خانه » جدیدترین » رنگ زندگی

رنگ زندگی

شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸   شماره ۱۲۴۰

رنگ زندگی

درباره کتاب انار تلخ نوشته غلامعلی ولاشجردی فراهانی

«اینجا اتفاقهای عجیب ، زیاد شگفتی ندارد و چیزی عجیب است ، که عادی و معمولی باشد» ؛
انار تلخ ، صفحه ۱۵۸

رضوان میرمحمدی

پرداختن به عناصر داستان، طرح کنش ها و واکنش های شخصیت ها در روایت های غیرخطی و توام با بزنگاه های تامل برانگیز در روایت داستان، فراز و نشیب خودش را دارد؛ فراز و فرودی که ترجیح برخی نویسندگان را به سمت خاطره نویسی ساده و صِرف سوق می دهد.
از این رو در دنیای داستان نویسی امروز، به جای مواجهه بـا داستان در معنای خاص، با انبوهی از کتاب های خاطره نویسی با روایت های خطی و قابل پیش‌بینی روبه‌رو هستیم .انار تلخ نیز یک کتاب خاطره نویسی است و ترکیبی از خاطرات واقعی آمیخته با تخیل نویسنده است. مجموعه ای از چند داستان مستقل، با آدم ها و فضای داستانی مرتبط به هم.
آنچه در نگاه اول از عنوان کتاب بر می آید عنوانی با نمادگرایی انار، از عناصر نوستالژیک و تلخی ای ست که قرار است داستان، روایتگر آن باشد.
این عنوان از یکی از داستان های کتاب گرفته شده است؛ داستانی که به طور ضمنی فضای فکری نویسنده و ساختار محتوایی داستان ها را به گونه‌ای فهرست وار و چکیده در خود جای داده است .
نویسنده، شیوه روایتگری را با تاکید بر رویداد‌ها و رعایت توالی زمانی وقوع حوادث، آنگونه که در حافظه اش الویت داشته، برگزیده است .
درون مایه کتاب موضوعی آشنا و قدیمی است که بیانی نو یافته است. آنچه داستان های انار تلخ را خواندنی تر می کند، سادگی، صمیمیت و نوستالژی ملموس آدم ها در روایت زندگی است؛ به همان اندازه ساده و بسیار پیچیده، همانند تماشای گذر آبی زلال، از بستر سنگلاخ رودخانه ای خروشان.
هرچند داستان‌ها فاصله زمانی زیادی با امروز ما دارند، اما از آنجا که هر یک از ما به واسطه همنشینی با خاطرات قدیمی مادران و پدرانمان و یا به مدد پرده سینما، خاطرات کمرنگی در ذهنمان نقش بسته است، داستان ها این توانایی را دارند که مثل مداد مشکی پر رنگی، تصاویر زیبای این نقاشی بی رنگ را، در حافظه مخاطب پر رنگ کنند و در برش هایی از کتاب، مخاطب را به همذات پنداری با راوی برسانند؛ مثل چشم گذاشتن بر دریچه دستگاه شهر فرنگی؛ وضوح تصاویر از داستانی به داستان دیگر رفته رفته بهتر می شود و نوعی خاطره سازی ثانویه برای مخاطب رقم می‌خورَد.
شخصیت پردازی های داستان متاثر از فضای ملموس و کمابیش آشناست و از این جهت کار نویسنده را در توصیف موقعیت مکانی و شخصیت ها ساده‌تر کرده است .
با این حال گاهی با یک گزارش نویسی طولانی در فضاسازی، ترسیم شخصیت ها و ارتباط آنها با مضمون اصلی مواجه‌ می شویم .
انار تلخ شبیه به پرده های پرده خوان های قدیمی پارک شهر اراک است؛ نزدیک مقبره آقانورالدین، نقاشی های براق با آدم های واقعی تر، با چشم های درشت و ابروهای پیوست، نقاشی های پر از رنگ و نقش و حادثه و البته اشتیاق؛ آدم هایی با شکل و شمایل خودشان.
از رصد ستارگان بر پشت‌بام تابستان، تا خیره ماندن به زلال خمره‌ای، کنج دیواری کاهگلی. بوی نان تازه در «دود چوب» میان سطرهای کتاب پیچیده است.
گاه از دل سیاهی چاهی شرایط معیشت و روزگار فراموش شده مردمان را بیرون می کشد و در دستان مخاطب می گذارد و گاه مثل ردِ تیغی می‌شود که پدر داستان «خطها»، برای در امان ماندن بچه ها از مرض های مرسوم، پشت ساق پاهایشان، در حیاط بزرگ خانه می کشید، رد تیغی که یک نشانه مشترک برای آنها بود، تا آن حیاط، همیشه زنده و بزرگ باقی بماند.(صفحه ۱۹)
