خانه » پیشنهاد سردبیر » در گفتگو با دکتر مریم یار محمد توسکی/فقر فلسفه یا فلسفه فقر /نگاهی به معیشت مردم استان مرکزی

در گفتگو با دکتر مریم یار محمد توسکی/فقر فلسفه یا فلسفه فقر /نگاهی به معیشت مردم استان مرکزی

یکشنبه ۱۶ خرداد ۹۵   شماره ۳۴۱

گروه اقتصادی-اسحاق شهبازی

فقر چیست ؟ سوالی است که پاسخ دادن به آن ما را به نتایج خاصی می رساند فقر را می توان از روی علامت هایی مثل در آمد کم، تعلیم و تربیت ناقص، افراد غیر ماهر، زندگی در خانه های نامناسب، تعداد جمعیت زیاد از هم گسیختگی خانواده و… شناخت. یعنی درست در پایین ترین نظام طبقاتی تعداد زیادی از مردم در شرایط نابرابری و فقر زندگی می کنند. بسیاری از آنان حتی رژیم غذایی مناسبی ندارند شرایط بهداشتی مناسب ندارند امید به زندگی در اکثریت جمعیت پایین است. در واقع فقر و محرومیت یک پدیده اقتصادی است ولیکن مفاهیم گسترده ای در دامنه ی فقر میتواند قرار داشته باشد از جمله فقرفرهنگی – فقر آموزشی – فقر بهداشتی – فقر امنیتی و…
اندیشمندان و متفکران اجتماعی در تعریف فقر، سخن واحدی ارائه نداده‌اند و از دیدگاه‌های گوناگون به آن نگریسته‌اند ولی بر این اتفاق‌نظر دارند که فقر فرایندی است که عوارض گوناگونی را به‌دنبال دارد. برخی به این تعریف رسیده اند که «فقر معنای خاص خود را دارد، فقر لحن خاص خود، پویایی خاص خود و در برابر زندگی موضع خاص خود را دارد که از یک تعریف منفی (فقدان ثروت) که عناصر تشکیل دهنده فرهنگ فقر را نادیده می‌گیرد متفاوت است.» برخی دیگر فقر را این گونه تعریف کرده اند: «افراد خانواده‌ها و گروههای یک جامعه را می‌توان فقیر نامید، هنگامی که منابع لازم را برای دستیابی به غذا، شرکت در فعالیتها و داشتن تسهیلات و داشتن شرایط مطلوب زندگی و تسهیلاتی که مرسوم است، یا حداقل داشتن این تسهیلات در جوامعی که در آن زندگی می‌کنند، پسندیده و مورد تشویق است را ندارند.» بنابراین فقیر کسی است که او و خانواده تحت تکفل او نتواند از حداقل یک زندگی قابل قبول برای سالهای قرن بیست و یکم برخوردار شوند و این همان خط فقر است و خط فقر در همه جا یکسان نیست و قطعاً از جامعه‌ای به جامعه دیگر و منطقه‌ای به منطقه دیگر تغییر می‌کند. یا به طور کلی «فقر حالتی است که در آن فرد از ابزار لازم برای برآوردن یک یا مجموعه‌ای از اهداف دلخواه محروم است». این تعاریف مبین آن است که فقرشناسان و ارائه دهندگان نظریات فقر چه در زمینه اقتصادی، چه در زمینه فرهنگی و چه در زمینه‌های دیگر در مطالعاتشان تحت تأثیر دامنه گسترده‌ای از برداشتهای گوناگون درباره اینکه فقر چیست می‌باشند، زیرا این مفهوم نسبی و چندبعدی است، از این رو گاه تعریف فقر چنان مبهم می‌گردد و یا خاص می‌شود که از ارائه یک نگاه درست ناتوان می‌شود. آنگاه که محقق بخواهد یک تعریف کلی ارائه دهد در میان گستره وسیعی از کلیات به تعریفی می‌رسد که در اثر گستردگی مبهم می‌شود و گاه در اثر توجه به بخشی از مشکل بناچار به ارائه تعریفی دست می‌یازد که تنها بخش خاص و محدودی را مورد توجه قرار می‌دهد. فقر انواعی دارد که مهترین تقسیم بندی آن فقر مطلق و نسبی می باشد.
