خانه » پیشنهاد سردبیر » به بهانه ۷۶ سالگی «ناصر تقوایی» نویسنده و کارگردان/ امید نشخوار آدمیزاد است

به بهانه ۷۶ سالگی «ناصر تقوایی» نویسنده و کارگردان/ امید نشخوار آدمیزاد است

دوشنبه ۱۹تیر ۹۶ شماره ۶۲۶
وقایع استان
امروز نوزدهم تیرماه است روزی که یکی از بزرگان سینما و ادبیات ایران به دنیا آمده است، ناصر تقوایی فیلمساز، داستان نویس و عکاسی است. فیلم هایی چون « ای ایران»، « کاغذ بی خط»، « ناخدا خورشید» از جمله آثار اوست و در زمینه ادبیات تنها کتاب منتشر شده « تابستان همان سال» را دارد. « تمام نسخه های این کتاب که چاپ شده غلط است وقتی ورقش میزنم حالم بهم می خورد با فیلم هایم هم این طور شده ام. این فیلم ها مال من نیست. فیلمی که بیست سال پیش ساخته شده و جایزه گرفته و کارشان را راه انداخته، حالا هر وقت توی تلویزیون پخشش می کنند یک جای آن را قیچی می کنند.»، « من زمانی کارم را چاپ می کنم که چیزی از آن سانسور نشود. کسی کاغذ یا حکمی نداده که مرا ممنوع الکار کند»
تقوایی هنرمندی است که بخشی از حافظه ایرانیان است. بسیاری می گویند که او کم کار شده و دیگر کار نمی کند ولی جملات بالا که در مصاحبه ای در مجله تجربه گفته است موید خوبی است بر این که چرا نمی خواهد کار کند البته نه اینکه کار نکند. مگر می شود هنرمند از هنر دست بکشد. او در همان مصاحبه می گوید: « آن هایی که به من می گویند کار نمی کنی من را نمی شناسند. یکی اش همین کلاس ها. این همه کارهای منتشر نشده. فیلمنامه هایی که چندین بار رفته اند و مجوز ساخت نگرفته اند. آن سریالی که من سه سال تمام نشستم و نوشتمش و آخرش کس دیگری رفت و ساخت! » با همه این بی مهری او همچنان یکی از برترین فیلمسازان و نویسندگان معاصر ایران با نگاه متفاوت و جسور خود است.
ناصر تقوایی در ۱۹ تیرماه سال ۱۳۲۰ در روستایی عرب نشین در آبادان به دنیا آمد. او در همان دوران جوانی با عده ای از جوانان جنوب کشور که دستی در ادبیات و سیاست داشتند اقدام به انتشار گاهنامه ای به نام « هنر و ادبیات جنوب» کردند که حضورش در کنار فعالین دیگر ادبی چون نسیم خاکسار در این گاهنامه و چاپ آثارش او را وارد وادی ادبیات کرد.
خود ناصر تقوایی در مورد آغاز فعالیت هنری خود می گوید: « کار من با داستان کوتاه شروع شد. در آغاز شیفته صادق هدایت بودم، اما آَشنایی با صفدر تقی زاده که مترجمی بود امین و آگاه مرا به سمت و سوی دیگری برد و با ادبیات نیمه اول قرن بیستم آمریکا و شیوه های مدرن آن ها در روایت آشنا کرد. او به من نکته ای آموخت که تا به امروز هم در قصه ها و هم در فیلم هایم به آن وفادار مانده ام: نویسنده یک ناظر بی طرف است که رفتار و گفتار و اندیشه شخصیت های خودش را در زندگی ای که دارند می نویسد. یک نویسنده داور خوب یا بد کار آن ها نیست. داور خواننده ایست که کار تو را می خواند.
این حکمی است که تا به امروز هم در ادبیات و هم در سینما من به آن وفادار مانده ام. این احترام متقابل به درک و فهم و شعور خواننده یا تماشاگری است که کار تو را برای خواندن یا دیدن برگزیده… به هر حال به عنوان یک نویسنده جوان شهرستانی هم در آموزش خوش شانس بودم و هم در مسیر رشد.»
صفدر تقی زاده درباره تقوایی می گوید: « ناصر تقوایی آن قدر که به سینما عشق داشت، عاشق و دلبسته ادبیات و ادبیات داستانی نبود. آبادان آن ایام همه چیز داشت الا یک چیز و آن چیز امکانات ساخت فیلم و ابزار صنعت فیلمسازی یا کلاس های آموزش کارگردان و فیلم نامه نویسی بود. امکانات تماشای فیلم فت و فراوان بود. هر هفته دو سه فیلم سینمایی از آخرین فرآورده های سینمایی انگلیس وآمریکا را در سینماهای آبادان نشان می دادند؛ اما بحث ساختن فیلم یا استفاده از ابزار فیلمسازی اصلا مطرح نبود. این طور بود که عشق و پیوند درونی به کار فیلمسازی او را به عالم سینما کشاند. در روزهای اول سختی فراوان کشید پایتخت نشین ها غالبا به استعدادهای ناب شهرستانی روی خوش نشان نمی دادند. بعد با توصیه جلال آل احمد که داستان های کوتاه ناصر را خوانده بود، به « کارگاه فیلم گلستان» یا «سازمان فیلمبرداری گلستان» پیوست. خودش می گوید: روزی که من از در استودیوی گلستان تو رفتم هنوز یک دوربین فیلمبـــرداری حرفه ای را از نزدیک ندیده بودم. خالق « ناخدا خورشید»، «صادق کرده»،«دایی جان ناپلئون»، «نفرین»،«آرامش در حضور دیگران»، «کاغذ بی خط»، «چای تلخ» و «ای ایران»امروز ۷۶ ساله شده است. خودش به تجربه گفته است «امید که نشخوار آدمیزاد است من به دلیل آن زندگی تقدیری که به آن باور دارم؛ جوری پیش می رود که فکر می کنم من عمر ابدی دارم و غیر از این نمی توانم باوری داشته باشم.»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.