خانه » پیشنهاد سردبیر » به بهانه حضور مجموعه شعر «معصومه داودآبادی» در دور نهایی جایزه شاملو/خروج شعر زن از چارچوب خانه

به بهانه حضور مجموعه شعر «معصومه داودآبادی» در دور نهایی جایزه شاملو/خروج شعر زن از چارچوب خانه

شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴    شماره  ۳۲۴

گروه فرهنگی- سمیه انصاری فر:

مجموعه شعر « بگذار بی گذرنامه زندگی کنم» اولین مجموعه شعرسروده معصومه داوودآبادی در مرحله اول جایزه شاملو که توسط موسسه الف.بامداد برگزار شد جزء ۲۲ عنوان کتاب برگزیده انتخاب شد. این کتاب مجموعه اشعار سپید این شاعر اراکی است. مجموعه بگذار بی گذرنامه زندگی کنم یک زنانه تمام عیار است، شعرهایی که از زبان زنی امروزی در اجتماع ایران بیرون آمده است،؛ زنی که نمی خواهد نگاه یک جانبه ای به او شود و نگاه چند وجهی در اشعارش موج می زند، داوودآبادی در این مجموعه خود راوی شعرهایش است، او دغدغه هایش را در شعرهایش فریاد می زند، زنی بی قرار که هم عاشق است هم معترض، شعرهای او در دل خود زیرلایه های اجتماعی و سیاسی ایران امروز را دارد..
معصومه داوودآبادی متولد یکم مهر ماه ۱۳۵۵ اراک است. سرودن شعر را با شعرهایی در قالبهای مختلف کلاسیک و اختصاصا غزل آغاز کرد و از سال ۱۳۸۳ تا کنون سپید می سراید.
به بهانه راه یافتن مجموعه شعر او به مرحله نهایی جایزه شاملو و حضور او در مراسم پایانی این رویداد ادبی وقایع استان گفتگویی با او انجام داده است.
یکی از ویژگی های بارز اشعار شما زنانه نویسی است، البته به نظر می آید شما با آنچه بعنوان زنانه نویسی در شعر امروز ایران مرسوم هست، فاصله گرفته اید، نظرتان را در مورد زنانه نویسی در شعر امروز بگویید.
زنانه نویسی در شعر شاعران زن، بیشتر یک ویژگی است تا امتیاز و این ویژگی از دهه های پیش و به خصوص در شعر فروغ فرخزاد در شعر امروز ما دیده شد. این زبان زنانه که گاه شکل اعتراض به وضعیت موجود زن و محدودیت ها و نادیده گرفته شدن های او در اجتماع به خود می گیرد در پاره ای موارد صرفا در چارچوب خانه اتفاق می افتد، چیزی که به آن ادبیات آشپزخانه ای اطلاق می شود و ما را با زبانی منفعل، یکسو نگر ، سطحی و تک ساحتی مواجه می کند. شعری که با این زبان به مخاطب ارائه می شود کم و بیش نشانی از تاثیر و تاثرات مسائل اجتماعی ،سیاسی ندارد و سراسر اندوه و انفعال است این گونه شعر در لایه ی اول متوقف می شود. بنا بر این به نظر می رسد این ویژگی با این عملکرد به نفع شعر عمل نمی کند و تنها شاعرش را یک زن معرفی می کند زنی که در مورد مسائل پیرامونش صاحب دیدگاه نیست و اساسا حساسیتی نشان نمی دهد. این نوع رفتار با زبان منجر به ضعف شعر و زبان می شود؛ اما زمانی که این خصیصه همه جانبه عمل کرده و زنانه نویسی در بافت شعر علاوه بر سویه های جنسیتی به مسائل مختلف جاری در اجتماعی که شاعر در آن زیست می کند نیز نظر دارد ما با شعری چند ساحتی و تاثیر گذار روبرو می شویم.
با گسترش فضای مجازی ما شاهد انتشار قطعاتی و متونی هستیم که بعنوان شعر به مخاطب عرضه می شود، آیا فضای مجازی می تواند بستر خوبی برای نشر ادبیـات حرفه ای باشد یا نه می تواند این بخش را دچار آسیب کند؟
– فضای مجازی به دلیل سرعت، سهل الوصول بودن و جذابیتی که دارد می تواند یک امکان برای گسترش و نشر اثار خوب شعری باشد و زمانی این فضا با مختصات یاد شده به آسیبی جدی تبدیل می شود که آسانی دسترسی باعث نگاه سهل انگارانه به ادبیات شود. امروزه آثار زیادی به عنوان شعر در شبکه های مختلف اجتماعی منتشر می شود که اصلا هیچ ربطی به شعر ندارند، به سرعت باز نشر شده و با استقبال زیاد مخاطب عام و گاه حتا مخاطب جدی ادبیات روبرو می شوند. من فکر میکنم فضای مجازی ما کاملا از ادبیات حرفه ای به دور باشد زیرا مخاطب وقت و حوصله کافی برای تامل در این آثار و تفکیک اثار قوی و ضعیف نمی گذارد. من اسم این ادبیات را ادبیات فست فودی می گذارم. این روند کم کم دارد شعر را به یک شوخی بدل می کند و نه یک گونه ی ادبی مستقل،خودبسنده و جدی.
معتقدم شاعران و مخاطبان جدی شعر باید با یک عزم جدی به تغییر این شرایط پرداخته و با بردن فضای شعر به سمت نقد و نگاه علمی و برگرداندن آن به جایگاه اصیل و واقعی اش باعث رونق دیگر باره ی شعر توانمند فارسی شوند.
با توجه به اینکه در دهه های گذشته ما شاهد جریان سازی در شعر ایران بوده ایم؛ آیا به نظر شما این جریان سازی در شعر امروز وجود دارد؟ یعنی شعر امروز می تواند جریان ساز باشد؟
جریان های شعری مساله ای است که از دهه های قبل وجود داشته است مثلا جریان شعر حجم در دهه چهل که یدالله رویایی سردمدار آن بود،یا جریان هایی مثل موج ناب و موج نو و شعر گفتار که هرمز علی پور و احمدرضا احمدی و سید علی صالحی نمایندگان آنها هستند. این جریانها که تحت تاثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه به وجود می آیند گاه به حیات خود ادامه می دهند و گاه در همان سالهای اولیه از بین می روند من فکر می کنم مهم تر از نفس جریان سازی، این مسئله است که آیا این جریانها کاری برای شعر ما کرده اند یا نه… طبیعتا جریانهایی که به معرفی و شناساندن ظرفیت ها و امکانات تازه ای به شعرپرداخته اند و چیزی به آن اضافه کرده اند اتفاقات ماندگار تری بوده اند. شعر امروز و این دهه هم می تواند جریان ساز باشد چرا که ما مرتب با تحولات و تغییرات مختلف در جامعه خود و جامعه جهانی مواجهیم اما ماندگار شدن این جریان بستگی به این دارد که بوجود آورندگان آنها چقدر دارای پشتوانه و آگاهی هستند و این موضوع چقدر می تواند به تحول مثبت و ایجاد مسیرهای تازه ای برای شعر و ادبیات منجر شود.
حضور مجموعه شعر «بگذار بی گذرنامه زندگی کنم» در دور نهایی جایزه شعر شاملو نشان از این دارد که این مجموعه با وجود برخی از تنگ نظری های اهالی شعر و حتی مسئولین توانسته است مسیر خود را به درستی طی کند و بیانگر نگاه ویژه و خاص داوودآبادی به مقوله شعــر بــه دور از موج ها و حاشیه است، زنی که از نردبان بالا می رود تا به خدا برسد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.