خانه » پیشنهاد سردبیر » روزگار ناخوش موسیقی

روزگار ناخوش موسیقی

سه شنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۰  شماره ۱۴۶۹

گفت و گوی وقایع استان با کیان مروجی، آهنگساز و نوازنده اراکی

روزگار ناخوش موسیقی

فاطمه چاپاری

جریان جدی موسیقی ایران همواره در مسیر موسیقی کلاسیک و سنتی این کشور رقم خورده است، در این میان کیهان کلهر به طور ویژه و همچنین حسین علیزاده از جمله کسانی اند که علیرغم پایبندی به اصول موسیقی کلاسیک ایرانی از آن فراتر رفته و باعث رشد و گسترش نوعی از موسیقی شدند که لطفی، شجریان و قبل از آن بزرگانی چون غلامحسین بنان و ابوالحسن صبا قوام بخش آن بوده اند. کسانی چون فرهاد مهراد و فریدون فروغی و… هم از جمله نقش آفرینان عرصه موسیقی در ایران هستند که در مسیری متفاوت گام برداشته اند و جریان متفاوتی از موسیقی را در این کشور رقم زده اند، این هنرمندان همان طور که در محتوا به سوی مسائل اجتماعی حرکت کرده اند در فرم موسیقی خود نیز از بعد محلی خارج شده و در مسیری فراگیر قدم برداشته اند. با این همه این جریان آن طور که باید در کشور ادامه پیدا نکرد و این روزها طیف وسیعی از جوانان به موسیقی عامه پسندی که تحت عنوان پاپ مردمی در بین مردم رایج شده رو آورده و هر روز شاهد افزایش جمعیت خوانندگان و نوازندگان این موسیقی هستیم، هیچ کدام از کارهای تولید شده در این ژانر معرف موسیقی ایران به دنیا نیست با این همه این نوع از موسیقی در بین عامه مردم این کشور طرفداران بسیاری دارد، این سکته های مقطعی در تاریخ موسیقی ایران و چند تکه شدن موسیقی در این کشور جای تامل داشته و می توان گفت تجربه انواع سبک های موسیقی و کاهش محدودیت نگاه مخاطب در ارتقا سلیقه وی بی تاثیر نیست، برای نمونه با توجه به تغییر عادات زندگی، طیفی از جوانان به موسیقی در سبک های راک، متال و… روی آورده و علاقمند شده اند، کیان مروجی یکی از این جوانان می باشد که در این مسیر گام برداشته است. وی در این تجربه، آلبوم جدیدی منتشر کرده است که وقایع استان به همین بهانه گفت و گویی، با این نوازنده گیتار الکترونیکی در استان داشته است.
کیان مروجی متولد ۱۳۷۳ بوده و از سال ۱۳۸۶ موسیقی را با نوازندگی گیتار کلاسیک آغاز نموده و پس از آن به ساز گیتار الکتریکی علاقمند می شود، او که در حال حاضر در یکی از آموزشگاه های موسیقی شهر مشغول تدریس نوازندگی این ساز می باشد، طی این سال ها در پی حضور در کنسرت هایی که در اراک و تهران اجرا می شده به آهنگسازی علاقمند شده و این پیشه را با تولید تک آهنگ هایی آغاز می نماید، مروجی طی یک سال گذشته به طور مستقل و بدون هیچ حامی مالی، کار روی یک آلبوم بی کلام را آغاز نموده و به تازگی این آلبوم را با نام «این جا کجاست؟» منتشر کرده است، در ادامه گفت و گو وقایع استان با این آهنگساز جوان را خواهید خواند.

