پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۰۴۰
***
وقایع استان
الهه فراهانی
***
تاثیر منفی تحریمها، مدیریت ناکارآمد مسئولان و به دنبال آن شرایط بد اقتصادی منجر به جاخوش کردن تورم بر سر سفرههای مردم دارد که نارضایتی و بیداد قشر متوسط و ضعیف جامعه از جمله تاثیرات شوم این پدیده نامبارک است.
تورم نقطهای اقلام خوراکی و آشامیدنی در آبان ماه سال ۹۷ از ۴۰ تا ۹۹٫۹ درصد در نوسان بوده است و البته قیمت اقلام مصرفی روزانه مردم از جمله گوشت سفید و گوشت قرمز، روغن، حبوبات، لبنیات، تخم مرغ، برنج، قند و شکر و چای و لوازم بهداشتی سبب گلایهمندی اکثریت قشر مردم شده و کم رنگی سفرهها را رقم زده است.
قشر سالخورده و خردسال جامعه همواره نیازمند رسیدگی بیشتر از سوی خانوادههاو دولت هستند و به هنگام مواجه شدن با سوانح و سختیهای زندگی اولین کار حفظ این دو قشر است که به سبب داشتن توانایی کمتر و جسم ضعیف بیشتر دچار تاثیرات منفی فیزیکی و روحی میشوند اما متاسفانه شرایط ناخوشایند و تلخ اقتصادی که در سال ۹۷ حاکم شد تمرکز افراد خانواده را نسبت به مشکلات همدیگر سست کرد که سبب آن افزایش گرانیهای بیامان و ناهمگونی آن با درآمد ثابت کارگران و کارمندان بود.
جیبهای خالی در مقابل نیازهای اساسی مردم
افزایش باورنکردنی نرخ ارز، طلا و سکه که به سبب عدم مدیریت بحران اقتصادی در سطح جامعه و سوجویی دلالان، اکثریت مردم درگیر نواسانات لحظهای قیمت ارز و طلا شدند و به دنبال آن تغییرات شگرف در قیمت داروهای مصرفی، پوشاک بچه و شیرخشک هیچ همخوانی با جیبهای خالی مردم مناطق محروم و حتی غیرمحروم نداشت و همین مساله به پارهای از مسائل منافی قانون دامن زد به طوری که آمار سرقت از منازل، گوشیهای موبایل و اموال مردم بیشتر شد.
نگرانی سرپرستهای خانوارها از تامین مخارج زندگی، نبود توان مالی برای رسیدگی بهتر به فرزندان و از همه مهمتر نبود پشتوانه مالی اثر منفی در روحیه سرپرستان خانوارها اعم از زن و مرد ایجاد کرد و همین امر پرخاشگری و ثبات خانوادهها را تحت تاثیر خود قرار داد.
نارضایتی مردم و کسبه ها
این تورم علاوه بر سفره های مردم در سلامت جسمی خانوارها نیز تاثیرگذار بوده است. اغلب مردم با توجه به درآمد پایینی که داشتند توان مدیریت مالی این تورم را ندارند. شهری که پایتخت صنعتی کشور است بی شک اغلب آن را قشر کارگران تشکیل می دهد و درآمد یک کارگر هیچ گاه با این تورم همخوانی ندارد. از این رو مردم شهر اراک برای رفع نیازهای غذایی خود به ناچار صرف نظر از مواد خوراکی مرغوب و درجه یک کرده چرا که این اقلام اعلا متناسب با درآمدشان نیست. میوه های شیـرین و آبدار جای خـــود را به میوه های ریز و پلاسیده داده؛ برنج های تایلندی و هندی ( آن هم اگر در این صف های طویل شانس بیاورند و نوبتشان ضایع نشود که بتوانند خرید کنند.) جایگزین برنج اعلای ایرانی شده و حلب های روغن های جامد و پالم دار که اصلا برای سلامتی تــوصیه نمی شود در آشپزخانه ها مانور می دهند.
یکی از کسبه های شهر اراک از رونق بازار در سالهای گذشته نسبت به امسال حکایت میکند و از نبود جنس مرغوب در مغازهاش شکوه میکند و میافزاید: ما به عنوان فروشنده مکلف هستیم تا جنس باکیفیت به دست مشتری بدهیم اما با توجه به اوضاع کساد بازار خبری از جنس مرغوب نیست و وقتی به تولید کنندگان می گوییم آنان ما را مکلف به خرید اقلام مرغوب میکنند .
