دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹ شماره ۱۳۴۱
گفتوگو با سولماز صدقی، تهیهکننده و کارگردان فیلم مستند «یغمای کودکی» با موضوع کودکان کار
دوست دارم مردم فیلمهایم را ببینند
احمدرضا حجارزاده
سینمای مستند بخصوص در گونهی اجتماعی، از متنوعترین طیفهای فیلمسازی است که هنرمندان بسیاری را به خود جذب کرده و هرساله بر تعداد آنها اضافه میشود و به دلیل سوژههای متفاوت و گستردهیی که برای ساخت مستند در ایران وجود دارد، اغلب شاهد نمونههای موفق و خارقالعادهیی در این عرصه هستیم. دکتر سولماز صدقی از فیلمسازان جوانی است که طی چند سال گذشته،گام به مستندسازی اجتماعی گذاشته. او که حدود شش سال پیش با مستند «فرشتهیی در خانه من» به وضعیت کودکان مبتلا به اوتیسم پرداخته و در جریان فیلم خود، فرزند لادن طباطبایی ـ از بازیگران سینما ـ را سوژه قرار داده بود، پس از موفقیتهای آن فیلم، مستند کوتاه دیگری به نام «یغمای کودکی» را با تمرکز بر مساله کودکان کار و زبالهگردی در تهران، تهیه و تولید کرد. این مستند با پشتیبانی و سفارش انجمن حمایت از حقوق کودکان تولید شد و در برخی جشنوارههای داخلی و خارجی به نمایش درمیآید. همچنین صدقی به تازگی دو فیلم مستند با عناوین «کدامین گناه من؟» ـ با موضوع اعتیاد ـ و «همپیمان شویم» ـ در مورد پیماننامهی حقوق کودک با حمایت انجمن حقوق کودکان ـ را ساخته است. به بهانهی آمادهشدن مستند «یغمای کودکی» با تهیهکننده و کارگردان آن گپوگفتی داشتهایم.
پس از تولید فیلم «فرشتهیی در خانه من» با موضوع کودکان مبتلا به بیماری اوتیسم و تمرکز بر فرزند یکی از بازیگران سینمای ایران ـ لادن طباطبایی ـ تا تولید فیلم جدیدتان ـ یغمای کودکی ـ چند سالی وقفه افتاد. از همان زمان درگیر پیشتولید این مستند تازه بودید؟
خیر. در فاصله زمانِ سه سالی که از ساخت فیلم قبلیام میگذرد، روی پروژهی «یغمای کودکی» کار نمیکردم. اتفاقاً روی مستند دیگری کار میکردم که همچنان پروسهی تولید آن ادامه دارد و در مرحلهی تدوین هستیم و انشاالله به زودی آمادهی نمایش میشود. آن فیلم دربارهی معضل اعتیاد است. پژوهش فیلم، زمان زیادی از ما گرفت، چون کار بسیار دشواری بود. امیدوارم بتوانم آن را هم در سریعترین زمان ممکن به جشنوارهها برسانم و همینطور در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران بکنم.
ایدهی ساخت مستندی درباره کودکان کار از چه زمانی و چگونه به دغدغه شما تبدیل شد؟
از زمانی که وارد انجمن حمایت از حقوق کودکان شدم،که حدود پنج ماه در بخش پژوهش فعالیت میکنم، متوجه شدم آنها مدت هشت ماه است پروسهی تحقیق دربارهی مسالهی زبالهگردی را آغاز کردهاند و به من پیشنهاد دادند برای روز رونمایی از کتابی به نام «یغمای کودکی»، این فیلم را آماده بکنم و برسانم. فرصتمان بسیار کوتاه بود اما خوشبختانه موفق شدیم در این فرصت کم فیلم را بسازیم.
