شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ شماره ۳۲۴
گروه سیاسی- وقایع استان:
مجله ی مهتاب تبریز در رد مجلس سیزدهم در رژیم گذشته آورده بود:
این مجلس ما کعبه ی آمال وطن نیست یک تن ز وکیلانش وکیل تو و من نیست
باید که نگون گردد و از نو شود آباد کین بتکده جز مامن بتهای کهن نیست
امروزه تعداد نمایندگان مجلس در ایران ۳۰۰ نفر است، بنابراین نخستین پرسشی که مطرح میشود این است که مردم بر چه اساسی باید به یک نامزد انتخاباتی رأی دهند تا این وظایف عمومی و ملی را به انجام برساند؟ دو ویژگی و ملاک برای رایدادن برجسته هستند: نخست، ملاکهای فردی به لحاظ ویژگیهای فردی، توانایی علمی و اجرایی، اخلاقی و…؛ و دوم ویژگی برنامهای. ولی، مشکل اینجاست که ویژگی دوم برخلاف ویژگیهای فردی نمیتواند فردی باشد، زیرا اگر بهترین فرد را هم بتوان به مجلس فرستاد ولی سایرین با ایدههای او موافق نباشند، حضور او در مجلس فایدهای نخواهد داشت. به علاوه، چگونه ممکن است که یک نفر به صورت فردی برای کشور برنامه داشتهباشد؟ اینجاست که بحث احزاب طرح میشود.حزب به منزله کارخانه یا بنگاهی است که کالا یا خدمات خاصی را تولید و برای جلب نظر مشتریان یا مردم عرضه میکند. همانطور که یک کارخانه، خودرو یا پوشاک تولید میکند، احزاب نیز سیاست و برنامه برای اداره کشور تولید و عرضه میکنند و مردم با رای خود یکی از این برنامهها را انتخاب میکنند و بر سایرین ترجیح میدهند. از سوی دیگر، احزاب میکوشند که افرادی را با ویژگیهای مورد تایید یا پسند مردم به عنوان نمایندگان و نامزدهای خود عرضه کنند تا مردم از حیث ویژگیهای فردی نیز آنان را تایید کنند. فقط چنین افرادی که نامزد حزبی هستند قادر خواهند بود که در سطح ملی و بر اساس برنامه حزب متبوع خود وعده انتخاباتی دهند، در غیر این صورت هیچ نامزد منفردی نمیتواند وعدههای کلان در سطح ملی دهد به نحوی که این وعدهها ضمانت پیگیری و اجرایی در مجلس داشتهباشد، زیرا چنین وعدهای پوچ است و تعهد به آنها از نظر قانونی و شرعی وجاهت ندارد. مثل این است که کسی متعهد گردد که اگر انتخاب شود، به مردم عمر جاودان خواهد داد! روشن است که چنین وعدهای را نباید پذیرفت و اگر هم پذیرفتیم، او متعهد به انجامش نیست، زیرا از قدرت نمایندهای که وعده داده خارج است. ولی، اگر وعده انتخاباتی از سوی احزاب باشد، قضیه تفاوت خواهد کرد، زیرا در این صورت این افراد نیستند که وعده میدهند، بلکه این احزاب هستند که وعده میدهند و نامزدهای انتخاباتی به عنوان عضو آن حزب آن وعدهها را منعکس میکنند. منظور از وعدههای سیاسی نیز بیان کلیات از قبیل برقراری عدالت، توسعه کشور، رفع بیکاری و امثال آن نیست، زیرا اینها وعدههای عام است که اگر احزاب و گروهها هم آن را بیان نکنند، در قانون اساسی آمده و وعدههای مفروض دانسته میشود. وعدههای انتخاباتی مثل رقابتهای سیاسی و انتخاباتی در کشورهای توسعهیافته است که احزاب به موضوعات مشخص و معینی اشاره میکنند؛ به عنوان نمونه، یارانهها را چه خواهیم کرد؟ قیمت کالاها چگونه خواهد شد؟ سیاست تعرفههای وارداتی چگونه تعیین میشود؟ حمایت از زنان و کودکان با ریز جزییات چگونه است؟ سیاست پولی و تورم و اعتبارات، سیاست خارجی در موارد خاص به چه نحو تغییر خواهد کرد؟ اینها وعدههای مشخصی است که هیچ فردی نمیتواند آنها را بهتنهایی بیان کند، زیرا نه در قدرت و توان اوست و نه لزوما به تمام این مسائل آگاهی دارد که بتواند برنامه و شعار و وعده درستی را بیان کند. حتی، اگر هم بتواند بیان کند، چون یک نفر است ضمانت اجرایی ندارد که دیگران آن را بپذیرند. دادن این نوع وعدهها در صلاحیت احزاب است که کمیتههای خاصی دارند که به معنای دقیق یک دولت در سایه دارند، که نسبت به همه امور در اداره کشور طرحهای ایجابی و نظرهای انتقادی دارند، و هر فرد حزبی فقط در یکی از زمینههای اداره کشور فعالیت و آشنایی دارد. آیا اینها به آن معناست که نامزدهای نمایندگی غیرحزبی نمیتوانند وعده انتخاباتی دهند؟ پاسخ منفی است. در چنین ساختاری نامزدهای منفرد چارهای ندارند جز اینکه وعدههای محلی و نه ملی دهند. فردی که در فلان شهرستان و به صورت منفرد و غیرمرتبط با اندیشه حزبی نامزد نمایندگی مجلس میشود، جز اینکه درباره مسائل ملی، کلیات را طرح کند و شعار دهد چارهای ندارد؛ ولی درباره مسائل محلی میتواند انواع و اقسام وعدهها را بدهد؛ وعدههایی که لزوما در چارچوب وظایف و اختیارات یک نماینده مجلس نیست.مانند ساخت جاده و آسفالت کردن آن تا ساخت بیمارستان و مدرسه و غیره…..
