خانه » جدیدترین » صحبت های عضو خانه کارگر در آستانه روز این صنف؛/بحـران روی بحـران/تعدیل نیرو راه جبران مشکلات نیست

صحبت های عضو خانه کارگر در آستانه روز این صنف؛/بحـران روی بحـران/تعدیل نیرو راه جبران مشکلات نیست

گروه اجتماعی- وقایع استان:
در میان تمام مسائل و بحران هایی که امروزه صنعت کشور را محاصره کرده است ؛ تحریم ها، کمبود نقدینگی، تا رقابت ناممکن تولید ملی با کالاهای قاچاق، عوارض بر تولید، سود بانکی و … بیش از همه افسردگی و از بین رفتن انگیزه در میان جامعه کارگری بر این بخش اثر دارد، حداقل دستمزد، رعایت نشدن قوانین کار، تعدیل های گاه به گاه نیرو و عقب افتادن حقوق همه و همه مسائلی است که این جامعه عظیم را نگران کرده است. امنیت و معیشت کارگران هم اکنون یکی از مسائل مهم کارگری است. هم اکنون بسیاری از کمبودها و چالش های کارگری مربوط به عدم اجرای صحیح قانون کار است. در حال حاضر کارگران برای دنبال کردن خواسته های خود از طریق تشکل های صنفی و کارگری هستند، بنابراین این تشکل ها از نقش مهم و اساسی در این بخش برخوردارند؛ استان مرکزی بعنوان یکی از قطب های صنعتی کشور هم اکنون از جمعیت کارگری بالایی برخوردار است؛ ولی بامسائلی چون تعدیل نیرو، رکود تشکل های کارگری و … به خصوص در مرکز این استان وجود دارد. به منظور بررسی وضعیت صنعت، کارگری و مسائل تشکلی این جامعه وقایع استان گفتگویی با داود حسینخانی عضو هیئت اجرایی خانه کارگر استان مرکزی داشته ایم.
***
همانطور که می دانیم هم اکنون صنایع استان با چالش های متعددی روبه رو است کمبود نقدینگی و به تبع آن تعدیل نیرو و اخراج کارگران است، دلایل و علت اصلی این بحران را چه می بینید چقدر نقش تحریم ها در آن موثر است؟
من با موضوع تاثیر تحریم برای رکود صنایع موافق هستم؛ ولی فکر می کنم موضوع اصلی و چالش فعلی در جامعه کارگری سومدیریت در صنایع است، این مسئله در شرکت های بزرگ صنعتی اراک به وضوح دیده می شود، پس از بحث خصوصی سازی و واگذاری شرکت ها به سهامدار، سهامداران به جای استفاده تسهیلات دریافتی در تولید، از آن سرمایه در شرکت های اقماری خود استفاده کردند و باعث ایجاد مشکل شدند.
من معتقدم بحث تحریم یک بحث کلی است زیرا با وجود منابع عظیم که در دولت نهم و دهم از فروش نفت به دست آمده بود ؛هدایت ناصحیح این درآمد بود که متاسفانه در تولید صرف نشد و در نتیجه آن صنایع و کارگرها دچار بحران شد. هم اکنون صنعت استان با پایین ترین ظرفیت و در صورت دید خوش بینانه با چهل درصد ظرفیت در حال کار کردن است.

پس نظر شما این است که مدیریت در تحریم و پسا تحریم نقش کلیدی دارد؟
من هنوز می گویم تحریم اثرات سو خود را گذاشته است و پسا تحریم فرصت ارزنده ای برای رونق تولید و صنایع است؛ اما تاکید من این است که گاه برخی مدیریت های نادرست باعث می شود حتی شرکتی که دارای نقدینگی بوده دچار مشکل شود، بعنوان مثال شرکت کمباین سازی که هم اکنون بسیاری از کارگران خود را تعدیل کرده است، در حالیکه این شرکت در سال ۹۳ در بورس اعلام شد چطور به یکباره در سال بعد اعلام ورشکستگی می کند، سوال بعد این است که تسهیلاتی که مدیریت این شرکت دریافت می کند چقدر در حرکت دوباره این شرکت تاثیر داشته وقتی هنوز نیمی از کارگران اخراجی نیز به کار برنگشته اند؟
بنابراین علت اصلی سوءمدیریت است، متاسفانه در وضعیت کنونی مدیریت وقتی دچار بحران چون کمبود نقدینگی می شود اولین راهکار برون رفت از بحرانشان تعدیل نیرو است، من به صراحت می گویم این هنر مدیریت نیست که تا مشکلی پیش آمد کارگر را اخراج کنی، مدیریتی صحیح و کارآمد است که در زمان بحران بتواند کارخانه و کارگاه خود را به خوبی اداره کند؛ ولی متاسفانه هم اکنون در هپکو و واگن پارس علاوه بر بحران های کنونی اثرات ناشی از سومدیریت نیز دارا هستند.