فقر مطلق: فقر محرومیت عمیق از مواهب مادی و فرهنگی است که راه توسعه متعارف فرد را تا آن درجه سرکوب می کند که یکپارچگی شخص را به هم میریزد فقیر بودن از این نطقه نظر به معنای ناتوانی در تامین نیازهای بیولوژیکی است که از طریق منابع یا فعالیت خویش است فقیر بودن از این نطقه نظر به معنای زندگی در حالت دایمی تبعید وعدم اطمینان حیاتی است که در آن گرسنگی، عدم برخورد اری از آموزش وبهداشت، زندگی در شرایط مسکونی نامناسب کارکردن غیر انسانی موروثی می شود کسی که از فقر مطلق رنج می برد قادر به تامین هزینه های اساسی وضعیت انسانی نیست. برخی اوقات فقر را از زاویه دید نسبت به شرایط زندگی وکار سایر اعضائ همان جامعه ودر همان زمان نیز می سنجند فقر به این معنا نسبی است وبرخی اوقات فقر را از زاویه دید حداقل درآمد ونا برابری در آمدها می سنجند در این صورت باید مسئله بودجه حداقل درآمد یعنی آستانه فقر را بررسی کرد .با در نظر گرفتن نیاز های اساسی ابعاد دیگر فقر نیز پدیدار می شوند که صرفا اقتصادی نیست. پس فقیر بیش از آنکه محصول رویدادهای فردی باشد محصول موقعیت نا پایدار واز حیث اجتماعی شکننده ای که خود عمدتا از امکانی خاص در روابط تولید است ناشی می شود. افراد فقیر که اقسام کاستی ها را با هم دارند مشکلات سنی ،جنسی ،معضلات تعداد فرزند، رنگ پوست، بیماری وشکنندگی ساختار خانوادگی وگرفتاریهای محیطی که این امکان را به آنها نمی دهد که ظرفیت های خود را پرورش وتوسعه دهند و آنها را محکوم به عدم بر خورداری از آموزش و پرورش، مراقبت و مسکن مناسب و حتی محرومیت از شرایط اجتماعی می کند.
از طرفی فقر نسبی نیز با ارزش گذاری سروکار دارد یعنی به هر تقدیر امروز به فردا می پیوندد اما افراد یا خانواده ها از معیار تعیین شده به وسیله جامعه برای تامین حداقل نیازهای لازم برای یک زندگی سالم با حفظ کرامت انسانی و رشد تعالی فاصله دارند. البته معیار تعیین شده برای گذران زندگی از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است و معیار مورد بحث از خصایص ساختار و جامعه و پویش تاریخی آن نشات می گیرد. به بیان دیگر هرگاه فقر معیشتی به حداکثر برسد فقر مطلق نتیجه می شود. چنانچه فقر معیشتی از سطح مطلق آن فاصله بگیرد و نیاز های بسیاری ارضا نشده باقی بماند، فقر نسبی تحقق می یابد. نسبی بودن فقر در عین حال گویای این حقیقت است که فقر مفهومی چند بعدی است و از این رو گریز از فقر به معنای فراهم آمدن امکاناتی است که نیازهای حداقل در ابعاد مختلف را برآورده می سازد و طبیعتاً چنین حداقلی از جامعه به جامعه دیگر متفاوت است. عواملی چون تغذیه، پوشاک، آموزش و سرپناه در درجه اول اهمیت قرار دارند که فقدان حداقل آنها فقر مطلق را موجب می شود. لیکن در مرحله بعدی مسائلی همچون نیازهای بهداشتی و اوقات فراغت مطرح می گردد و در مراحل بعد جداماندگی و انزوای اجتماعی رخ می دهد. از سوی دیگر به علت فقر احساس بی قدرتی و یا خودبیگانگی مطرح می شود و عدم امکان بر خورداری از حقوق فردی و اجتماعی رخ می نماید. نهایتاً تمامی عوامل یاد شده به فشارهای روحی و روانی فقرا منجر می شود. مرگ در اثر عدم ارضای نیازهای غذایی نقطه پایانی فقر مطلق اقتصادی و مسکنت شدید و مستمر ، زمینه های انحرافات اخلاقی و گرفتاریهای