شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ شماره ۳۲۳
گروه سیاسی- وقایع استان:
رییس ستاد انتخابات استان مرکزی گفت: ۱۴ نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان مرکزی رد صلاحیت شدند.
شکرا… حسن بیگی افزود:در مدت زمان رسمی اعلام شده جهت ثبتنام ۳۴۴ نفر جهت نمایندگی مجلس از استان مرکزی ثبت نام کردند. تعداد نامزدهای انتخابات مجلس قبلا ۳۴۲ نفر عنوان شده بود. دو نفر از خارج از کشور نسبت به ثبت نام اقدام کرده بودند که این آمار در آخرین لحظات به ما اعلام شد و براین اساس تعداد ثبتنامشدگان به ۳۴۴ نفر رسید.
وی با بیان اینکه «در مجموع ۱۲ شهرستان استان ۲۴ نفر از گردونه انتخابات خارج شدهاند که معادل حدود هفت درصد کل ثبتنامشدگان است»، افزود: از این تعداد ۱۴ نفر رد صلاحیت شده، ۹نفر انصراف داده و یک نفر فوت شده است. رد صلاحیت شدهها حدود ۴٫۳ درصد از کل ثبت نامیها را تشکیل میدهند .
وی اظهار کرد: داوطلبان رد صلاحیت شده پس از اعلام نتایج هیاتهای اجرایی میتوانند از ۱۶ تا ۱۹ دی ماه جاری در صورت هرگونه اعتراض به استناد ماده ۵۱ قانون انتخابات مراتب شکایت خود را به هیات نظارت استان منعکس کنند.
در دور نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ۱۴۲ نفر ثبت نام نموده بودند که حدود ۳۲ درصد داوطلبان ثبتنام شده رد صلاحیت شدهاند، ۶/۵ دهم انصراف دادند. ۸۷ نفر در کل استان برای حضور در انتخابات تایید صلاحیت شده بودند که ۶۸ درصد داوطلبان ثبتنام شده را تشکیل می دادند. این درحالی که در این دوره، هیات اجرایی ۹۶ درصدثبت نام شدگان را تایید نموده اند و در کشور رتبه پنجم کشوری را در این دوره پس از استان های چهار محال بختیاری، بوشهر، همدان ویزد به خود اختصاص داده است.
نتایج بررسی صلاحیت ها در هیئت های اجرایی نشان از تایید صلاحیت بالای ۹۰ درصدی در بیش از ۲۳ استان کشور دارد و اما آینده سیاسی ایران بعد از این جریانات به کجا خواهد رفت سوال دیگری است که باید آن را در سطوح مختلف بررسی کرد.
انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ چپ و راست سیاسی ایران را از هم دور و به هم نزدیک کرد. دور از آن جهت که تکلیف آنها که به اصلاحطلبی و اصولگرایی تاکید داشتند تعیین شد و نزدیک به این دلیل که بلاتکلیفان دو جناح موضعشان مشخص شد. حالا جریان جدیدی به وجود آمده که نه چپ چپ است و نه راست راست. جریانی که اکبر هاشمی رفسنجانی نماد سنتی آن به حساب میآید و حسن روحانی صحنهگردان اصلی آن است. جریان اعتدال .
فقط مدت کوتاهی مانده تا انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم و مجلس خبرگان رهبری پنجم باقی مانده است. دو انتخاباتی که شاید از مهمترین انتخاباتهای تاریخ جمهوری اسلامی ایران به حساب بیایند. با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و شکلگیری جریان اعتدال، سیاستهای جدید نیاز به مجلسی دارد که انعطافپذیر باشد. مجلسی که فارغ از دعواهای جناحی بتواند موتور چرخ توسعه کشور را به راه بیاندازد. از سوی دیگر دوره ۸ ساله مجلس خبرگان رهبری خود گویای اهمیت این دوره انتخابات آن خواهد بود.
اگر روزگاری جریانهای سیاسی ایران به چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا تقسیم میشدند، امروز نمیتوان جریان جدید و البته ریشهدار اعتدال را نادیده گرفت . اما باید وضعیت این گروهها را هم سنجید . یعنی هر سه گروه اصول گرا ، اصلاح طلب و اعتدالی .