در مستندتان از فرم مصاحبه و گزارش استفاده کردهاید اما از نمایش چهرهی سوژهها امتناع کردید. چرا این اتفاق افتاده ؟ به درخواست سوژهها یا انتخاب خودتان بود؟
ساخت این مستند کوتاه بسیار بسیار کار مشکلی بود، به این دلیل که باید از حقوق کودکان دفاع میکردیم، چون انجمن حمایت از حقوق کودکان حامی پروژه بودند و آنها یکسری قوانین خاص خودشان را دارند. مثلا چهرهی بچههای حاضر در فیلم،که از جمعیت افغانها بودند، نباید دیده و شناسایی بشود. بسیار پیش آمده اگر سوژههای فیلم شناسایی بشوند، ممکن است آنها دیپورت بشوند و از ایران خارج بکنند و این مساله برای آنها خوب نیست، زیرا آن بچهها دارند کار میکنند و درآمدشان را در واقع به خانوادهشان میرسانند. بچهها خیلی میترسیدند. حتا اجازه نمیدادند ما فیلمبرداری بکنیم. با آنکه به بچهها میگفتیم ما چهرهی را نشان نمیدهیم، باز میگفتند «نه، ما نمیخواهیم مقابل دوربین حرف بزنیم». اصلا جلوِ دوربین نمیآمدند. یکی از کارهای سخت در طول تولید مستند «یغمای کودکی» این بود که کلِ تهران را گشتیم تا چند نفر را پیدا کردیم که با آنها حرف بزنیم، با رفتاری که بهشان برنخورد و احساس کوچکشدن نکنند. همهی این موارد را در نظر میگرفتیم.
برای ساخت این مستند با چه موانع و محدودیتهایی روبهرو بودید؟ چه بخشهایی را دوست داشتید در فیلم داشته باشید که به دلیل محدودیت مجبور شدید آنها را کنار بگذارید؟
برای ساخت این فیلم مشکلات فراوان داشتیم. مثلا خیلی دلم میخواست از مراکز بازیافت فیلمبرداری بکنیم اما هیچکدام اجازه نمیدادند. در صورتی که اگر کار آنها قانونی است، چرا اجازه نمیدادند و اگر غیرقانونی است، چرا کسی رسیدگی نمیکند؟ بسیار میترسیدند. چنان هراسی داشتند که تمام زبالهها را جمع کرده بودند و اصلاً دوست نداشتند ما فیلم بگیریم. حتا وقتی من با مجوز وارد میشدم و میگفتم اجازه بدهید ما کارِ شما را نشان بدهیم، به هیچ عنوان قبول نکردند و متاسفانه به رغم تمایلی که داشتیم، نتوانستیم فیلمبرداری بکنیم.
برای ساخت مستند یغمای کودکی چه مدتزمانی صرف کردید؟
مدتزمان تولید فیلم از شروع تا پایان دو هفته طول کشید، البته دو هفته فشرده که بیستوچهارساعته روی آن کار کردیم.
پروسهی تحقیق و پژوهش شما چگونه بود و از چه منابع و افرادی در این امر بهره بردید؟
در بخش پژوهش از افرادی مانند آسیبشناس، مردمشناس و حقوقدانان خیلی کمک گرفتم، چون خود انجمن حمایت از کودکان کار، هشت ماه پژوهش انجام داده بودند.کامیل احمدی ـ مردمشناس و آسیبشناس ـ و خانم منصوره یزدانی ـ حقوقدان و روانشناس نیز با ما همکاری داشتند که خانم یزدانی پژوهشگر مستند «یغمای کودکی» هم بودند.
به نظر میرسد در فیلم سعی کردهاید از فرم کلیشههای رایج پرهیز بکنید و به ورطهی شعارزدگی نیفتید که خوشبختانه این اتفاق افتاده و مستند ریتم و روندِ متفاوت و جذابی به خود گرفته. برای رسیدن به چنین فرمی، از پیش طرح و برنامهریزی کرده بودید یا جزو استثناهایی است که هنگام تصویربرداری یا روی میز مونتاژ اتفاق میافتند؟
همیشه سعی میکنم پیش از شروع فیلمبرداری ریتم فیلم را در نظر میگیرم و به این موضوع فکر میکنم چه باید کرد که ریتم فیلم درست از کار دربیاید و خیلی اهل شعاردادن و شوآفهای معمول در عرصهی فیلمسازی نیستم. البته سعی داریم به احتمال زیاد زمان فیلم را بیشتر بکنیم.
