خانه » جدیدترین » بگذار فراموش کنم چه شد

بگذار فراموش کنم چه شد

شنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۱  شماره ۱۵۸۰

به بهانه روز اختلال اضطراب پس از سانحه؛ هدف از این روز شناخت و کمک به بهبود این اختلال است

فاطمه حبیبی نژاد

هدف از مشخص کردن این روز در تقویم شناخت اختلال پس از حادثه و کمک به بهبود آن است. اضطراب پس از حادثه یک اختلال روانی است که فرد پس از مشاهده یا تجربه اتفاقی هولناک تجربه می‌کند.
اما این اختلال در چه کسانی به وجود می‌آید؟ راه شناخت آن چیست و چگونه می‌توان فهمید که درگیر این اختلال شده‌ایم؟ به طور کلی هر انسانی برای دستیابی به سلامت روان و درک وضعیت روانی خود به دو عنصر پشتیبان بسیار مهم احتیاج دارد. قدم ابتدایی شناخت مفاهیم عمومی حوزه سلامت روان و شناخت آن‌ها در طول زندگی و دوم ارتباط، صحبت کردن، شرح حال دادن و راهنمایی گرفتن از مشاور متخصص این زمینه است. شاید در طول روز ویدیوهای بسیار زیادی را در فضای مجازی با موضوع شناخت آسیب‌های روان یا راهکارهای دستیابی به سلامت روان ببینید اما باید آگاه باشیم که مطالعه و شناخت مفاهیم عمومی در حوزه سلامت روان فقط در یادگیری ما نسبت به آن موضوع نقش داشته و نمی‌تواند مشکلات پیچیده‌ای که به تنهایی قادر به حل آن نیستیم را برطرف کند. از طرفی علم روانشناسی گستره بسیار وسیعی را در بر می‌گیرد و ما به عنوان کسی که در این حوزه آموزش‌های لازم را ندیده‌ایم، نمی‌توانیم برای خود و دیگران نسخه بپیچیم یا حکم کلی بدهیم. حتی بسیاری از مشاوران متخصص در این زمینه هم پس از شناخت کافی از مراجع خود در مورد او حکم نمی‌کنند. آن‌ها به شما یاری می‌رسانند تا نسبت به درون خود شناخت و پذیرش کامل‌تری پیدا کرده و با پیچیدگی‌ها مواجه شوید. شاید با خودتان فکر کنید که برای حل مشکلات احتیاجی به حرف زدن با یک روان درمانگر ندارید و در نهایت با دوست یا خانواده‌تان از مشکلات و مسائلی که برایتان پیش آمده حرف می‌زنید. اما میان صحبت کردن با یک روان درمانگر و یک دوست تفاوت‌هایی وجود دارد که به این تفاوت‌ها اشاره می‌کنیم. ابتدا این که دوستان یا اطرافیان ما ممکن است همیشه وقت یا توان لازم برای تمرکز روی حرف‌های ما را نداشته باشند اما یک روان درمان‌گر برای صحبت با شما از تخصص، تکنیک، ابزارهای شخصی سازی شده که همگی برای شما طراحی شده‌اند استفاده می‌کند. هنگام صحبت با دوستان یا خانواده انتظارات و هنجارهای اجتماعی را در نظر می‌گیریم اما هنگامی که با یک مشاور یا روان‌درمانگر از مشکلاتمان می‌گوییم، بیشتر تمرکزمان روی خودمان است تا نگرانی از قضاوت کردن دیگری که ممکن است با خودسانسوری همراه شود. زمانی که با یک مشاور یا درمانگر حرف می‌زنیم، اطلاعاتی به او می‌دهیم که کاملاً محرمانه است و محرمانه می‌ماند ولی ممکن است نتوانیم با یک دوست کاملاً صادقانه حرف بزنیم. افراد اطراف ما نسبت به ما یک نگرش کلی دارند، ممکن است خیرخواه یا بدخواه ما باشند و هنگام در میان گذاشتن مشکلات با آن‌ها، پاسخی با سوگیری‌های خاص از جانب آن‌ها بشنویم اما هنگام حرف زدن با درمانگر دیدگاه عینی‌تر و صادقانه‌تری نسبت به خود دریافت می‌کنیم. تصمیمات و انتخاب‌های ما بر روی درمانگرمان تأثیر نمی‌گذارد. ضمن این که درمانگر ما از لحاظ عاطفی وابسته ما نیست بنابراین پس از شنیدن حرف‌های ما شروع به حمایت عاطفی یا نصیحت کردن ما نمی‌کند بلکه به ما کمک می‌کند تا پاسخ‌های صحیح خود را پیدا کرده و در مسیر درست‌تری قدم بگذاریم. نکته‌هایی که به آن اشاره شد تفاوت صحبت کردن ما با یک روان درمانگر کار بلد و یک دوست بود. کلمه کاربلد بسیار کلمه مهمی است و ما باید در انتخاب روان‌درمانگر دقت کنیم. پس قدم اول یعنی دریافت اطلاعات عمومی به صورت روزانه در مورد سلامت روان را فراموش نکنیم.