ویژگی های این کار و تفاوت آن با دیگر کارهای شما چیست؟
این آلبوم پنج ترک بی کلام دارد و در دسته ای.پی آلبوم یعنی آلبومی با تایم و ترک های کمتر که با نام پروژه تجربی هم از آن یاد می شود قرار دارد. تفاوت تک آهنگ با آلبوم مانند تفاوت سریال با یک فیلم سینمایی است و برای گوش دادن آهنگ های یک آلبوم بایستی مثل یک سریال از اولین آهنگ تا آخرین آهنگ آلبوم را دنبال کرد. از همین جهت من سعی کرده ام در این آلبوم موضوع خاصی را دنبال کنم، از آن جا که این آلبوم بی کلام بوده به مخاطب خاص تری احتیاج دارد، چرا که در موسیقی هایی که ترانه دارند توجه مخاطب بیشتر معطوف کلام می شود اما در موسیقی بی کلام، شنونده بایستی درک هنری بالاتری داشته باشد، دغدغه ذهنی من موقعیت زندگی انسان نه از نظر محلی بلکه موقعیت کهکشانی زندگی انسان بوده است، «ما برای چه در این جا زندگی می کنیم، قرار است چه کنیم و به کجا برویم» این مساله در طول تاریخ برای افراد بسیاری دغدغه بوده و گمان نمی کنم بتوان پاسخی هم برای آن یافت، من در این آلبوم همان طور که از نام آن پیداست، این دغدغه را در قالب چند آهنگ شکل داده ام.

این آلبوم در چه سبکی کار شده؟
این آلبوم در سبک امبینت پست راک کار شده، موسیقی راک موسیقی کاملی است که زیرشاخه های زیادی دارد و سبک های مختلفی را شامل می شود، همان طور که موسیقی سنتی ایران هم محلی شده و موسیقی جنوبی، خراسانی و .. را شامل می شود، به این ترتیب موسیقی امبینت و پست راک را هم می توان زیرشاخه های این سبک به شمار آورد و مشخصه اصلی این سبک از موسیقی ملودی محور نبودن آن است، وقتی یک موسیقی کلاسیک یا موسیقی فیلم را گوش می کنید، ملودی آن در ذهن شما خواهد ماند، مانند موسیقی فیلم پدرخوانده، اما موسیقی امبینت و پست راک ملودی محور نبوده و آن چه در این سبک اهمیت دارد، فضاسازی است که با پرداختن به صداهای الکترونیکی و تکرار هایی که به آن لوپ می گوییم این مهم برآورده می شود، آهنگ روی لوپ خاصی قرار می گیرد و به این لوپ یک سری صداها افزوده می شود تا این تکرار ها باعث خستگی شنونده نباشد.

از آن جا که ریشه های فرهنگی و اجتماعی شکل گیری این سبک از موسیقی کاملا متفاوت از تجربه زیستی ما در ایران می باشد، علاقمندم بدانم که شما چرا به این سبک از موسیقی روی آوردید؟
اولین چیزی که سبب ساز این علاقمندی شد موسیقی هایی بودکه من در این دوران شنیده ام، اما در واقعیت هیچ چیز ما شرقی نیست از پوشش تا نوع صحبت هایمان، در گفت و گوهای روزمره هم از کلمات عربی و هم انگلیسی استفاده می کنیم، شلوار جیـــن می پوشیم و .. که هیچ یک از این ها اصلا ایرانی نیستند و هزار چیز دیگر که در روز با آن سروکار داریم، من معتقدم دنیا از این مرز خارج شده که این جا ایران است و ما باید ایرانی فکر کنیم، همه چیز جهانی شده است، من شخصا در این دنیای الکترونیک و پیشرفته موسیقی ای را می طلبم که این این فضای الکترونیکی را خوب نشان دهد.

با تفکر جهانی موافقم، اما منظور من این است که شما با چه نظرگاهی سراغ این موسیقی رفته اید و آیا این موضوع را در نظر داشته اید که تنها مصرف کننده یک سبک وارداتی نباشید؟
موسیقی ایران به شدت حال بدی دارد و رو به نابودی است چرا که موسیقی های تولید شده فاجعه است و این تنها حرف من نیست و هر آهنگسازی که با آن صحبت کنید با این مساله موافق است.

