خانه » جدیدترین » بی اثری و بی تدبیری

بی اثری و بی تدبیری

دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱  شماره ۱۶۶۸

نقدی بر مدیریت فاجعه بار مسئولان شهرستان تفرش در تصادف مرگبار هفته گذشته

  • در صحنه حادثه از نظر وجود پرسنل امدادی سرعت عمل قابل قبول بود و از نظر تجهیزات تقریبا وضعیت مطلوبی وجود داشت اما آنچه بسیار آزاردهنده بود عدم وجود یک رهبر و یک لیدر مشخص و کاربلد در صحنه حادثه بود
  • پرسنل اداری یا مسئولین و مدیران گویی جهت خالی نبودن عریضه در صحنه حضور داشتند و تقریبا همه گیج بودند و روحیه خود را در برابر صحنه هولناکی که می دیدند، باخته بودند
  • این درست نیست که یک مدیر هزینه هایی را که جهت مدیریت بحران برای او خرج می شود را نادیده بگیرد و با اهمال کاری آن را به هدر بدهد
  • تشکیل پرونده رسیدگی به ابعاد مختلف تصادف اتوبوس در تفرش

علی امیدی: هنگامی که خبری درمورد حوادث مختلف منتشر می شود آنچه که در اولین تصاویر مخابره شده از آن صحنه دیده می شود حضور گسترده نیروهای امدادی و انتظامی و… است و پس از آن ویدیوها و مصاحبه هایی پخش می شود که چند مدیر حاضر در صحنه با آرامش و طمانینه خاصی به شرح حادثه و نحوه مدیریت آن می پردازد این در حالی است که در تصویر پس زمینه مصاحبه، نیروهای هلال احمر، نیروی انتظامی و راهور، آتشنشانی و… به شکل فعالی در حال امدادرسانی اند و آمبولانس ها مدام در حال رفت و آمد و آژیر کشیدن هستند.
گاهی پیش می آید که تناقض میان کار مدیران و عوامل امدادی تعجب برانگیز می شود هنگامی که می بینیم عوامل امدادی در هر دقیقه چندین فعالیت حیاتی انجام می دهند اما مدیران حاضر در صحنه صرفا با قدم زدن و دست در جیب کردن و داد و بیدادهای بی مورد در صحنه حضور دارند. آن ها در پایان نیز با آرامش و با گزارش دادن و مصاحبه کردن تکلیف خودشان را ادا شده می دانند! بارها دیده ایم که عوامل امدادی گاهی حتی به واسطه یک استراحت کوتاه نیز مورد سرزنش قرار می گیرند اما مدیران…
در حادثه تلخ تصادف اتوبوس و کامیون در گردنه نقره‌کمر تفرش که صبح پنجشنبه هفته گذشته در تفرش رخ داد و ۵ کشته و بیش از ده مجروح به همراه داشت، وضعیتی بحرانی پیش آمد که به همکاری و هماهنگی و تعهد زیادی نیاز بود تا بتوان آن را مدیریت کرد. هر چند سرمای هوا، صعب العبور بودن مسیر، تعداد بالای مصدومین و… بر عمق بحران افزوده بود اما به سرعت عوامل امدادی به صحنه احضار شدند و کار امدادرسانی آغاز شد. آنچه که در تمامی تصاویر نیز مشخص است حضور پر رنگ عوامل امدادی است از پرسنل هلال احمر، نیروی انتظامی و راهور گرفته تا پرسنل شهرداری، نیروهای سپاه، آمبولانس ها و عوامل اورژانس ۱۱۵، آتشنشانی، جرثقیل ها و… .
