خانه » پیشنهاد سردبیر » به بهانه سالمرگ نیما؛ آیا او پدر شعر نو بود/تجدد در فرم، سنت در محتوا

به بهانه سالمرگ نیما؛ آیا او پدر شعر نو بود/تجدد در فرم، سنت در محتوا

دوشنبه ۱۳ دی ۹۵ شماره ۴۹۶
وقایع استان-سحر یاری:
« مایه اصلی اشعار من رنج من ست و من برای رنج خود و دیگران شعر می گویم »
این تمام سخن نیما درباره شعر است. او تمام رنج های خود و دنیا را شعر می کند. سیزدهم دی ماه سالمرگ مردی است که او را پدر شعر نوی فارسی می دانند. البته هنوز مناقشه بر سر مدرن و پدر شعر نو بودن نیما باقی است عده ای او را ساختار شکن می دانند و عده ای دیگر معتقدند که او یک شاعر با نگاه سنتی است که تئوری شعر کلاسیک را کنار نگذاشته است.
در دفتر یادداشت های روزانه نیما یوشیج اینطور آمده است:« من زندگیم را با شعرم بیان کرده‌ام، در حقیقت من اینطور به سر برده‌ام، احتیاجی ندارم که کسی بپسندد یا نپسندد، بد بگوید یا خوب بگوید، اما من خواستم دیگران هم بدانند، چطور بهتر می‌توانند بیان کنند و اگر چیزی می‌گفته‌ام برای این بوده‌ست و حقی را پشتیبانی کرده‌ام، زیرا زندگی من با زندگی دیگران آمیخته بود و من طرفدار حق و حقّانیت بودم
من مدیون وزن و قافیه نسبت به شما نبودم، بلکه مدیون وزن و قافیه نسبت به ذوق و سلیقه و عقل هنری مسلم‌ترین شاعر زمان بودم و شعر ابزار بود برای من برای مطالبی مربوط به انسان و انسانیت و زندگانی او در روی زمین اگر برای شما شعر امروز را نگویم، جای آن‌ست و نوبت رسیده‌ است که به شما بخندم، ولی شما وکالت نسل آینده را ندارید و من برای نسل آینده که برومند خواهد شد شعر می‌گویم. اگر برای نمود در چشم مردم می‌خواهی متّقی باشی همان بهتر که تقوا را به دور بیندازی، زیرا در این وقت با مردم نزدیک‌تر شده بیش از آن استفاده خواهی کرد از نمودار شدن تقوای خود.»
اما منتقدان و طرفداران نیما چه می گویند: منتقدان او می گویند نیما فقط چیدمان عروضی را از حالت یک مصرع، یک مصرع یک بیت با قافیه و ردیف تغییر داده است. آن را نظمی دیگر داده و عروض نیمایی می نویسد. کاری نو در قالب جدیدی از گذشته انجام می دهد. این افراد معتقدند از لحاظ هستی شناسی شعر یعنی آن متافیزیکی که در شعر نیما جان گرفته از هر حیث که نگاه می کنی یک شعر کلاسیک است که در قالبی نو ریخته شده است. در این نگاه این یک حقیقت اشکار می شود، که نیما درقالب کلاسیک مدرن شعر نوشته است. نیما از مضامینی کتاب مقدسی، اسطوره ای و متافیزیکی و نیز مضامینی انسانی و اخلاق مدار با حس و حالی ناسیونال و میهن دوست می نویسد.
نیما با انکه از عروض رنج می کشد. با آنکه می داند، این رقص عربی که به جان شعر افتاده، شعر را تا حد ترانه و تصنیف پایین آورده است. زنگ ساز اهورایی قافیه را کنار نمی گذارد و با هر قافیه روح باستانی را صدا می زند و شعری که از قافیه جدا نمی شود، بلکه بر تعدد آن درکنار هم می افزاید. آن ها معتقدند او می خواسته است که از سنت برهد ولی به جای حرکت رو به جلو به روح اسطوره و دنیای باستان پناه برده یعنی نجات را باز در گذشته دیده است.
محمدرضا شفیعی کدکنی معتقد است که نیما حتی برخی اشعارش را با تاثیر از پرویز ناتل خانلری سروده و حتی در مقدمه کتاب گزیده اشعار ناتل خانلری آورده : خانلری را در کنار نیما و گلچین گیلانی باید از نخستین شاعرانی به شمار آورد که مفهوم تجدد در شعر را عملا ادراک کردند و برای به سامان رساندن آن کوشیدند. راستی در برابر حجم انبوه حرف‌هایی که در برابر نیما زده شده‌است و عوامل سیاسی و شخصی را بعدها باید از حق آن بزرگ جدا کرد، برای خانلری هیچ حقی نباید قائل شد؟ هیچ عاقل نپسندد که چنین داوریی داشته باشیم.