یکی از میوه فروشان سر بازار دراین باره می گوید: قیمت میوه مرغوب در توان مردم این شهر نیست. آوردن میوه های درجه یک نیز در این شرایط ریسک است. اگر میوه مـــرغوب و درجه یک بیـــاوریم به علت قیمت بالا کسی آن را نمی خـرد و آن قدر در مغازه هایمان می ماند که یا باید در اثر گندیده شدن آن ها را دور بریزیم و یا به محض اینکه لکه دار و پلاسیده شدند آن ها را با نصف و یا یک سوم قیمت بفروشیم. واقعیت آن است که کاهش قدرت خرید مردم باعث شده تا شاهد افزایش میوههای درجه دوم و سوم در بازار باشیم. افزایش قیمتها توان خرید مردم را پایین آورده و مغازه داران نیز کمتر به خرید اقلام درجه یک در بازار آزاد میوه تمایل دارند.
یکی از شهروندان اراکی در این باره می گوید: من سه فرزند دارم که یکی از آن ها دانشجو و دیگری محصل و بزرگترین فرزندم درصدد ازدواج کردن است. با این درآمد های ناچیز و هزینه مدرسه و ازدواج و دانشگاه فرزندم نمی توانم میوه هایی مانند موز، انار و میوه های وارداتی بخرم.
یکی دیگر از شهروندان به نام زهرا ساجدی در این باره می گوید: همسرم سرطان دارد و دستور غذایی خاصی را پزشک به او داده است. خرید این مواد غذایی در توان ما نیست. یکی از آن اقلامی که در برنامه رژیم غذایی همسرم وجود دارد، میــوه آووکادو است که بسیار گــران بوده و کمتر میوه فروشی در اراک آن را می فروشد.
این وضعیت تنها در بازار میوه و خوراکی ها نیست، بلکه کار به اجناس دیگر هم رسیده، به عنوان مثال وضعیت به شکلی شده است که مردم حتی توان خرید کالای دست دوم منزل هم ندارند. در بسیاری از فروشگاه های لوازم خانگی فروشندگان اذعان می دارند که پس از اینکه مردم از قیمت جدید لوازم خانگی مطلع می شوند سراغ سمساری ها را می گیرند تا همان لوازم را دست دوم تهیه کنند، هر چند گاهی قیمت دسته دوم اجناس هم بسیار بالاست و مردم قید خرید را می زنند.
سهم مردم از سفرههای رنگین و حقوقهای نجومی مسئولان چقدر است!؟
بر همگان واضح است که وضعیت اقتصادی پرآشوب حال حاضر را در حالی میگذرانیم که بخشی از مردم از تامین نیازهای اولیه خود از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن عاجز ماندهاند و در برخی از خانوادهها مصرف گوشت قرمز به اندازهای کاهش یافته که با وجود برخی بیماریهای ناشی از کم خونی حتی دو ماه یکبار هم گوشت قرمز مصرف نمیکنند.
اوضاع اقتصادی پر از تنش در زندگی بخش کثیری از مردم مخصوصا سرپرستان بیکار، کارگران و کارمندان با حقوق قانون کار و حتی کمتر از آن به اندازهای دردآور است که مصداق بارز ضرب المثل «قمر در عقرب» است.
مراجعه نکردن به پزشک و پشت گوش انداختن بسیاری از بیماریها به سبب گرانی، هزینههای بی حد وحساب در بخش دندانپزشکی، تندخو شدن والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر به سبب برآورده نشدن خواستههای فرزندان و به دنبال آن سرکش شدن قشر نوجوان پیامدهای شوم بحران اقتصادی در حال حاضر است. حال باید گفت آیا میزان حس مسئولیت پذیری در بین اعضای جامعه و مخصوصا مسئولان در قبال مردم تا جایی هست که بتوان امید داشت عدالت اجتماعی برپا شود؟
آیا حقوقهای نجومی بگیر و نمایندگان مجلس راضی هستند این وضعیت بحران را با ایثار مدیریت کنند و برای مدتی هم که شده مردم را بر سر سفرههای رنگینشان بنشانند و از دریافت حقوقهایی با صفرهای کلان امتناع کنند تا اندکی توازن و تعادل بین مردم و مسئولان حاکم شود!
مردم خواستار آن هستند که مسئولان از برگزاری همایشهای بدون خروجی و جلسات با پذیراییهای و تشریفات لاکچری پرهیزکنند و در این بحران اقتصادی به معنای واقعی درصدد برطرف نمودن مشکلات نه تنها در شعار، بلکه در عمل برآیند.