اجتماعی را فراهم می آورد بنابراین معلوم می شود که فقر اقتصادی چگونه زمینه ساز فقر فرهنگی می شود بطوریکه : ۱- کمبود مواد غذایی در کودکان آثار وخیمی روی مغز و رشد آن می گذارد. ۲- تنها علت سوء تغذیه در کودکان کمبود مواد غذایی نبوده و عادات غذایی نامناسب هم موجبات سوء تغذیه و عواقب وخیم آن را در پی دارد. ۳- بدی تغذیه و گرسنگی مستمر ، در چگونگی فعالیت بدنی تاثیر مستقیم دارد که در کارآئی آنها اثر می گذارد. ۴- فقر اقتصادی بنظر برخی از متفکرین موجب افزایش جمعیت می شود. ۵- کمبود امکانات مادی و اقتصادی یکی از مهمترین عواملی است که مانع از ادامه تحصیل فرزندان جامعه می شود (بیسوادی و عدم بهره مندی از دانش اجتماعی) ۶- فقر فرهنگی والدین به مشکل تعلیم و تربیت فرزندان دامن میزند و لذا فقر فرهنگی موجب تشدید در فقر فرهنگی می شود. ۷- فقر فرهنگی موجب توجیه فقر اقتصادی هم می شود بطوری که آنرا مولد قضا و قدر می داند. ۸- در جامعه ای که بدلیل محدودیت منابع مالی و بودجه ، امکان توسعه فضاهای آموزشی و تجهیزات و امکانات مورد نیاز تعلیم و تربیت فراهم نباشد بسیاری از افراد لازم التعلیم از تحصیل محروم خواهند بود. ۹- نقش خطیر رسانه های گروهی بویژه تلویزیون در امور فرهنگی و آگاهی های اجتماعی را نمی توان نادیده گرفت که از طرفی هم توسعه پوشش رادیو و تلویزیون در ارتباط با وضع اقتصادی خانواده می باشد. ۱۰- اسراف و تبذیر توسط عده ای معدود ۱۱- بلااستفاده بودن منابع و ذخائر زیرزمینی ۱۲- فرار مغزها: طبق برآورد مشارکت و همکاری افراد متخصصی که از جهان سوم به سه کشور امریکا، کانادا و انگلیس رفته اند طی سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ بیش از۵۱ میلیارد دلار برای کشورهای صنعتی و پیشرفته ارزش داشته است. ۱۳- فقر علمی و تکنولوژی ، پائین بودن هزینه های تحقیقاتی ، بطوری که طی بررسی آماری سال ۱۹۷۰ از کل هزینه های انجام شده جهت تحقیق و توسعه در سطح بین المللی ۷/۹۷ درصد کشورهای توسعه یافته و فقط ۳/۲ درصد در کشورهای توسعه نیافته صرف گردیده است.
فقر ناشی از عوامل گوناگون و زیادی است که بطور کلی می توان آنها را به دو دسته تقسیم نمود : ۱- عوامل شخصی ۲- عوامل اجتماعی گر چه رشد و توسعه جامعه، از طریق کاهش بیکاری و افزایش سطح درآمد مردم و همچنین افزایش قدرت مالی دولت که آن را به اجرای طرحهای مختلف رفاه عمومی مانند بهبود وضع تعلیم و تربیت افزایش خدمات عمومی و کمکهای نقدی به بیکاران قادر خواهد نمود فقر رابه تدریج کاهش می دهد ولی عامل مهم در از بین بردن فقر توزیع صحیح منابع و درآمد درجهت نفی استعمار است. در بررسی عوامل موثر در ایجاد فقر عامل سیاستهای استعماری در ایجاد وابستگی فرهنگی و اقتصادی در کشورهای در حال توسعه یکی از عمده ترین عوامل می باشد اینکه اغلب یا تمام سیاستمداران شرقی تحصیل کرده اروپا و امریکا یا دانشگاههای غربی می باشند حقیقتی کاملاً در خور توجه است بدین ترتیب استکبار جهانی طی سالیان دراز در جهت مسخ فرهنگ ملل با ایجاد وابستگی فرهنگی و تداوم بخشیدن به آن عاملی عمده در ایجاد فقر در اینگونه کشورها بوده است. در همین رابطه در این شماره با یکی از اساتید جامعه شناسی دانشگاه اراک به گفتگو نشسته ایم تا به بررسی وضعیت فقر در استان بپردازیم.