در صحنه حادثه از نظر وجود پرسنل امدادی سرعت عمل قابل قبول بود و از نظر تجهیزات تقریبا وضعیت مطلوبی وجود داشت اما آنچه بسیار آزاردهنده بود عدم وجود یک رهبر و یک لیدر مشخص و کاربلد در صحنه حادثه بود کار توسط پرسنل امدادی مدیریت می شد یا به عبارتی این نیروی های عملیاتی بودند که بدون هیچ مدیریت واحد و یکپارچه ای تنها با تکیه بر تجربه، هوش و توانایی علمی و کاری خود داشتند صحنه حادثه را مدیریت می کردند پرسنلی که در عین جوانی با پختگی و تعهد مردان دوران دیده کار را پیش می برند اما پرسنل اداری یا مسئولین و مدیران گویی جهت خالی نبودن عریضه در محل حضور داشتند و تقریبا همه گیج بودند و روحیه خود را در برابر صحنه هولناکی که می دیدند باخته بودند. به طور مثال با وجود خطرات فراوانی که در صحنه حادثه وجود داشت و حتی بسیاری از پرسنل امدادی غیر ضروری نیز می بایست فاصله خود را با صحنه رعایت می کردند عبور و مرور مردم حتی تا محل حادثه نیز به سادگی صورت می گرفت خانواده مصدومین به صحنه حادثه می آمدند! وجود تعداد بسیار زیاد خودروها در صحنه عجیب به نظر می رسید لودرها و جرثقیل ها به زحمت خود را به صحنه حادثه می رساندند و آمبولانس ها برای انتقال مصدومین فضای زیادی برای دور زدن نداشتند و هر لحظه احتمال بروز برخوردهایی وجود داشت اگر آتش سوزی یا انفجاری رخ می داد عواقب آن بسیار هولناک می شد. در صحنه حادثه حتی یک عدد بلندگو وجود نداشت که کسی بتواند از آن بهره ببرد و بین عوامل امدادی ارتباط برقرار کند یا صحنه را مدیریت کند به طور مثال بارها نیروهای هلال احمر تقاضای سکوت می کردند تا بتوانند موقعیت مصدوم های هوشیار را تشخیص بدهند. پروتکل ها و اصول و قواعد قطعا روی کاغذ وجود دارد اما چه کسانی باید به آن پایبند باشند؟ عوامل امدادی آیا همزمان هم باید جان خود را به خطر بیاندازند و عرق و خاک و سرما بر تن شان بنشیند و هم در همان وضعیت اظطراری هماهنگی ها و مقررات را رعایت و به دیگران گوشزد کنند؟
پرسنل عملیاتی با داد و بیداد بین خودشان همبستگی ایجاد می کردند اما مدیران آن ها شاید هنوز نمی دانستند که ایجاد این هماهنگی ها به آنها مربوط است و آن همه جلساتی که بارها در آن شرکت کرده اند فرمالیته و وقت پر کنی نبوده است بلکه می بایست با مسئولیت پذیری و تعهد در آن شرکت کرد.
از صحنه حادثه که جدا شویم وضعیت در بیمارستان والفجر تفرش نیز همین بود تعداد پرسنل حاضر در اورژانس بیمارستان به شکل تحسین برانگیز و غرورآفرینی زیاد بود با پرس و جو و تحقیق متوجه شدیم که پرسنل شیفت شب، پرسنل صبح و پرسنل عصر در بیمارستان حاضر بوده اند، پزشک ها و متخصص ها در شیفت حاضر بودند نیروهای خدماتی و حراست فیزیکی نیز مدام در رفت و آمد بودند. شاید به ازای هر مصدوم ۴ یا ۵ نفر پرستار و پزشک وجود داشت اما اینکه چگونه پرسنل را مدیریت کرد باز هم پروتکل ها فراموش شده بود! مردم و خانواده حادثه دیدگان و فوتی ها غلغله ای به پا کرده بودند به شکلی که کادر درمان در میان سرها و دست و تنه و جیغ و داد مردم به کارشان می پرداختند در حالی که پرسنل حراست فیزیکی و نیروی انتظامی به تعداد کافی در بیمارستان حضور داشتند. اینجا هم بار کار برگردن پرسنل بود و می شد به چشم دید که تعهد پرسنل تا چه اندازه بالا بود با وجود خستگی فراوان در سریع ترین زمان پرستار، متخصص، پزشک و… به مصدومین رسیدگی می کردند. در اینجا نیز مدیران حاضر بودند هم مدیر بیمارستان هم مدیر شبکه و … در صحنه حاضر بودند و هر چند که با پرسنل ارتباط بیشتری داشتند و خودشان در بطن ماجرا بودند اما تقسیم کار بین پرسنل، پیش بینی احتیاجات و هماهنگی ها، خارج کردن مردم از اورژانس، تسکین دادن به خانواده مصدومین و یا حتی اطلاع رسانی از وضعیت حادثه دیدگان به کندی و به سستی صورت می گرفت مردم متشنج بودند و پرسنل نیز از مدیریت همزمان مصدومین و مردم به تنگ آمده بودند.