اختلالات اضطرابی
اختلال در لغت به معنای اخلال، اغتشاش، بی نظمی و پریشانی است. مترادف پارسی این کلمه با عناوینی مانند آشفتگی، پریشانی، شوریدگی و نابسامانی شناخته می‌شود. اختلالات اضطرابی شایع‌ترین اختلالات روانپزشکی هستند. همچنین شایع‌ترین اختلال اضطرابی فوبیا است. فوبیای اختصاصی که امروزه اغلب مردم از این کلمه در توصیف ترس‌هایشان استفاده می‌کنند اینگونه تعریف می‌شود که در آن بیمار از موقعیتی خاص مانند ارتفاع، حیوانات، تزریق خون، آسانسور و فضای بسته به شدت می‌ترسد و در حد یک حمله استرسی شدید از آن‌ دوری می‌کند. به گفته روانشناسان علت پدید آمدن اختلالات اضطرابی در انسان می‌تواند ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی باشد. اختلالات اضطرابی انواع گوناگونی دارد. مانند اختلال پانیک یا وحشت زدگی که با حمله حاد اضطراب و احساس مرگ قریب‌الوقوع برای بیمار اتفاق می‌افتد‌. این حمله ممکن است چند بار در روز یا در طول یک ماه چند بار برای بیمار اتفاق بیافتد و با ترس مجدد بیمار از حمله دوباره یا ترس بیمار از برگشتن به محیطی که حمله به او رخ داده است(مانند مترو، ورزشگاه و…) همراه باشد. پنیک عموماً با علائمی چون تپش قلب، عرق کردن، احساس تنگی نفس و فشردگی در قفسه سینه، احساس گیجی و یا عدم تعادل و… همراه است. اختلال اضطراب اجتماعی یا ترس شدید از مردم که در آن بیمار از ترس شرمندگی و تمسخر مردم از رفتن به موقعیت‌هایی که زیر ذره بین دیگران قرار دارد دوری کرده و اگر در این موقعیت‌ها قرار بگیرد دچار علائم اضطرابی یا گاهی حمله پانیک می‌شود و از قرار گرفتن در این موقعیت‌ها دوری می‌کند. اختلال اضطراب منتشر دسته دیگری از اختلالات اضطرابی است که روی زندگی و عملکرد فرد تأثیر بسیار زیادی می‌گذارد. افراد دارای اختلال اضطراب منتشر در مورد هر چیزی در زندگی نگران هستند و همیشه می‌گویند دلشوره دارم. به اضطراب منتشر، اضطراب مزمن هم می‌گویند که در آن نگرانی و دلواپسی تمام امور زندگی بیمار را مختل می‌کند. آگورافوبیا یا گذرهراسی نوع دیگری از اختلالات اضطرابی است که فرد از قرار گرفتن در موقعیت‌ها یا مکان‌هایی که کمک گرفتن یا فرار کردن از آنجا آسان نیست، می‌هراسد. مثل وسایل نقلیه عمومی(اتوبوس، مترو، هواپیما و…) یا فضاهای بسته مانند فروشگاه، سینما و…
اختلالات اضطرابی انواع مختلفی دارند که در اینجا به چند نوع رایج آن‌ها اشاره و تعاریف کوتاهی از آن‌ها داده شد. تشخیص قطعی اختلالات باید توسط پزشک متخصص صورت بگیرد. شناخت، مقابله و درمان آن‌ها نیازمند تمهیداتی است که بدون مطالعه، آگاهی و کمک گرفتن از افراد متخصص این حوزه میسر نمی‌شود.