 

دکتر مریم یارمحمد توسکی در گفتگو با وقایع با اشاره به شاخص های جهانی درباره فقر گفت: براساس اعلامیه هزاره ، هشت هدف توسعه هزاره کشورها را موظف می سازد برای مبارزه با فقر، بی سوادی، گرسنگی، عدم وجود امکانات آموزشی، نابرابری جنسیتی، مرگ ومیرکودکان ومادران، بیماری و نابودی محیط زیست دست به دست هم بدهند و تلاش نمایند. اهداف توسعه هزاره آزمونی برای اراده سیاسی به منظور ایجاد مشارکت وسیع تر و عمیق تر است. بیانیه هزاره سوم و اهداف توسعه هزاره، علاوه بر رویکرد ارزشمند انسان گرایانه، توسعه گرایانه و عدالت جویانه خود، واجد متدولوژی ارزنده وهوشمندانه هم هست؛ به نحوی که هرم برنامه از ۸ آرمان، ۱۸ هدف و ۴۸ شاخص تشکیل شده است. ارتباط پارادایم بیانیه یعنی «پایان دادن به فقر» با آرمانها، اهداف و شاخصها کاملاً نظام منـد طراحـی شـده است. در این مطالعه معتبر اهداف و شاخصهای از بین بردن فقر و گرسنگی در موارد زیر توصیه شده است:
هدف۱:کاهش نسبت جمعیت مردمی که با کمتر از دو دلار در روز زندگی می کنند از طریق: کاهش شکاف فقر و ارتقاء سهم درآمد دو دهک پایین (فقیرترین) از درآمد ملی
هدف۲:دست یافتن کامل و پرحاصل به اشتغال و کار سالم برای همه، شامل زنان و جوانان
رشد نرخ بهره وری نیروی کار (رشد نرخ تولید ملی به ازای هر فرد شاغل) ، رشد نرخ ضریب اشتغال جمعیت، و کاهش نسبت جمعیت شاغلی که با کمتر از یک دلار در روز زندگی می کنند.
هدف۳: کاهش نسبت جمعیتی که از گرسنگی رنج می برند از طریق: کاهش رواج کسر وزن کودکان زیر ۵ سال، توجه به جمعیتی که کمتر از حداقل سطح مجاز، مصرف انرژی در برنامه ی غذایی خود دارند.
وی افزود: هرم سلسله مراتب نیاز انسانی یک مدل معتبر و ماهیتی از نیازهای انسانی را نشان میدهد. به عبارت دیگر تا زمانی که مسایل اولیه از جمله معیشت مردمان یک گروه اجتماعی و یا یک جامعه مهیا نگردد، نیازهای متعاقب آن یا برآورده شدنی نیست و یا حداقل بنحوی مطلوب محقق نخواهد شد.ضریب جینی عددی بین صفر و یک است که در آن صفر بمعنای توزیع برابر درآمد و یا ثروت و یک بمعنای نابرابری مطلق است. از این شاخص برای درک تفاوت در کمیت خدمات رفاه اجتماعی و سیاستهای حقوق و دستمزد استفاده میشود.