وضعیت فعلی اصول گرایان
وضعیت اصول گرایان امروز با گذشته بسیار متفاوت تر شده است . جامعه روحانیت مبارز که با فوت آیت الله مهدوی کنی، آیت الله موحدی کرمانی دبیرکلی آن را عهده دار شد با خروج هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی و امامی کاشانی و فوت آیت الله مهدوی کنی هنوز در شرایط منسجمی قرار نگرفته است و بسیار متفاوت تر شده است و از انسجام قبلی برخوردار نیست .
نوع رفتار گروهها اصول گرا در انتخابات ۹۲ و تشتت آرای آنها که منجر به شکستشان شد و یا اختلاف نظرهای جدیشان در موضوع هستهای و برجام که یک مسأله ملی بود نشان میدهد وقتی در چنین مسایلی به تناقضهای آشکار میرسند احتمال آنکه در انتخاباتی مثل مجلس شورای اسلامی که گستردگی بیشتری دارد شکاف بینشان نیز بیشتر شود. اما به هرحال حضور در انتخابات مجلس نیاز به یک سرلیست قدرتمند دارد که اولا یک اصولگرا به حساب بیاید و ثانیا همه بتوانند حول محور او اجماع کنند.
از طرفی مجلس نهم و اختلافات درون گروهی اصولگرایان در این مجلس نشان داد که شکلگیری جریان اعتدال بر جریان اصول گرا تأثیر بسزایی داشته است. فراکسیون رهروان ولایت در مجلس نهم به ریاست کاظم جلالی که به نوعی پرچمدار سیاستهای علی لاریجانی است در مواردی از جمله موضوع هستهای و یا حمایت از طرحهای دولت به نوعی در مقابل فراکسیون اصولگرایان به ریاست حداد عادل قرار داشت. بیشتر رهروانیها با رفتار و عمل خود نشان دادند که درست است به جریان اصولگرایی تعلق دارند، اما سیاستهای دولت اعتدال را ترجیح میدهند و در طرف مقابل فراکسیون اصولگرایان با نزدیک شدن به تفکرات جبهه پایداری به نوعی در مقابل جریان اعتدال قد علم کرد. شاید اگر دو سال پیش و قبل از شکل گیری جریان اعتدال، انتخابات مجلس برگزار میشد، علی لاریجانی گزینه اصلی رهبری جریان اصولگرا در انتخابات مجلس بود اما با چرخش آگاهانه لاریجانی به سمت معتدلین، هرچند هنوز او یک اصولگرا به حساب میآید اما در عمل جریان اعتدال را در مجلس به همراه تعداد زیادی از وکلا نمایندگی میکند و به همین دلیل است که برخلاف دستهبندی صورت گرفته شاید بتوان لاریجانی را از جرگه اصولگرایان سنتی خارج کرد.
اصلاح طلبان
در جبهه اصلاحات با توجه به تجربه انتخاباتهای ۸۴ و ۹۲ انسجام بیشتری دیده میشود. آنها طعم تلخ شکست را به دلیل تشتت آرا در انتخابات ۸۴ چشیدهاند و وحدت حول یک شخص واحد هرچند که پایگاه سنتیاش در جناح مقابل باشد را نیز تجربه کردهاند. اصلاح طلبان که پس از انتخابات ۸۸ با مرگ سیاسی فاصله چندانی نداشتند در انتخابات ۹۲ روی حسن روحانی که به هر حال زمانی عضو اصلی جامعه روحانیت مبارز و راست گرا بود، سرمایه گذاری کردند و با پیروزی او در انتخابات، خیزشی دوباره داشتند.
اصلاح طلبان برعکس اصولگرایان در انسجام مشکل چندانی ندارند و همه متفق القول، رییس دولت اصلاحات را لیدر خود میدانند. مشکل اصلی آنها دست و بال بسته شان در زمینه ورود کاندیداهای حداکثری خود به مجلس و همچنین نداشتن مهرههای شناختهشدهای است که بتوانند به خوبی جریان اصلاحات را نمایندگی کنند. آنها به خوبی فهمیدهاند که محمدرضا عارف در انتخابات ۹۲ به ظرفیتی دست یافته که میتواند سرلیست انتخاباتیشان در مجلس ۹۴ باشد و به همین دلیل او را به عنوان رئیس شورای عالی سیاست گذاری انتخاباتی خود انتخاب کردهاند. آنها برای آنکه بتوانند همینطور گام به گام مسیر بازگشت به قدرت را پیدا کنند چارهای جز تن دادن به حمایت از دولت اعتدال و تشکیل مجلسی که هم راستای دولت باشد ندارند و به همین دلیل رضایت دادن به مدل انتخابات ۹۲ و صرف نظر از گزینههای حداکثری میتواند راهکاری برای ادامه حیات سیاسیشان باشد.