روزی یکی از این نمایندگان که ظاهرا از عملکرد گذشته خود پشیمان بود در مجلسی صحبت میکرد که در حین تبلیغات ، به روستایی رفتیم که سواد مردمش بی نهایت کم بود و لذا مانمیتوانستیم متنی را که از قبل آماده کرده بودیم و در شهرهای مختلف خوانده بودیم آنجا پیاده کنیم بنا ساختار انتخابات فردی است که موضوع این یادداشت نیست. ولی، واقعیت نظام انتخاباتی ایران نزدیک به انتخابات فردی با حدی از گرایش و وابستگی به لیستهای جناحی و نه حتی حزبی است. جالب اینکه وضعیت ایران در حال حاضر به گونهای است که حتی احزاب هم وعدههای انتخاباتی نمیدهند، زیرا به معنای واقعی حزب نیستند. احزاب واقعی منابع مالی شفاف داشته و دارای تشکیلات به نسبت منسجم و با انتخابات درونحزبی منظم و کنگرههای سالانه هستند. آنها اعضایی دارند که در کمیتههای گوناگون حزبی فعال هستند و در عمل دولت در سایه دارند و هر روز پیگیر مسائل جاری کشور هستند و سلبا یا ایجابا در مورد سیاستهای جاری موضع دارند. تعداد اینگونه احزاب بهسختی در یک جامعه به بیش از پنج مورد میرسد، زیرا احزاب کوچک توانایی تولید این خدمات سیاسی را ندارند.
در ایران کنونی، با تعداد دهها بلکه صدها حزب روبهروییم که به جای تولید خدمات سیاسی از جمله برنامه سیاسی و مدیریتی، نقش بنگاه کاریابی برای اعضای محدود خود دارند و در موقعیتی نیستند که ایدهپردازی کنند و برنامه دهند. البته، در مواردی برخی از احزاب چنین کردهاند، ولی به علل دیگر از جمله ناپایداری بقای حزبی مانع از تداوم این سنت شدهاست. اگر توجه کنیم، همه مباحث احزاب و گروههای ایرانی در حال حاضر حول مسائل شکلی و تشکیلاتی و نیز رفع موانع حضور انتخاباتی است و کمتر با طرح موضوعات برنامهای مواجه میشویم. از این رو، در حال حاضر دادن وعدههای کلان برای اداره کشور و امور سیاسی از سوی نامزدهای مجلس اگر غیره ممکن نباشد، خیلی سخت است و انتظار میرود که رقابتهای انتخاباتی پیرامون موضوعات محلی و منطقهای شکل بگیرد و این به نفع کشور نیست.
بنابراین تا زمانی که یاد نگیریم که به حزب رای بدهیم نه شخص مشکلاتمان حل نخواهد شد زیرا اگر ما به جای رای به نفر به حزب رای بدهیم اگر خواسته های محقق نشد مطالبات خود را از حزب میخواهیم ولی نفر قابل پیگیری نیست . و این محقق نمی شود مگر زمانی که جامعه مدنی ، اتحادیه ها ، صنوف و احزاب رشد کنند تا نمایندگان آنها در پارلمان از خواسته های مردم دفاع کنند. متاسفانه این که در جامعه ما با افتخار میگویند من به هیچ حزبی وابسته نیستم ، نشانه ضعف و نا آگاهی نمایندگان است زیرا تا زمانی که شعارهای فردی به جای احزاب در انتخابات موثر است مردم صرفا حکم آسانسور نمایندگان را برای رسیدن به مجلس دارند.
با درود و تشکر از سردبیر و کارکنان هفته نامه ی وقایع استان
مطلب بسیار قابل تاملی بود اینکه ما باید،به حزب رای دهیم نه شخص . اما خب بعد این سوال به ذهن خطور میکنه که یه حزب کارامد باید چه ویژگیهایی داشته باشه . بسیار سپاسگزار خواهم شد اگر در این مورد نیز در هفته نامه وقایع مطلبی نوشته شود .