استاد دانشگاه اراک تصریح کرد : از طرفی دیگر مسئله جنسیتی شدن فقر در ایران مطرح شده است. بر اساس نتایج آمارگیری نشان دهنده آن است که از سویی با زنانه شدن سالمندی و از سویی دیگر با زنانه شدن سرپرستی خانوار مواجه هستیم که پیوندی ناگسستنی با زنانه شدن فقر دارد که در گفتمان توسعه از آنان به عنوان فقیرترین فقرا یاد می شود. مثلا شهیندخت مولاوردی در همایش ملی «زنان نقش آفرینان فرهنگ و اقتصاد» معتقد است: براساس یافته‌های طرح آمارگیری از نیروی کار در پاییز سال ۱۳۹۲ نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت زنان ۱۰ ساله و بیشتر، تنها ۱۱٫۳ درصد می باشد که برای مردان این نسبت برابر ۶۲٫۱ درصد بوده است و نیز بیکاری زنان دو و نیم برابر مردان است که ۲/۸ درصد رشد داشته است. براساس آخرین آمار اعلام شده از سوی مدیریت آموزش و تحقیقات ستاد ملی مبارزه با مواد مخدر در سال ۱۳۹۲ ، بیشترین درصد معتادان را زنان تشکیل می دهند و به لحاظ وضعیت زناشویی، ۶۳ درصد جمعیت نمونه متاهل بودند با توجه به درصد بالای معتادین متأهل می توان عنوان نمود هر چند تعداد زنان معتاد کشور در حد پایینی قرار دارد، اما امکان بروز آسیبهای اجتماعی گوناگون از جمله بروز خشونت علیه آنان در آن خانواده ها بسیار بالا می باشد.
۱- برنامه ریزی در راستای کاهش نرخ طلاق و افزایش و تسهیل امکان ازدواج جوانان
۲- توجه به وضعیت سرپرست خانوار و خود سرپرست
۳- برنامه ریزی و سیاستگذاری در زمینه افزایش تحصیل زنان در مقاطع تحصیلات تکمیلی (دکترای تخصصی)
۴- توجه به اشتغال زنان بخصوص زنان دانش آموخته آموزش عالی
۵- علیرغم پایین بودن میزان آسیب های اجتماعی در بین زنان نسبت به مردان به دلیل وابسته بودن زندگی زنان به مردان ضروری است برنامه ریزی جدی در راستای کاهش آسیب‌ها و تبعات آن به عمل آید.
توصیف آماری وضع موجود بر شاخصهای مستقیم و غیر مستقیم زمینه ساز تامین اجتماعی، رفاه و فقر در استان مرکزی(با تکیه براراک )
یارمحمد توسکی خاطرنشان کرد: میانه سنی اراک ۲۴/۷ نرخ رشد جمعیت ۲/۵، افزایش نرخ سالمندی بدون آمادگی و وجود تأمین حمایت های اجتماعی لازم حدود ۱۰ درصد. دومین شهر پیر کشور(بالای ۶ درصد روند سالمندی) رتبه و جایگاه استان مرکزی توسعه یافتگی فرهنگی در کشور در حد متوسط است.
وی افزود: باید گفت که این جایگاه با توجه به د یگر متغیرهای جمعیتی، جغرافیایی، اقتصادی و صنعتی و حتی علمی و آموزشی نشان دهنده وضعیت نامناسب فرهنگی استان در قیاس با دیگر مناطق کشور است. بر اساس مطالعات انجام شده و شواهد وضع موجود،میانگین وضعیت توسعه اجتماعی در استان مرکزی حدود ۵۰ درصد است.این در حالی است که شاخصهای رشد صنعتی / اقتصادی استان مرکزی به شرح زیر می باشد:
رتبه دوم کشوراز نظر تعداد شهرک‌های صنعتی (۳۵شهرک و ناحیه صنعتی)
رتبه چهارم کشور از نظر توسعه یافتگی صنعتی
رتبه سوم کشور به لحاظ سرمایه گذاری در قالب کارخانجات
رتبه سوم صنایع کشور به لحاظ سرمایه گذاری در صنایع و برق
رتبه پنجم کشور در صنایع کانی غیرفلزی
رتبه سوم در صنایع شیمیایی و سلولزی
رتبه ششم در صنایع نساجی و پوشاک (۱۳۹۲،شعبانی فرد)
وی ادامه داد: بر اساس ضریب جینی استان مرکزی در سال ۹۳ رتبه ۱۵ و از میانگین کشوری پایین تر است. برای مقایسه این شاخص با دیگر استانها میتوان از نمودار زیر بهره جست.