اختلال اضطراب پس از سانحه
در این نوع اختلال فرد پس از تجربه یک اتفاق پر استرس که می‌تواند با تهدید حیات(مانند جنگ، تصادف، سیل، زلزله و…) یا هنجار و آبرو (مانند تجاوز، مزاحمت و…)همراه باشد، دچار اضطراب و آشفتگی شدید با چند ویژگی می‌شود. اولین ویژگی هنگام تجربه مجدد آن اتفاق در خواب یا بیداری است. یعنی ممکن است کسی در کودکی خطر غرق شدن در آب را تجربه کرده و نجات یافته است. حال وقتی خواب غرق شدن را می‌بیند، دچار اضطراب شدید می‌شود. دومین ویژگی اجتناب از موقعیت است. فرد از افکار، احساسات یا گفتگوهای مربوط به آن حادثه اجتناب می‌کند. همان کودکی که غرق شدن را تجربه کرده و حال نجات یافته است، در بزرگسالی از فکر کردن و یا حرف زدن در مورد غرق شدن اجتناب می‌کند‌. سومین ویژگی همراهی با علائم واکنشگر مانند پرخاشگری، گوش به زنگی، اشکال در تمرکز، واکنش از جا پریدن و… است. اختلال پس از سانحه با استرس حاد متفاوت است. عموماً فرد علائم اضطراب پس از سانحه را بیش از گذشت یک ماه از حادثه تجربه می‌کند. برخی افراد پس از فوت یک عزیز، طلاق یا ضربه عاطفی احتمال ابتلا به این اختلال اضطرابی را دارند.
علائم این اختلال به مرور زمان تغییر می‌کند و ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
عواملی وجود دارد که می‌تواند مستعد کننده اضطراب پس از سانحه در فرد باشد. مانند تجربه تروما در کودکی، سیستم حمایتی ضعیف اجتماعی یا خانوادگی، آسیب پذیری ژنتیکی نسبت به بیماری‌های روانی، مصرف الکل و…