تولید چنین مستندهایی، فارغ از دغدغه شخصی فیلمساز و نهادهای مرتبط، به نظرتان چهقدر میتواند بر سرنوشت سوژه و افراد درگیر با آن معضل تاثیرگذار باشد؟ معمولاً هر سال تعدادی از اینگونه فیلمها به سبک و سیاق مختلف ساخته میشوند. آیا سینمای مستند ما به تولید مداوم مستندهایی از این دست نیاز دارد؟
به نظرم در ایران باید مستندهای بیشتری ساخته و دیده بشود؛ در تلویزیون و حتا نمایش خانگی، چون مردم ما خیلی آگاه نیستند. مردم ما متاسفانه خودشان را با سریالهای تُرکی بسیار مشغول کردهاند و از جامعه و مشکلاتشان زیاد خبر ندارند و فقط مثل یک ویترین زیبا در این سریالهای تُرکی فکر میکنند زندگی همین است. نه، مشکلات زیادی داریم که بخصوص خانمهای جامعهی ما آگاه نیستند.
برای اکران مستندتان چه برنامهای دارید؟ قرار است مثل فیلم پیشین شما در جشنوارههای داخلی و خارجی نمایش داده بشود؟
قرار است با کمک انجمن حمایت از حقوق کودکان، فیلم را جاهای مختلفی به نمایش دردبیاوریم. یک بار هم در تاریخ ۲۱ ژوئن، مصادف با روز لغو کارِ کودک از فیلم رونمایی کردیم که مردم خیلی از فیلم خوششان آمد. احتمالاً باز هم اکران خواهیم داشت. در حال حاضر تلاشمان اینست زمان فیلم را به سی دقیقه برسانیم و بعد در جشنوارههای دیگر و گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش درآوریم.
بازخورد مخاطبان نسبت به فیلمتان تا کنون چگونه بوده؟
مردم خیلی از فیلم خوششان آمد. بسیاری از مخاطبان حتا با موضوع زبالهگردی آشنا نبودند. این فیلم خیلی برایشان جذاب بوده؛ به قدری که عدهیی تماس میگیرند با من و تشکر میکنند از اینکه ما را از وقوع چنین پدیدهیی مطلع کردید. خیلی از این بابت تاسف خوردند که ما خیلی چیزها را نمیدانستیم. امیدوارم تمام نهادهای مرتبط صدای ما را بشنوند و کاری برای این بچههای بیگناه بکنند.
آیا قرار است برای همیشه در حوزه مستندهای اجتماعی فعالیت داشته باشید؟
پس از مستند دیگری که درباره اعتیاد ساختهام و تا یک ماه آینده کامل خواهد شد، فکر میکنم کار مستندسازی را در همین راستا ادامه بدهم، چون خیلی به مسالهی آسیبهای اجتماعی علاقهمندم. ساخت مستندهای اجتماعی واقعاً حالِ من را خوب میکند، چون میدانید که همیشه دغدغهی یک مستندساز، دغدغهی مردمش است. واقعاً دوست دارم مردم فیلم را ببینند. امیدوارم بتوانم با چند تصویر، مستند و فیلم برخی چیزها را که از چشم مردم پنهان مانده، به آنها نشان بدهم و در این راستا خدمتی به مملکت و مردم کشورم بکنم.
سوژهی فیلمهایتان را بر چه مبنایی انتخاب میکنید؟
معمولاً سوژهی فیلمهایم را بر مبنای آسیبهای اجتماعی جستوجو و انتخاب میکنم و میسازم.
چرا در ساخت مستند یغمای کودکی، سراغ مسوولان و نهادهای مربوطه نرفتید تا از طریق مصاحبه با آنها به پاسخی برای روشنشدن حل این معضل برسید؟
سراغ کسی نرفتم، چون فکر کردم نمیتوانم پاسخی بگیرم!