اعتدالیون
ریشه تفکر اعتدالی را میتوان در نوع سیاستورزی اکبر هاشمی رفسنجانی جستجو کرد. او که روزگاری در جناح راست سیاسی تعریف میشد زمانی به تنها نقطه امید اصلاح طلبان تبدیل شد اما همیشه در خط باریک بین چپ و راست سیاسی ایران حرکت کرد. شاید به همین دلیل باشد که هاشمی بعد از عبور از انواع بحرانها همچنان به حیات سیاسی خود ادامه میدهد و مهره تاثیرگذاری در صحنه سیاسی ایران است و به همین دلیل می توان شکل گیری جریان اعتدال را گزینهای برای سیاستورزی آینده ایرانی دانست.
شاید در این زمینه لاریجانی گزینهای است که معتدلین دو جناح و به نوعی جریان جدید اعتدال می توانند به سرلیستی او مجلس آینده را در دست بگیرند. کسی که رابطه بسیار مناسبی با دفتر مقام معظم رهبری دارد، برادرش رییس قوه قضاییه است و با شیوه های خاص خود میتواند حلال بسیاری از مشکلات پیش روی کشور در راه توسعه باشد. لاریجانی با خاستگاه سنتی اصولگرای خود مورد وثوق جناح راست است و با وجود قدرت چانه زنی که در حل مشکلات دارد شاید بتواند در حد محمدرضا عارف پیگیر برخی مطالبات اصلاح طلبان باشد.
خبرگان
تکلیف جناح طیفهای سیاسی در انتخابات خبرگان روشنتر از مجلس است. همه اصولگرایان بر این نکته تاکید دارند که مرجع اصلی برای انتخابات خبرگان، جامعتین (جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) هستند. حضور روحانیون پر نفوذی چون محمد یزدی، احمد جنتی، مصباح یزدی و موحدی کرمانی خیال اصولگرایان را برای لیست خبرگان آسوده میکند.
در سوی دیگر اصلاح طلبان می دانند که ظرفیت و گزینههای چندانی برای انتخابات خبرگان ندارند و بهتر است کار را به دست معتدلین بسپارند به همین دلیل با تقسیم وظایف، بستن لیست خبرگان خود را به نوعی به هاشمی رفسنجانی واگذار کردهاند.
نقطه عطف این دوره مجلس خبرگان که میتواند جایگاه ویژه ای داشته باشد سید حسن خمینی است. او میتواند با کاندیداشدن در این انتخابات علاوه بر اینکه درصد مشارکت را بالا ببرد، به نقطه وصل بسیاری از افراد و جریانات تبدیل شود. حضور او در انتخابات خبرگان، انتخابات ویژه این دوره را ویژهتر خواهد کرد و می تواند گامی باشد در جهت نزدیکتر شدن به دهه اعتدال.
هر از دیروز خبرهای در رسانه پیچیده است که حسن خمینی، که داوطلب نامزدی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شده بود، در آزمون اجتهاد داوطلبان شرکت نکرده است. این آزمون صبح سهشنبه ۱۵ دی در دبیرخانه مجلس خبرگان در قم برگزار شد. به گفته شورای نگهبان، اعضای فعلی مجلس خبرگان، کسانی که در گذشته در آزمون اجتهاد شورای نگهبان قبول شده بودند و کسانی که در آزمون شهریورماه شرکت کرده بودند، نیاز به شرکت در آزمون جدید نداشته اند.
بر اساس قانون انتخابات مجلس خبرگان، همچنین کسانی که رهبر جمهوری اسلامی صراحتا یا ضمنا اجتهاد آنان را تائید کرده است، نیازی به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهند داشت.
اگر جریان اعتدال همانند انتخابات ۹۲ بتواند اکثریت مجلس آینده را در دست بگیرد قطعا دهه ۹۰ به دهه اعتدال تبدیل خواهد شد و معتدلین می توانند با اجرای سیاستهای خود برای چندین سال در فضای سیاسی کشور ترکتازی کنند. اندکی صبر، مشخص میکند که آیا واقعا جریان سومی بینابین چپ و راست سیاسی ایران شکل گرفته یا همچنان دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب صحنه گردانان اصلی سیاست ایرانی هستند.