او در همین مقدمه تاریخ درج شده در پای اشعار نیما را نامعتبر دانست و مدعی شد که احتمالاً نیما یوشیج شعر «با غروب» اش را پس از خواندن «یغمای شب» خانلری در سخن، شماره ۱۱ و ۱۲، به تاریخ مرداد ۱۳۲۳ سروده است و تاریخ قدیمی‌تری فروردین ۱۳۲۳ زیر شعر گذاشته است.
او همچنین احتمال این که نیما بعد از شهریور ۲۰ از کارهای شاگردانش «مایه»هایی گرفته باشد و تاریخ شعرهایش را به پیش از شهریور، یا به سال‌های قبل برده باشد منتفی نمی‌داند.
البته این گفته‌ها پاسخ‌هایی هم در پی داشت. از جمله احمد افرادی در نامه‌ای سرگشاده، همه اتهام‌ های شفیعی کدکنی به نیما را ، محترمانه رد کرد
با وجود تمام این سخنان نیما یوشیج همچنان در ادبیات ایران پدر شعر نو خوانده می شود و در مورد او کتاب ها و مقالات بسیار نوشته شده است. یحیی آرین پور در کتاب صبا تا نیما اینطور می نویسد: « نیما در ادبیات معاصر ایران پدیده ای بود که به قول خودش چوب در لانه مورچگان کرد و جماعت بی آزاری را که راحت و آسوده و بی مدعی درگوشه امن خود آرمیده و ستاره می شمردند، سراسیمه کرد.کار نیما در آغاز شکستن و فروریختن نبود. او از اصول جاذبه شعرفارسی منحرف نشد و شعرهای اولیه خود را درهمان قالب های معمول و معهود ریخت.»
بیشتر اهالی ادبیات معتقدند نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه، که مانیفست شعر نو فارسی بود، تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید و عنوان شعر نو را خود به اشعارش داده بود. یعقوب آژند نیز در کتاب ادبیات نوین ایران در خصوص منظومه افسانه نوشته است: « افسانه، مهمترین اثر نیماست که بازتاب آشفتگی ها، هجران ها، ناکامی ها و عشق دردمندانه شاعر است.نیما نخستین انحراف خود را ازاسلوب اندیشیدن و بیان شعر هزارساله پارسی، دراین منظومه نشان داده است.این قطعه که حتی دشمنان شعر نیما هم به توصیف آن پرداخته اند، درگرایش های بعدی تأثیر فراوانی گذاشت و درواقع نقطه آغاز نهضت نوگرای شعر فارسی شد.این شعر از یک طرف گفتاری است بین عاشق مأیوس و ازطرف دیگر افسانه؛ افسانه دقیقاً سمبل تجارب و خاطرات گذشته شاعر است، این اثر نه تنها درنوشتار تجربی، جهت جدیدی را نشان داد بلکه نوعی قطعه توصیفی عاشقانه را نیز ارائه داد که شاعران جریان نوین فارسی به سختی بدان دست یافته اند.»
محمد کیانوش نیز در کتاب نیما یوشیج و شعر کلاسیک فارسی معتقد است شاعر شدن او با شعر کلاسیک آغاز می‌شود، اما امروز که تقریبا ۸۰ سال از زمان ساخته شدن شعر «افسانه» می‌گذرد، بعضی از شاعران جوان اصلا برای شاعر شدن آشنایی با شعر کلاسیک را ضروری نمی‌دانند و از همان آغاز با نثری در هم‌ریخته و با تقلید از شاعران نامدار معاصر، دفتر از پی دفتر به چاپ می‌رسانند. گاهی هم برای اثبات بیگانه نبودن با شعر کلاسیک، شعری در این اسلوب می‌سازند، اما می‌بینیم از وزن و قافیه هم شناخت درستی ندارند، چه رسد به بقیه هنرمایه‌های شعر کلاسیک.»
در واقع آنچه نیما را نیما کرده شکستن برخی قالب ها و قواعد شعر بود ولی از آنرو برخی معتقدند که او نگاه نویی نداشته چون از چارچوب موضوعات سنتی خارج نشده و از هیچ چیز ممنوعه ای ننوشته است.
نیما یوشیج که نام پدر شعر فارسی را با خود یدک می کشد در ۱۳ دی سال ۱۳۳۸ بـــــر اثر ذات الریه در تهران درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. آثار نیما در روزنامه و مجله های بهار، قرن بیستم، موسیقی، پیام نو، مردم، علم و زندگی، سخن، صدف، اندیشه و هنر به چاپ رسیده و آثار وی را به بخشهای مختلفی تقسیم کرده اند و افسانه، ماخ اولا، شعر من، شهر شب شهر صبح، قلم انداز، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ، مانلی از جمله مجموعه اشعار او است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.