خانه » جدیدترین » شاهنامه خوانی آن، فلسفه دانی این

شاهنامه خوانی آن، فلسفه دانی این

یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹   شماره ۱۳۵۶

شاهنامه خوانی آن، فلسفه دانی این

نقدی بر برنامه تلویزیونی «کتاب باز»

عبدالمجید یوسفی نکو

در همین آغاز نوشته بهتر است که موضع خودم را بیان کنم تا شائبه هرگونه برداشت نادرست را از این نوشتار دور کنم و سپس به اصل موضوع بپردازم. نخست آن که من در طول یک سال شاید ۳۶۵ دقیقه هم تلویزیون نبینم و آن هم از باب «یه نظر حلاله» لحظه ای و دقیقه ای می بینم و تمام. دوم آن که با همین مدت زمان اندک هم از سال ها پیش از بازیگری مثل «سروش صحت» نه تنها بدم نمی آمد بلکه علاقه گونه ای هم به او و کارهای هنری و بازیگریش داشته و دارم.
با این مقدمه مقصودم را از نوشتن این متن، بیان می دارم. گرچه من سروش صحت را فردی فرهیخته می دانم به نظرم در انتخاب مهمان هایش- با هر سنجه ای که برای خود او روشن و مدلل است- دست کم برای من دقت درست و شایان توجهی نمی کند. شاهد این ادعا، شاهنامه خوانی مسعود فراستی است و اخیرا هم فلسفه دانی مجری و اخبارگوی ورزشی حمید محمدی. وی در کنار صحبت های نسبتا جذابی که برای مخاطب عام خوب است، به فلسفه خوانی نیز علاقه نشان داد. وی در پاسخ مجری که پرسید «پس کتاب فلسفی هم می خوانید؟» گفت: «بله من منطق ارسطــو را خوانده ام.» من منطق خواندن وی را انکار نمی کنم ولی اظهار نظر بعدی او مرا در مورد منطق خوانیش در شک و حیرت فرو برد.
راستش من سه چهار سالی است به خاطر علاقه ای که به زبان شناسی دارم، سرکی هم به کتاب های منطق و فلسفه می کشم. وقتی تصمیم به خرید کتاب های دانش منطق گرفتم در کنار منطق مظفر و منطق صوری شادروان دکتر خوانساری، و پاری کتاب های دیگر، «ارگانون» ارسطو هم قرار داشت که لازم بود آن را در برنامه خرید ماهانه کتــــابم قرار دهم. هنگامی که در جستجوها، به این نکته پی بردم که مترجم آن استاد میرشمس الدین ادیب سلطانی است با خود گفتم من مرد خواندن آن کتاب با این ترجمه نیستم؛ چرا که سال ها پیش، در نوجوانی، نمی دانم چرا «سنجش خرد ناب» کانت را خریده بودم و نام وی به عنوان مترجم روی کتاب می درخشید.
نه آن زمان و نه اکنون که از میان سالی نیز گذشته ام، به دلیل انتخاب خاص واژگانی که در ترجمه به کار رفته است و صد البته کم سوادی و بلکه بی سوادیم، متاسفانه نتوانستم از این کتـاب بهره مند شوم. من منطق خوانی و حتی منطق دانی این مجری محترم اخبار ورزشی را انکار نمی کنم اما اظهار نظر بعدی وی مرا از پذیرش دیدگاه او دچار گرفتاری کرد. وی علاوه بر این که معتقد بود از گذشته تا کنون- با تاکید- هیچ کسی نتوانسته است بر آرای ارسطو ایرادی وارد کند! بیان داشت کتاب «گفتار در روش» دکارت را نیز خوانده ام ولی چون زبان ترجمه زبان کهنه ای است، خواننده نمی تواند به درستی از آن کتاب بهره مند شود. وی به نام مترجم اشاره ای نکرد ولی بدون تردید ترجمه استوار و سخته شادروان محمدعلی فروغی را در نظر داشت. آیا وی با خود نمی پندارد شاید بخشی از مخاطبان برنامه اهل فن ولو به طور اتفاقی باشند؟ آیا اگر مخاطب جوانی که ممکن است با دیدن این برنامه به سوی کتاب و کتابخوانی جذب و علاقه مند شود با این توضیحات نسنجیده به بی راهه کشیده نمی شود و اصطلاحا آدرس غلط به او نداده ایم؟ براستی چه کسی را باید مسبب این ندانم کاری بدانیم؟
متاسفانه این داوری های بـی ارج نتیجه عکس می دهد و در هر دو صورتش، خواه مخاطب کتاب خوانده باشد و خواه جوان مجذوب، از خود می رماند. در پایان بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که من اساسا با عنوان «کتاب باز» مشکل دارم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.