحقیق و اطلاعات کم زوجین قبل از ازدواج مربوط است.
    در جامعه ای که برای انحصار شغل های بسیار ساده هم حتی آموزش قبلی وجود دارد برای امر بزرگی مانند ازدواج هیچگونه آموزشی وجود ندارد.
    اگر تنها چند واحد درسی به جای واحدهای کم ارزش آموزش و پرورش تحت عنوان آموزش قبل از ازدواج در دبیرستان ها قرار بگیرد ممکن است این روند کمی تغییر کند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.