ازهیجانِ زدن زنگ دوچرخه ای غریبه، در خلوت ظهر کوچه ای، تا دمیدن شوت (سوت) گلی و خوردن یواشکی آبنبات های مینو و باغ های مَلِک تا گنبد های بازار شهر و … ، از ظرافت های ماندگاری ست که در کتاب آمده و روایت های انار تلخ را، جذاب و خواندنی تر کرده است.
کتاب تنها زندگی بخشی از مردمان شهر را به تصویر کشیده است و تقریباً جز اندکی به صورت اشاره، به وضعیت اجتماعی و سیاسی آن مقطع زمانی نپرداخته است؛ البته رسالت این گونه هم نداشته است اما با کمی اغماض در مورد جامعیت متن، می توان آن را یک دایره المعارف ملموس و مصور زندگی در اراک قدیم دانست، با این حال مخاطب غیـــربومی نیز با داستان ها ارتباط برقرار می کند و تاثیر می پذیرد.
تناسب سوژه با نثر و زبان داستان (با وجود برخی دیالوگ های خاص با گویش اراکی) و بطور کل، زبان معیار در کل کتاب رعایت شده است .
روایت کلی داستان را می توان در فهرست انواع پیرنگ، در زیر مجموعه پیرنگ بلوغ قرار داد؛ داستانی که بالغ شدن فیزیکی، روحی و معنوی شخصیت اصلی (راوی) را در طول زمان و درخلال حوادث نشان می‌دهد.
داستان ها به آرامی و گاه به کندی پیش می روند و نمودار حوادث با شیب ملایمی از شرح، به صعودِ کنش و تعلیق و سپس به نقطه اوج داستان می رسد اما در عین حال به همان آرامی به پایان بندی خوبی نیز منتج شوند؛ برخلاف شتاب ثابت روایت داستان‌ها، کتاب بسیار پر ماجرا است.
نویسنده شاه کلید و بزنگاه داستان را در جمع بندی پایانی داستان ها گنجانده است، گاهی نیز ترجیح داده است داستان در مخاطب ادامه یابد و تعبیر و تفسیر آن بر عهده خواننده باشد .
گاه اما در نتیجه گیری ضمنی ویا صریح پایانی روایت ها، بیان کودکانه، دستخوش تغییر می شود و دیالوگ ها در فضای والد و بالغ راوی، نوسان می یابد. به طور مثال: در داستان شکار کلاغ، تغییر سن و ادبیات روایتگر داستان، گاه خواننده را سردرگم کرده و مخاطب را میان رفت و برگشت های زمانی، معلق می کند؛ اما با این حال کتاب، اصالت، باورپذیری و روانی خوانش خود را به خوبی حفظ نموده است.
هر چه در متن جلوتر می‌رویم آداب و ادبِ مردمانِ شهر نمایان‌تر می‌شود، آنچه در این میان از توضیح و تشریح رسوم به چشم می‌آید ارزش و قدری است که نویسنده در خلال خاطراتش از آنها یافته و به شیوایی به مخاطب انتقال داده است.
و این نیست جز در سایه خواندن های مدام و پژوهش های مکرر چرا که نویسنده انار تلخ پیشتر کتاب های فاخر و ارزشمند «فرهنگ عامه استان مرکزی» و نیز « آوازهایی در مه» را در کارنامه نویسندگی خود داشته است؛ و این تفاوت خاطره نگاری صرف با داستان نویسی حرفه ای است کـه می تواند از کوچه های خاکی شهر، تصویری گویا از احوال مردمان آن روزگار باشد، تا در آینه روایت های ساده و روزمره بتوان، نه تمام، که به قدر و اندازه ی بضاعت روایت، از آیین ها، عقاید، آداب، فرهنگ زندگی و کار و شغل های روزگار فراموش شده و حتی طعم غذاها را، به وضوح دید و چشید.
کتاب «انار تلخ» را علاوه بر خوانش داستان ها، باید یک بار نیز از منظر ویژگی های زیبایی شناسی توصیفات، هارمونی و همخوانی مکان و فضای زمان اثر، بررسی نمود؛ به خصوص در داستان های «رنگ زندگی» و «هم خانه ها»؛ داستان های‌ «انار تلخ»، همانند یک فرش دستبافت، با لچک ترنج گل برجسته ی هفت رنگ است که نقش های تیره و روشنش چنان در هم تنیده شده اند که به سختی می توان رنگ غم و شادی اش را از هم باز شناساند.
کتاب انار تلخ توسط انتشارات موسسه انجمن قلم ایرانیان امروز در ۳۰۸ صفحه در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.