یارمحمد توسکی با ارائه آمار کشوری و نتایج حاصله از آن گفت: اراک چهارمین شهر گران ایران در زمینه مسکن، پس از تهران، اصفهان و کرج است.[دنیای اقتصاد، ۱۹ دی ۱۳۸۵] این شهر از جمله شهرهایی است که قیمت مسکن در آن همواره بالاتر از میانگین کشور بوده‌است. از جمله دلایل گرانی مسکن در این شهر، صنعتی بودن شهر و استقرار صنایع بزرگ در پیرامون شهر، نبود عوامل نظارتی و نبود قوانین بازدارنده برای کنترل قیمت در کشور می‌باشد.[ مرکزی دیلی، ۱۳ آذر۱۳۹۱] بسیاری از مردم حاشیه شهر اراک مثل فوتبال، چشم موشک و باغ خلج امیدوارند به روزهایی بهتر و توقعاتشان از مسئولین را بیان می کنند، رفع کمبود آب و نصب انشعابات فاضلاب اولین خواسته ای است که از مسئولان دارند.(بختیاری ۹۴/۸) طبق آمار های رسمی بیش از ۴۵% جهت جوان شهر اراک یعنی افراد زیر۱۴ سال در محدوده کوی های امام علی، ولیعصر، رودکی و داوران، سکونت دارند .در این گزارش اگرچه کودکان کار و خیابانی نسبت به سال ۸۸ کاهش قابل توجهی داشته است ولی طی سال ۹۲ تا ۹۳ پنجاه درصد افزایش داشته است. وضعیت نزاع خیابانی که یکی از زمینه های آن فشار اقتصادی – اجتماعی است، اراک رتبه اول را نسبت به دیگر شهرهای استان داشته و فاصله اش با شهر بعدی ۵ برابر است. (باجلان، ۱۳۹۳)
این جامعه شناس خاطر نشان کرد: همچنین از زاویه ای دیگر زنانه شدن فقر در استان مرکزی نیز قابل توجه است. ۱۲ درصد خانوارهای استان دارای سرپرست زن هستند. ده درصد از معتادین استان زنان هستند. ۳۹/۸۶ درصد زنان جوان و تحصیلکرده استان بیکار هستند (بیشترین آمار جامعه بیکاران استان زنان جوان می باشند) موارد اقدام به خودکشی در زنان استان سه برابر مردان است و بیشترین مربوط به متاهلین و خانه دار می باشد. نسبت ازدواج به طلاق در کشور۵/۸ و در استان۴/۷ می باشد که نسبت به میانگین کشوری بیشتر است. فقر نه صرفا در شکل اقتصادی، بلکه در همه اشکال دیگرِ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… مهم‌ترین آسیب امروز جامعه ایران است. مهم‌ترین آسیب اجتماعی امروز ایران را باید «فقر» دانست؛ فقر در معنای گسترده آن و نه تنها در مفهوم محرومیت از امکانات مادی بلکه به شکل عدم دسترسی به منابع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی وسیاسی نمودار می شود. اما شاخصه فقری که امروز در ایران وجود دارد و آن را به مهمترین آسیب اجتماعی جامعه تبدیل کرده، فقری است که با نابرابری‌ اجتماعی توام شده و در ابعاد متنوع‌ و به شکل گسترده، اقشار مختلف جامعه را در بر می گیرد. بسیاری از آسیب‌‌های اجتماعی دیگر مانند اعتیاد، طلاق، تن‌فروشی، بزهکاری و… از تبعات فقر همراه با نابرابری اجتماعی هستند. ایشان در پایان با اشاره به راهکارهایش برای بهبود وضعیت کنوی گفت: راهکارهای کلان خود را برای نزدیک شدن به وضع مطلوب فقر زدایی در استان مرکزی(با تکیه براراک ) ارائه می کنم که مهمترین آنها به شرح زیر میباشد:
– مشخص نمودن نهادهای متولی توسعه اقتصادی- اجتماعی استان و وظایف آنها.