منظورتان کدام دسته از موسیقی در ایران است؟
منظورم موسیقی پاپ مردمی است که در بین مردم بیشتر شنیده می شود، خواننده های این سبک یکباره معروف شده و پس از یکی دوماه دیگر خبری از آن ها نیست و این جریان تنها به موسیقی ایـران ضربه وارد می کند، اما مردم از موسیقی تخصصی، یعنی اثری که نیاز به فکر کردن بیشتری دارد و مخاطب را به درک عمیق تری وا می دارد پرهیز می کنند، البته همواره هنر عمیق مخاطبان کمتری داشته است، برای مثال در سینما هم، مردم استقبال شان از فیلم طنز روی پرده بیشتر از یک فیلم عمیق است، مردم این طور فکر می کنند «ما آمده ایم بعد از دو هفته کار تفریح کنیم». راجع به چیزی که مطرح کردید، مثالی به ذهنم رسید، کیهان کلهر یکی از نوازندگانی است که من به شدت طرفدارش هستم و از طرفی خود را در جایگاهی نمی بینم که نسبت به کار او نظر بدهم ولی او کاملا این کاری که شما از آن صحبت می کنید را عملی کرده و بعد از دورانی که با اساتیدی چون شجریان، علیزاده و لطفی موسیقی سنتی کار می کرد، در آلبوم شهر خاموش در همکاری با نوازندگان خارجی به گونه ای سبک امبینت را پیاده کرده و از یک سری لوپ ها، تکرارها و فضاسازی ها استفاده نموده، با این همه در میان مردم کمتر کسی به این ترک سی دقیقه ای بی کلام گوش می سپارد، اما این ترک در چهار قسمت روایتگر یک داستان است، ما در این موسیقی هم فضاسازی ها و موسیقی سنتی ایران را بدون هیچ کلامی می شنویم، از همین روست کــه می گویم موسیقی ایران حالش خوب نیست چون موسیقی کلهر در بین عوام کمتر از خواننده های پاپ شنیده می شود. درست است که همه در وضعیت سخت اقتصادی به سر می بریم و همه در موسیقی، فیلم و غیره به دنبال یک طنز یا سرگرمی هستند و گر چه بخشی از هنر هم وجه سرگرم کنندگی آن است، اما در دنیای امروز هنر می تواند نجات دهنده باشد، فیلم خوب، کتاب خوب، موسیقی خوب می تواند انسان را به درک عمیق تری از زندگی برساند و لذت بی اندازه ای را فراهم آورد، ما باید برای گوش هایمان، چشم هایمان و وقت مان ارزش قائل شویم.

از مطالعه گفتید، مطالعات تئوریک چه نقشی در نوازندگی شما داشته؟
سوال خوبی است، تئوری موسیقی ابزار است، برای مثال در هنگام ساخت یک موزیک فیلم، وقتی یک قسمت از این فیلم جنایی است، برای ساخت این موزیک می توانیم از تئوری موسیقی کمک گرفته و بدانیم چه ابزارها، درجات و فواصلی حس مورد نظر را به گوش مخاطب منتقل می کند، بنابراین دانستن تئوری موسیقی بسیار ضروری است اما در نهایت حس نوازنده و آهنگساز تعیین کننده خواهد بود، کسی کــــه نگاه غم انگیزی به زندگی دارد موسیقی محزونی تولید خواهد کرد یا هنرمندی که نگاهی پرامید به زندگی داشته موسیقی پرشور امیدوارکننده ای خواهد ساخت، من هم از تئوری موسیقی به عنوان یک ابزار بهره برده ام.

چشم انداز شما در موسیقی چیست؟
من به اینکه از راه تولید موسیقی پول دربیاورم فکر نکرده ام، چون چنین چیزی در کشور ما جا نیفتاده، در ایران قانون کپی رایت قوی نیست و همین موضوع مانع از درآمدزایی هنرمند از آثار خود می باشد، هدفم حضور در جشنواره های بین المللی بوده و تمرکزم معطوف به این موضوع است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.