درک دیگری
طبق آمار اغلب مردم حدود ۵۰ تا ۹۰ درصد یک موقعیت تنش‌زا را به یاد دارند ولی فقط ۸ درصد آن‌ها دچار ابتلا به اختلال اضطراب پس از سانحه می‌شوند. اختلالات روانی برای افراد غیر متخصص در حوزه روانشناسی و بدون حضور در جلسات تراپی و مشاوره به سادگی قابل تشخیص نیستند اما اگر فردی در اطرافیان ما از این گونه اختلالات رنج می‌برد، در قدم اول باید او را آگاه کنیم که برای درمان به متخصص این حوزه مراجعه کند. اختلالات با نصیحت کردن یا درد و دل کردن درمان شدنی نیستند و اشتباه ترین حرف‌های ما نسبت به افرادی که درگیر اختلالات هستند این است که به آن‌ها بگوییم سعی کن این اضطراب را نادیده بگیری. گاهی در جامعه می‌بینیم که فردی به شدت از یک موقعیت خاص می‌هراسد. مثلاً شخصی با دیدن آب استخر دچار اضطراب می‌شود. برخی از اطرافیان او به هدف کمک کردن و در واقع آسیب زدن به شخص، او را در آب استخر هل می‌دهند و فرض را بر این می‌گذارند که اگر شخص دچار اضطراب با آن موقعیت رو به رو شود، اضطرابش از بین می‌رود. در صورتی که این کار بسیار اشتباه است و ممکن است آسیبی دو چندان به فرد دچار اختلال وارد کند. افراد دچار فوبیا می‌توانند با کمک گرفتن از روان‌درمانگر و شناخت خودشان پس از گذشت زمان، هنگام مواجه شدن با ترس کنار بیایند اما این که با نیت خوب کمک کردن به اجبار آن‌ها را در موقعیتی تنش‌زا قرار دهیم، ممکن است آسیب بسیار بزرگی به آن‌ها برسانیم. این آسیب‌ها ممکن است به قیمت جان افراد تمام شده و طرز فکر اشتباه ما باعث اتفاقات جبران ناپذیری بشود. تحمل و پذیرش انسان‌ها با یکدیگر بسیار متفاوت است. ممکن است مسئله‌ای که برای ما بسیار ساده و حل شده است، برای دیگری ناگوار و پیچیده باشد. مثلاً شخصی از خاطره یک تصادف ناگوار رنج می‌برد و نمی‌تواند در ماشینی که سرعت آن زیاد است بنشیند. ولی ما به سرعت علاقه داریم و هنگامی که سرعت ماشین بالا می‌رود هیجان‌زده بشویم. نباید به ترس‌های آن فرد ساده نگاه کنیم و بگوییم: «این که چیزی نیست! اتفاقاً سرعت بالای ماشین برای من بسیار لذت بخش است…» در واقع واکنش افراد نسبت به حوادث مختلف بسیار متفاوت است و نمی‌توان تجربه‌ای که شخصی از اضطراب پس از یک حادثه می‌چشد را ساده انگاشت به این دلیل که تحمل آن موضوع برای ما ساده است.
کنار آمدن با اتفاقات ناگوار زندگی بسیار دشوار است و نمی‌توان از کنار آن‌ها به راحتی گذشت. گاهی باید برای پذیرفتن آن چیزی که ما را می‌آزارد زمان بگذاریم ‌ و برای حل آن قدمی در راستای شناخت خود برداریم. فاصله گرفتن از روانشناسی‌ زرد یکی از این قدم‌های مثبت برای سلامت روان ما می‌باشد. این گونه روانشناسی معتقد است که با نادیده گرفتن احساسات منفی و توجه به احساسات مثبت، می‌تواند به افراد کمک کند. در صورتی که اختلالات روان قابل چشم پوشی نیستند و همانطور که در تعاریف خطی اختلالات اضطرابی اشاره کردیم، برخی از آن‌ها می‌توانند یک فرد را از زندگی عادی در میان مردم یا حضور در یک محیط خاص محروم کنند. چگونه می‌توان اختلالاتی که ممکن است باعث بروز بیماری‌های جسمی شوند را نادیده گرفت و فقط به اتفاقات مثبت زندگی فکر کرد؟! این طرز فکر نه تنها کمک کننده بلکه در گذر زمان مشکلات ما را دو چندان می‌کند. فرض کنید کسی دچار بیماری قلبی باشد، نمی‌توان به او گفت که عارضه قلبی‌ات را نادیده بگیر و به نقاط سالم بدنت فکر کن تا بیماری‌ قلبی‌ات خوب شود.
این روزها شاهد اتفاقات ناگواری در اطرافمان بودیم و به صورت جمعی ترس رویارویی با بسیاری از آن‌ها را تجربه کردیم. شیوع بیماری کرونا، آوار شدن برج متروپل، آتش گرفتن ساختمان پلاسکو فقط چند نمونه از اتفاقاتی بود که باعث شد در معرض ‌تجربه‌های ناگوار و پر استرس قرار بگیریم و سوگ جمعی را تجربه کنیم. عده‌ای هنوز پس از واکسینه شدن، ترس از بیماری کرونا را به همراه دارند. ممکن است بسیاری از افراد نتوانند پس از گذران دو سال زندگی در قرنطینه، به آغوش جمع برگردند. آتش گرفتن ساختمان پلاسکو و آوار شدن برج متروپل برای بسیاری از افراد حضور در مکان‌های مختلف مانند آسانسور یا فضاهای بسته را سخت یا غیر ممکن کرده و دچار اضطراب می‌شوند. فیلم سرقت‌های خیابانی و زورگیری در فضای مجازی منتشر می‌شود که باعث شده برخی از افراد هنگام رانندگی کردن یا راه رفتن در شهر احساس خطر کنند. جدا از بحث تأثیر عملکرد مسئولان در به وجود آمدن این شرایط، نباید از اختلالات خود به سادگی گذر کرد. دلیل شکل‌گیری اضطراب‌ها، مدت زمانی که از اضطراب رنج می‌بریم، افکاری که در خلوت ذهنمان ما را می‌آزارند در چگونه گذراندن زندگی ما نقش مهمی دارند. پروسه صحبت با یک مشاور متخصص حوزه روانشناسی را از یاد نبریم. همانگونه که تک تک انسان‌ها مهم و ارزشمند هستند، شناخت رنج‌هایی که متحمل می‌شوند هم به اندازه وجودشان حائز اهمیت است. جدی نگرفتن دردهای کوچک امروز، خبر از امکان بروز دردهای پیچیده در آینده دارد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.