– تدوین نظام جامع «راهنمای جامعوی توسعه استان مرکزی» با بهره گیری از صاحبنظران تخصصی و حرفه ای در حوزه علوم اجتماعی
– تمرکز بر «نیاز محوری» در توسعه اقتصادی-اجتماعی استان با هدف سازماندهی و تأثیرگذاری ساختاری
– بهره گیری از گروهها و متخصصین بومی(ساکن و غیر ساکن) در فرایند برنامه ریزی و اجرا مؤلفه های توسعه اجتماعی استان (مبارکی ۱۳۹۱)
– توسعه شهری بعنوان یک عامل زمینه ساز برای اشتغال، کارآفرینی و تامین حقوق شهروندی از طریق:
– بسترسازی عدالت اجتماعی و شهروندی
– بسترسازی مشارکت شهروندی و همبستگی اجتماعی
– بسترسازی تقویت بنیان نهادهای اجتماعی و بنیان خانوادگی
– رویکرد استرتژیک بر پدیداری توسعه پایدار شهری
– گسترش آداب و فرهنگ شهرنشینی
– مساعدت و سازماندهی ارگان های دولتی و خصوصی
– کارآمدسازی سیاست ها و برنامه های سیاست گذاری در حوزه کلا نشهری
– گسترش حقوق شهروندی و بهینه سازی مناسبات مدنی
– راهکارهای میانی و خرد نزدیک شدن به وضع مطلوب فقر زدایی در در استان مرکزی(با تکیه براراک )
– تلاش ملموس در حفظ و ارتقاء سلامت اداری- مبارزه کارساز با فساد اداری در شکل غالب رابطه مداری و خود محوری / مبازره کارساز با رشوه گیری در اشکال مختلف حضوری، پایاپای ،جبرانی ، با واسطه و… / انعکاس فعالیتهای مرتبط با ارتقاء سلامت اداری و مبارزه با فساد اداری در رسانه های جمعی / تشویق و تقویت تشکلهای مردمی در جهت حفظ و ارتقاء سلامت اداری
– تلاش جدی به وضعیت نا مطلوب معیشتی- رفاهی ۲۵۰۰ زن سرپرست خانوار در استان مرکزی از طریق : توجه به وضع معیشتی زنان و فرزندان و آینده نگری در این زمینه بویژه در خصوص تحصیل و اشتغال، ارائه تسهیلات خوداشتغالی ، فراهم نمودن زمینه جذب نیروهای متخصص، حمایت حقوقی از بانوان، آموزش گسترده مهارتهای زندگی
– ارتقاء فرهنگ احترام به قانون در همه سطوح در راستای تحکیم برابری اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی : آموزش احترام به قانون و موهبات اجتماعی حاصل از آن در سطوح مختلف اجتماعی / تبلیغ و تشویق قانونمداری در گستره عمومی شهر اراک / نظارت و بازرسی مستمر و کارآ در قانون شکنی ها و انعکاس به مردم از طریق رسانه های جمعی / ایجاد و ارتقاء فرهنگ نظم اجتماعی در دو سطح فردی و اجتماعی جهت حفظ و تکریم قانونمداری
– ارتقاء سطح اعتماد اجتماعی با هدف افزایش سرمایه اجتماعی بعنوان مسیری مطمین در کاهش فقر از طریق: آگاهی رسانی شفاف به مردم نسبت به ساز و کارها، عملکرها و ارزیابی در سطوح مختلف دستگاههای اجرایی / فعال سازی دفاتر رسیدگی به عملکرد و شکایات و انعکاس آن به مردم از طریق رسانه های جمعی در راستای تقویت فرهنگ پرسشگری / ارتقاء فرهنگ پاسخگویی از سوی هر فرد حقیقی یا حقوقی نسبت به وظایف محوله / ارتقاء سطح اعتماد به سیستمهای بازرسی از طریق جلسات پرسش و پاسخ مردمی / ارتقاء سطح اعتماد به صنوف مختلف از طریق ارائه گزارشهای رسیدگی به تخلفات آنان و آسان سازی انتقال شکایات مردم به مراجع ذیصلاح / تشویق و تقویت تشکلهای مردمی در جهت ارتقاء سطح اعتماد اجتماعی در سطح استان
