خانه » جدیدترین » به مناسبت سالروز تولد بهرام صادقی داستان نویس تاثیرگذار ایرانی/ روح مدرن در دهلیزهای شهری

به مناسبت سالروز تولد بهرام صادقی داستان نویس تاثیرگذار ایرانی/ روح مدرن در دهلیزهای شهری

شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶  شماره ۷۵۹

وقایع استان: «در وهله اول باید داستان نوشت، داستان خالص، باید ساخت، به هر شکل و هر جور… فقط مهم ایـن است که راست بگویی.» این ها جملات مردی است که نمی توان تاثیر مهم او بر داستان نویسی ایران را انکار کرد مردی که در پانزدهم دی ماه ۱۳۱۵ به دنیا آمد. بهرام صادقی را تمام آن هایی که ادبیات را به طور جدی دنبــال می کنند و یا دستی بر قلم دارند می شناسند و شاید بهتر باشد بگوییم باید بشناسند چون او بخشی از جریان داستان نویسی فارسی در کنار هدایت، گلشیری و… است. صادقی از آن نویسندگانی است که تنها چندین داستان کوتاه و یک داستان بلند از خود به جای گذاشته؛ ولی با وجود این کم کاری که البته هم دوره ای ها و آن هایی که با او حشر و نشر داشتند هر کدام دلیلی برای آن دارند با هم ردپای محکمی از خود بر جای گذاشت. صادقی نویسنده‌ای پیشرو در شکل و فرم داستان، مضمون‌های ذهنی و برخوردار از طنزی نیرومند و تلخ و گزنده است. ویژگی بهرام صادقی تنها نگاهش به زندگی و بیان بطن روابط و موضوعات اجتماعی دوران خود در قـالب داستان نیست بلکه او شخصیت ها و ماجراهایشان را در بـا بیـان نو و شیوه های جدید روایت می کند. او را باید بیشتر یک جستجوگر خواند جستجوگر که زبان رئال و ساده انگارانه برای بیان ایدئولوژی های باب آن زمان را کنار می گذارد و طنز و فلسفه را چاشنی آثارش می کرد زبانی که با آن ساختارهای آن روز داستان را به سخره می گرفت و در واقع او بازتاب دهنده تناقض مردمان آن دوره بود. بیشتر شخصیت های داستان او از جامعه متوسط شهری بودند که در خلال دست و پا زدن در سنت می خواستند با مظاهر مدرنیته وارد شده به دنیایشان تعادل برقرار کنند.
صادقی در مورد مسائلی که نسلی را طی این سال‌ها برآشفته ‌است، حرف‌های تازه‌ای داشت. درد زمانه بیمار و زخم خورده در داستان‌های اصلی‌اش به موثرترین نحو جلوه یافته است. صادقی این دوره را چنان زنده بازآفرینی می‌کند که با همه محدودیت‌هایش که ناشی از تاثیر بیهودگی و یاس فلسفی دوران است در ادبیات داستانی نسل بعد اثری ژرف و مدام می‌گذارد. سال‌ها پس از دهه ۴۰، داستان‌های بسیاری به تقلید از آثار او نوشته می‌شود، خواه کسی به این نکته معترف باشد یا نباشد، شکی نیست که کار صادقی، داستان‌نویسی در ایران را تحت تاثیر خود قرار داده است.
هم اکنون از بهرام صادقی دو اثر یکی مجموعه داستان «سنگر و قمقمه های خالی» و دیگری داستان بلند « ملکوت» به جای مانده است. «ملکوت» را صادقی در دهه چهل نوشت و ماجرای زندگی دکتر «حاتم» را که در شهرستانی دورافتاده مشغول به طبابت است روایت می کند، دکتری که نه خودش و نه بیمارانش معمولی نیستند. ملکوت را به شاخصه های رمان نو نزدیک می دانند؛ و برخی آن را گوتیک وار می خوانند زیرا مواردی همچون زمان کشی، حوادث خارق العاده مثل جن، پیشگویی و سخن گفتن از آینده، پوچ‌گرایی و درگیری ذهنی بین دنیای درون و بیرون، واقع انگاری حوادث غیرواقعی، دگرگونه نمایی، شخصیت‌های شرور و … به خوبی در آن تجلی یافته است. هر چند که منتقدان همچنان معتقدند صادقی اگر با دقت بیشتری این داستان را نوشته بود می توانست اثر منسجمی تری را ارائه دهد.
اما در مورد داستان های کوتاه او که در مجموعه «سنگر و قمقمه‌های خالی» گرد آمده اند باید اینطور گفت، این مجموعه حاصل کارنامه داستان‌نویسی صادقی از سال ١٣٣۵ تا ١٣۴۶ است. سال‌هایی که اوج شکوفایی اش بود.
این کتاب نزدیک به چهار دهه اجازه چاپ نداشت و سه سال پیش توسط نشر نیلوفر دوباره منتشر شد. «سنگر و قمقمه‌های خالی» شامل ٢٧ داستان از بهرام صادقی است. اولین این داستان‌ها با عنوان «فردا در راه است» نخستین‌بار در سال ١٣٣۵ در مجله سخن چاپ شده است و داستان آخر، یعنی «عافیت»، در سال ١٣۴۶ در فردوسی ماهانه. با خواندن خطی این داستان‌ها سیر تحول صادقی را به‌خوبی درمی‌یابیم. فردا در راه است داستانی است بیشتر با حال و هوای قصه کلاسیک، هرچند رگه‌هایی از داستان مدرن هم در آن به چشم می‌خورد و همچنین رگه‌ای از علاقه صادقی به داستان پلیسی. در این داستان هنوز از طنز جنون‌آمیز صادقی رد چندانی نیست. از داستان دوم یعنی وسواس این طنز به‌تدریج خود را نشان می‌دهد و همین‌طور که پیش می‌رویم از داستانی به داستان دیگر پخته‌تر و پخته‌تر می‌شود و در داستان‌هایی چون «سنگر و قمقمه‌های خالی»، «باکمال تاسف»، «آقای نویسنده تازه‌کار است»، «سراسر حادثه» و «قریب‌الوقوع» اوج می‌گیرد. گرچه در این بین داستان‌هایی هم هستند که با این ترتیب خطی نمی‌خوانند و قدری متفاوت‌ترند.
بهرام صادقی بیش از هر نویسنده‌ی ایرانی مدرن است و بی شک مرور چندباره‌ی آثار او به‌ویژه درهم‌روندگی حسرت‌آمیز فرم و محتوا تا سال‌ها می‌تواند چراغ راه نویسندگان ما باشد. نویسنده‌ای که هم داستان کوتاه ایرانی را به اوج رساند و هم ادبیات ما را به دهلیزهای تودرتوی روابط شهری کشاند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.