در حادثه پیش آمده نیازی نبود که برای پیدا کردن مدیران و مسئولین سوال کرد تنها با یک نگاه تفاوت بین مدیران و نیروهای عملیاتی مشخص بود و این یک بحران واقعی در دل بحرانی غم انگیز بود. در این میان باید دست تک تک پرسنل عملیاتی از هر ارگان و سازمانی را بوسید چرا که هیچ‌کدام یک لحظه نیز از حادثه غافل نبودند حتی نیروهای سن و سال دار نیز چنین بودند. به طور ویژه پرسنل هلال احمر و آتشنشانی که با وجود خطر و بی ثباتی صحنه حادثه بدون ترس و با توان زیاد به دنبال راهی برای خارج کردن حادثه دیده ها می گشتند. همچنین پرسنل اورژانس ۱۱۵ که به سرعت تمامی آمبولانس های حاضر در شهرهای نزدیک را به صحنه حادثه فراخوانده بودند و در دو طرف صحنه حادثه، آمبولانس های زیادی به چشم می خورد حتی با باز شدن مسیر، اتوبوس اورژانس نیز به سرعت وارد تفرش شد و سپس هلی کوپتر امدادی نیز به زمین نشست.
آنچه که گفته شد شاید مختص به شهر تفرش نباشد و بارها از این دست ناهماهنگی ها درمورد مدیریت بحران شنیده باشیم اما آنچه که در این حادثه رخ داد قطعا می بایست توسط سازمان های مربوطه با حساسیت مورد بررسی قرار گیرد و به آن رسیدگی شود مگر می شود در یک شهرستان مدیری که بتواند در چنین بزنگاه هایی به دل حادثه زده و با صلابت و تسلط و تدبیر خود بحران را مدیریت کند، وجود نداشته باشد‍؟ این درست نیست که یک مدیر هزینه هایی را که جهت مدیریت بحران برای او خرج می شود را نادیده بگیرد و با اهمال کاری آن را به هدر بدهد.
تشکیل پرونده رسیدگی به ابعاد مختلف تصادف اتوبوس در تفرش
رئیس کل دادگستری استان مرکزی گفت: پرونده رسیدگی به ابعاد مختلف تصادف اتوبوس در تفرش تشکیل شد.
حجت‌الاسلام سیدعبد المهدی موسوی با اشاره به وقوع حادثه رانندگی اتوبوس در محور فرمهین- تفرش (نقره کمر)، اظهار کرد: متاسفانه روز گذشته حادثه دلخراش تصادف محور تفرش موجب جان‌‌باختن و مصدومیت جمعی از هم‌استانی‌های عزیز شد که بسیار تالم‌آور بود که جا دارد این مصیبت دردناک را به مردم شریف استان مرکزی و خانواده‌های داغدیده جان‌باختگان این حادثه تسلیت بگویم.
وی افزود: از لحظات اولیه وقوع حادثه، با هماهنگی با مسئولین میدانی حاضر در صحنه تصادف و در کنار امدادرسانی‌های مورد نیاز توسط دستگاه‌های اجرایی، دستورات قضایی لازم به منظور شناسایی و انتقال مصدومین حادثه صادر شد.
موسوی بیان کرد: همچنین پرونده‌ای از منظر مدعی‌العمومی جهت تحقیقات فنی و قضایی در راستای شناسایی علت یا عوامل، قصور یا تقصیر و ترک فعل احتمالی در دادگستری این شهرستان تشکیل و دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مامور پیگیری و نظارت بر فرایند آن شد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.