پیشنهاد شما برای مدیریت در دوران بحران چیست؟
به نظرم یک مدیریت خوب باید تیم و اتاق فکر بحران داشته باشند که اگر دچار چالش یا بحرانی چون تحریم شد راهکارهای برای گذار و عبور از آن داشته باشند.

به نظر شما چقدر نقش بومی و غیربومی بودن مدیر می تواند در این مسیر موثر باشد؟
استان مرکزی یک استان خاص است ما در استان هم مدیر بومی و هم غیر بومی داشتیم، قطعا اگر مدیریت بومی توانمند در استان باشد و بتوان از ظرفیت آن استفاده کرد، اولویت با اوست و برای استان خیلی خوب است؛ ولی اگر مدیر غیربومی نیز دارای توانایی باشد ایرادی ندارد که سکان مدیریت را به او بدهم، البته یک مبحث مهم این است هر مدیر غیربومی ممکن است همراه خود نیروی غیربومی هم بیاورد و این امکان اشتغال از نیروی بومی را می گیرد.

نقش اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی درنظارت بر برخی مسائل چون قراردادهای موقت بعنوان یکی از مشکلات کنونی کارگری چیست؟
عدم نظارت کافی برای قراردادهای موقت، یکی از چالش های اصلی است که روز به روز وضعیت امنیت کارگران را به مخاطره انداخته است، اداره کار بعنوان متولی باید در این مسئله نظارت داشته باشد، همه می دانیم که قانون رفع موانع تولید به طور صریح الزام کرده که ادارات کل تعاون و کار باید یک فرم قرارداد با آرم وزارت کار تنظیم کرده و به کارفرما ابلاغ کنند و کارفرما نیز موظف است با کارگرهای قراردادی در آن فرمت قرارداد ببندد، البته ماده۱۰ قانون کار نیز به وضوح می گوید قرارداد باید در چهار نسخه باشد تا یک نسخه نزد کارگر، یک نسخه کارفرما، نسخه دیگر اداره کار و یک نسخه نیز نزد نماینده کارگر باشد، بنابراین اگر این روند طی نشود خلاف قانون است و باید اداره کار با کارفرما خاطی برخورد کند، هم اکنون ۲۸۰ کارگر از کمباین سازی اخراج شده اند، که دلیل آن پایان قرارداد موقت بوده است؛ ولی آیا نظارتی بر این قراردادها شده است؟
بحث سخت و زیان آور بودن نیز یکی از مواردی است که باید از سوی اداره کل کار و تامین اجتماعی پیگیری شود زیرا هم اکنون کارفرما زیر بار پرداخت چهاردرصدِ این مسئله نمی روند و هیچ اهرمی نیست که کارفرما را در این مورد ملزم کند، مسئله بیمه کارگران نیز بسیار مهم است وهر کارفرمایی به محض شروع به کار کارگر باید لیست بیمه او را اعلام کند و از سوی تامین اجتماعی و اداره کل کار این موضوع نیز پیگیری شود.

نقش و همگرایی نمایندگان استان در دور جدید مجلس چقدر در رفع موانع و مشکلات کارگری موثر است؟
این مسئله بستگی به خود کارگران و تشکل های کارگری دارد، من با این رویکرد که کارگر نباید در مسائل سیاسی نقش آفرینی کند موافق نیستم، زیرا هرچه این فاصله بیشتر باشد و کارگران در معادلات اجتماعی و صنفی خود کمتر حضور داشته باشند، توجه مسئولین خصوصا نمایندگان به این طیف کمتر می شود.
برای تحقق این امرکارگران باید با تمام قوا وارد میدان شوند و از میان کاندیداها فردی را گزینش کنند که مطمئن باشند از جامعه کارگری حمایت خواهند کرد. متاسفانه تاکنون اینطور بوده جامعه صنعتی و کارگری که بیش از ۷۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهند، رای داده؛ ولی در مجلس و از سوی نمایندگان به حاشیه رانده شده است، هم اکنون یکی از خواست های مهم جامعه کارگری از نمایندگان مجلس پیگیری ماده هفت قانون کار است. این قانون می گوید که باید برای کارهای با ماهیت دائم و جنبه مستمر، قرارداد دائم منعقد شود و در مورد کارهای غیر مستمر، وزارت کار آیین نامه اجرایی آن را تدوین کند؛ این آیین نامه هنوز به نگارش درنیامده است بنابراین ما می خواهیم نمایندگان این را پیگیری کنند و از وزارت کار تدوین این آیین نامه را بخواهند تا هر کارفرمایی چه برای کار بزرگ، کوچک، دائم و غیر دائم از کارگر سواستفاده نکند مسئله ای که حتی در کارخانه ها و صنایع بزرگ استان با توجه به وجود کار دائم دیده می شود.