– نهادینه نمودن تفکر جمعی : پرهیز از خودرأییها و خودمحور بینی ها در هرگونه عمل اجتماعی(رسمی یا غیر رسمی) برای رسیدن به همبستگی اجتماعی / تقویت فرهنگ «ما بودن» در برابر « من بودن» در عمل اجتماعی و انگاشتن هر گونه من محوری به عنوان یک تابوی اجتماعی / تقویت و ارتقاء آزاد اندیشی برای ظهور تفکر اجتماع محور، برای رسیدن به همبستگی اجتماعی / پرهیز از حذف اندیشی و تحجر فکری برای درک واقعیت اجتماعی که ماهیتی خارجی دارد برای رسیدن به همبستگی اجتماعی / تفکیک قائل شدن بین ارزشها و واقعیتها برای رسیدن به شناخت واقعی در پدیده های با ماهیت اجتماعی برای رسیدن به همبستگی اجتماعی / تقویت و ارتقاء تفکر و عمل جمعی در راستای تولید تمدن که ویژگی جامعه در حال توسعه است. تمدن سازی در گرو تفکر جمعی و باور به عمل جمعی است/ ارتقاء و تقویت تحمل دیگران برای به واقعیت رسیدن تفکر اجتماعی نهادینه شده
– ایجاد و ارتقاء حقوق شهروندی و تامین اجتماعی: حقوق شهروندی بایستی توسط مسئواین دولتی تضمین و توسط مردم عملی گردد. شهروندی هم در عرصه خصوصی و هم در حوزه عمومی دخالت دارد.حق شهروندی یک موقعیت فعالانه است که با سلطه ناسازگار است. خواه منشاء سلطه دوست ، خانواده ، گروه ، قوم یا هر نیروی دیگری که وی را به عنوان فرد مستقل و توانا به اراده خود به رسمیت نشناسد. ” در زمینه حقوق سیاسی،اطلاع رسانی شفاف و بموقع /دسترسی شهروندان به اطلاعات غیرطبقه بندی شده دولتی / استفاده از روشهای دقیق وجدید که دخات انسانی را کم مینماید/ نصب افراد غیر جناحی در پای صندوقهای رأی /مشارکت آزادنه افراد از دیدگاههای مختلف در انتخابات/ افزایش مشارکت عمومی در تعیین احراز صلاحیتها . در زمینه حقوق اجتماعی، ایجاد زمینه برای مشارکت اجتماعات طبیعی و گروههای مدنی/ برابرسازی فرصتها برای مشارکتهای مردمی/ تأمین امکانات لازم برای اجتماعات افراد/ نظارت و بازرسی بمنظور مقابله با رانتهای مدنی/شفاف سازی مرز گروههای محارب،مخالف،معاند و موافق/ تشکیل کانونها و گروههای اجتماعی فعال برای دعاوی علیه مجرمان /حذف نکردن اقشاری از جامعه از دایره مخالفان/پرهیز از موضع گیریهای مصداقی بجز در موارد خاص و سرنوشت ساز، کادرسازی مدیران متعهد و متخصص/ پاسخگویی مناسب به انتظارات و توقعات مردم/کاهش سطح درآمد مدیران و توقعات مشروع مردم./جامعه نگری و توجه به مشکلات مردم…
– رعایت اصل شایسته سالاری و شایسته گزینی و توزیع برابر فرصت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اداری و… بدون هرگونه تبعیض. از جمله بهره گیری مطلوب از توانمندی زنان برای احراز پست‌های مدیریتی در عرصه‌ها و حوزه‌های مختلف
– بهره گیری از پتانسیل مردمی و فعال سازمان‌های مردم نهاد به‌صورت تخصصی در راستای ارتقا مشارکتها و نظارتهای مردمی با هدف ارتقا برابری اجتماعی، نوآوری و کاهش فقر

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.