خانه » جدیدترین » شاید دعای یک نفر پشت سرم باشد

شاید دعای یک نفر پشت سرم باشد

شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۸  شماره ۱۲۱۶

شاید دعای یک نفر پشت سرم باشد

معصومه داودآبادی
«شاید دعای یک نفر پشت سرم باشد» دومین مجموعه شعر محمدعلی عابدینی است که پاییز سال جاری توسط انتشارات شاملو در شمارگان ۱۰۰۰ جلد و در ۶۴ صفحه به چاپ رسیده است. این کتاب دارای سه بخش غزل، رباعی و چهارپاره است و شعرهای دهه هشتاد به این سوی شاعر را شامل می شود.
عابدینی که استعداد قابل تاملی در سرودن رباعی دارد در سال های بعد کم کم به سمت غزل آمده و در این دفتر شعر ۳۹ غزل را علاوه بر ۲۳ رباعی و یک چهارپاره به مخاطبان و علاقمندان شعر عرضه کرده است.اندوه تنیده در شعرهای این مجموعه حکایت از شـاعری دردمند دارد. غزل هایی عاشقانه- اجتماعی با زبانی که بیشتر میل به معناگرایی دارد تا پرداختن به جسارت ها و هنجارگریزی های زبانی.در واقع شکل جسارت در شعرهای این مجموعه بیشتر در مضمون و محتوا صورت می گیرد و عابدینی با معنا آفرینی است که مخاطب خود را به چالش می کشد. در رباعی ها و چهارپاره نیز شاعر به همین منوال خواننده را به تامل واداشته و گاه میخکوب می کند: «از پیش تو بی شهید هم می رفتیم/ تا کوفه ای از امید هم می رفتیم/ شاید اگر از تو سفره ای پهن نبود/ زیر علم یزید هم می رفتیم» و یا «دور خودم ای کاش حریمی بکشم/ دست از تو و این رنج قدیمی بکشم/ من بخشیدم ولی سزاوار نبود/ تو باشی و اینقدر یتیمی بکشم» به عبارت دیگر همان ضربه نهایی که از رباعی انتظار می رود در نمونه های این مجموعه نیز به چشم می خورد. عشق جاری در شعرهای عاشقانه کتاب به نوعی سرخوردگی و یاس منجر می شود چونان زخمی که هنوز بر دوش شاعر مانده است: «زخمت هنوز مانده به دوشم مرا ببخش/ مهلت نمی دهد بخروشم مرا ببخش…» و در شعرهای اجتماعی به گونه ای اعتراض و حتی صلابت می انجامد: «اگر چه ماندم و افتاد اتفاق شما/ فرو نمی روم اما به باتلاق شما/ هنوز در پی اثبات عفت غزلم/ هنوز زنده ام اما نه با سیاق شما…»
محمدعلی عابدینی متولد ۱۳۶۰ شهرستان الیگودرز و سالها است که ساکن اراک است. وی از سال ۸۰ سرایش شعر را در قالب های مختلف کلاسیک آغاز کرده وهمچنان جدی ادامه می دهد. اولین مجموعه شعر او با نام «تا متروکه ترین شهر» در سال ۱۳۸۳ توسط انتشارات مدیا به چاپ رسید. او شاعری درد آشنا است که شعرش آیینه تمام نمای شرافت و انسانیت است.
بد نیست طوفان، در به در پشت سرم باشد
این حرفهای پشت سر، پشت سرم باشد
شاهین خونین بال من پرواز یادش هست
حتی اگر بی بال و پر پشت سرم باشد
دل کندم از ویرانه ی آباء و اجدادی
بگذار نفرین پدر، پشت سرم باشد
جنگل در آتش سوخت، خواب ریشه ها آشفت
من سبز ماندم تا تبر پشت سرم باشد
فانوس من از روبرو بر من بتاب امشب
تا سایه ام وقت سفر پشت سرم باشد
تاریکم اما می چکد از خواب من مهتاب
شاید دعای یک نفر پشت سرم باشد
شعرم حرام مردم نامردم شهرم
حرفی به جز لیلا اگر پشت سرم باشد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.