به نظر شما چرا نمایندگان تا کنون به طور جدی پیگیر امور کارگری و رفع موانع قانون کار در مجلس نبوده اند؟
این ضعف به خود کارگران و کمرنگ بودن نقش آفرینی آن ها برمی گردد، در تشکل های صنفی هم حتی نمایندگان کارگری که کاندید می شوند نیز قراردادی هستند، بنابراین وقتی خود نماینده نیز از آزادی شغلی برخوردار نیست چطور می تواند به دنبال خواست و مطالبات کارگران باشد.

نقش تشکل ها در دفاع از حقوق کارگران و رفع مشکلاتشان چیست؟
تشکل ها نقش بسیار مهمی دارند زیرا می توانند در حل مسائل بعنوان نماینده جامعه کارگری با مسئولان تعامل داشته باشند و برای مشکلات راهکار بدهند، بعنوان نمونه پیشنهاد چند نسخه بودن قراردادها برای سواستفاده از قراردادهای موقت یک راهکار و پیشنهاد از سوی تشکل ها به اداره کار بوده است، یا در بحث تجمع ها در موارد بسیاری نمایندگان کارگران توانسته اند از این تجمع ها جلوگیری کنند و فضا را آرام بکنند، در واقع وقتی یکی از جنس خود کارگر با او صحبت کند و پیگیر امورش باشد شرایط محیط آرام می شود.

به نظر می رسد هم اکنون تشکل های کارگری در استان به خصوص اراک عملکرد پرقدرتی ندارند و خانه کارگر نیز بعنوان مهم ترین نهاد نیز دارای مشکلاتی است، این مسئله از کجا ناشی می شود؟
بله همینطور است، هم اکنون تشکل های کارگری استان در موضع انفعالی قرار دارد و جدی گرفته نمی شوند، البته تعدادی تشکل هم ایجاد شده است که به دلیل قراردادی بودن از خاصیت اصلی و وظیفه خود فاصله گرفته اند. هم اکنون از نظر آماری در سطح کارگاه های تولیدی و صنعتی در تشکیل تشکل های کارگری کاهش داشته ایم که البته این وظیفه اداره کار است و باید این امر را به طور جدی نظارت و هدایت کند.
یکی دیگر از مشکلات اساسی در سطح استان عدم پویایی و تحرک لازم در تشکیلات خانه کارگری است تشکیلاتی که مدعی است در سطح کشور و در سطح استان نماینده کارگران ایران است. در اراک متاسفانه چیزی حدود ۱۰ سال است که دبیر خانه کارگر توسط هیئت اجرایی با وجود اینکه یک مسئول بومی است نتوانسته فعالیت مثمر ثمری در زمینه کارگری داشته باشد و به نوعی خانه کارگر که باید امید اول و آخر کارگر برای آوردن مشکلات خود باشند تبدیل به خانه متروکه و مسکوت شده به طوریکه کارگران آن را فراموش کرده اند.. متاسفانه این خانه هم اکنون تبدیل به کانالی برای منفع شخصی و سیاست های برخی افراد شده است و هیچ ارتباطی با تشکل های کارگری ندارد و به طور کامل در خلاف سیاست های کلان مرکز حرکت می کند. هم اکنون ۲۰ تشکل کارگری در اراک د نامه کتبی اعلام کرده اند که این شخص را نمی خواهند و با وجود اعتراض ها تهران کار خاصی در این زمینه نمی کند. دبیر خانه کارگر باید در همه زمینه ها از جمله مسائل رفاهی، اقتصادی و اجتماعی کارگری فعال باشد و به نفع جامعه کارگری عمل کند در حالیکه دبیر کنونی خانه کارگر حتی در تجمع ها و اعتراضات کارگری موضع خنثی اتخاذ کرد. به نظر من وظیفه دبیر خانه کارگری رایزنی و تعامل با مسئولین جهت حل مشکلات کارگری، دعوت به آرامش در موارد بحرانی و … است؛ اما نه تنها این اتفاق ها نیفتاده است بلکه هنوز هیچ برنامه ای از سوی خانه برای هفته کارگر اعلام نشده است.
***
به نظر می آید برای رفع مشکلات کارگری در وهله اول این تشکل ها هستند که می توانند خواسته ها و مطالبات آن ها را دنبال کنند بنابراین این تشکل ها از جمله خانه کارگر، مجمع نمایندگان کارگران و شوراهای اسلامی کار در کنار باقی تشکل های فراگیر باید به تحرک و پویایی برسد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.